فرصت بزرگی

داکتر محمد اشرف‌غنی احمدزی، رییس‌جمهور افغانستان، در مقطع خوبی رییس‌جمهور شد. این سخن عجیب می‌نماید؛ چرا که در هنگام به‌قدرت رسیدن او وضع امنیتی کشور خراب شده بود، میراث سنگینی از فساد و ناکارآمدی دولت پیشین برای او به‌جا مانده بود و دولت از پشتی‌بانی نیروهای بین‌المللی بهره‌ی بسیار کمتری داشت. با وجود این، این‌که می‌گویم او در مقطع خوبی رییس‌جمهور شد به‌خاطر این است که او از نقشی که خودش می‌توانست در مقام رییس‌جمهور برای رهبری کشور بازی کند تصویر دل‌انگیزی به‌ما داده بود. او منتقد حکومت حامد کرزی بود و به‌خاطر پیشینه‌ی حرفه‌ای خود به‌عنوان یک تکنوکرات جهان‌دیده و با تجربه از آن‌چه در کشور می‌گذشت ناراحت بود. ما هم همان چیزی را که او می‌گفت باور کرده بودیم. فکر می‌کردیم که وقتی‌که اشرف‌غنی می‌گوید اقتصاد کشور را به سامان می‌کند، می‌داند که چه می‌گوید و توانایی این کار در او هست. فکر می‌کردیم که وقتی او برای توسعه‌ی اجتماعی و سیاسی و بهبود بخشیدن به وضع امنیتی از برنامه‌های علمی کارآمد سخن می‌گوید، از برنامه‌یی سخن می‌گوید که مردم افغانستان با آن ناآشنایند و در سایه‌ی حکومت او با آن آشنا خواهند شد. به‌عبارتی دیگر، گمان ما این بود که ترمیم کردن کشتی ِ لق‌شده و پرسوراخ و سنگین‌بار و جهت‌گم‌کرده‌ی کشور اشرف‌غنی را به بهترین نام و بزرگ‌ترین دولتمرد افغانستان در تاریخ این کشور تبدیل خواهد کرد.
این «فرصت ِ بزرگی» در اختیار رییس‌جمهور بود؛ چون برای نخستین‌بار در تاریخ افغانستان قدرت حکومتی به دست کسی می‌افتاد که درس خوانده بود، تجربه‌ی کار مفصل با نهادهای بین‌المللی و کشورهای تشنه‌ی توسعه داشت و احتمالاً بهتر از هر کس دیگری می‌توانست از زاویه‌ی دید یک مشکل‌شناس حرفه‌ای به قضایای افغانستان نظر کند. اما اشرف‌غنی این فرصت را ضایع کرد. او فرصت بزرگی در سطح کشور و در دامنه‌ی تاریخ مملکت را در پای بزرگی در میان رادیکال‌های قوم‌گرای یک قبیله فدا کرد. تصویر کوچک را بر تصویر بزرگ ترجیح داد و در زمانه‌یی که همه‌ی اقوام و شهروندان افغانستان انتظار داشتند او بهتر از تاجران عصبیت قبیله‌ای عمل کند، خود قطبی استوار برای فرهنگ قبیله‌ای شد.
با همه‌ی این‌ها، فرصت بزرگی برای اشرف‌غنی هنوز مانده است. اگر او واقعاً از این پس با تروریست‌های طالب و غیر طالب و با رادیکال‌های قبیله‌گرا در جامعه و در رده‌های قدرت دولتی برخوردی سزاوار کند (یعنی به‌جای سر جنباندن با آنان در برابرشان بایستد)، مردم افغانستان دوباره به او اعتماد خواهند کرد. او می‌تواند رییس‌جمهوری خوشنام و مشکل‌گشا در تاریخ سرشار از بد حکومت کردن حاکمان در ملک ما شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *