ایالات متحدهی امریکا با انکار پناهگاه بینالمللی تروریستان با اتخاذ استراتژی یکچارچهی دیپلماتیک و نظامی بهخوبی میتواند به اهداف خود در افغانستان برسد.
هدف فوری این است که از حکومت آن کشور و منابع استراتژیک دفاع شود. در میانمدت، ما ضرورت داریم تا تلاشهای خود را برای باثباتسازی نظم سیاسی لرزان آن کشور ادامه دهیم و کمکهای خود را به دولت و آموزش نیروهای امنیتی آن حفظ کنیم. در درازمدت، ایالات متحده باید از تلاشها برای ایجاد روابط اقتصادی خودکفا با همسایگان افغانستان حمایت کند.
یک توافق سیاسی، نهتنها با طالبان بلکه با پاکستان و کشورهای دیگر منطقه نیز برای گذر از مرحلهی میانمدت ضروری است. رسیدن به مصالحه نیازمند آن است که ایالات متحده حضور نامشخص نظامی خود را بهعنوان برگ برنده حفظ کند، در حالیکه تمایل خود را برای گفتوگو و مذاکره در مورد یک برنامهی زمانی مشخص برای خروج کامل نیروهای خود از افغانستان با همسایگان آن کشور و طالبان نشان دهد.
بعضی از امریکاییها و افغانها، تنها به دورهی کوتاهمدت فکر میکنند، امید میرود رییسجمهور ترامپ موقعیت ایالات متحده و حکومت افغانستان را در برابر طالبان تقویت کند. براساس گزارش وال استریت ژورنال آقای ترامپ، در تماس تلفنی خود با اشرف غنی رییسجمهور افغانستان در ماه دسامبر، در مورد ارسال شمار بیشتر سربازان گفتوگو کرده است. او ممکن است فشار بیشتری بر پاکستان اعمال کند تا پناه دادن به طالبان افغان را متوقف کند و اقدامات نظامی سختگیرانهتری را علیه طالبان در افغانستان بهکار گیرد، هرچند هیچ مبنایی وجود ندارد که باور کنیم این اقدامات بهتر از آنچه در 15 سال گذشته وجود داشته، عمل کند.
امید میرود که آقای ترامپ چنین اقدامات بیثمری را تقویت کند و برخلاف حرفهای خود عمل کند. در ماه اکتوبر 2015 به کریس کومبو خبرنگار سیانان گفته بود که افغانستان یک «آشفتگی» است و «ما اشتباه بزرگی را مرتکب شدیم که خود را آنجا درگیر کردیم». آقای ترامپ علاوه کرده بود که او «سربازان را از آنجا بیرون میکند، در کمال حسرت».
ایالات متحده 8400 سرباز در افغانستان دارد و نیروهای امنیتی افغانستان و باقی دولتی را که سالانه با 4 میلیارد دالر کسر بودجه مواجه است، تمویل مالی میکند. بعید به نظر میرسد که ادارهی ترامپ این مقدار هزینهها را حفظ کند، از آنجاییکه براساس گزارشها، در نظر دارد مصارف دولتهای فدرال را تا سقف 10.5 تریلیون دالر در ده سال آینده کاهش دهد.
باثباتسازی افغانستان با حمایت کم ایالات متحده نیازمند قطع حمایت پاکستان از طالبان و مصالحه در افغانستان است. اما عوامل جغرافیایی و جغرافیای سیاسی محدود میکند اینکه ایالات متحده تا چه حد میتواند بر پاکستان فشار وارد کند. ایالات متحده به پاکستان برای دسترسی به یک افغانستان محاط به خشکه ضرورت دارد. در سال 2011، بعد از حوادث متعدد، پاکستان مسیر ترانزیت زمینی ایالات متحده را مسدود کرد. دسترسی از طریق ایران ناممکن است. در سال 2011 روسیه اجازه داد تا تدارکات از طریق شمال افغانستان صورت گیرد. امروز، این نیز رد خواهد شد و یا هزینهی بیشتری بخواهد، احتمالاً در اروپا. آیا افغانستان مهمتر از ناتو است؟
تلاشها برای تغییر رفتار اسلامآباد با همکاری چین، «دوست همهفصول» آن بهترین نتیجه را دارد. مقامهای ارشد در بیجینگ در ماه دسامبرگذشته به من گفتند که همکاریهای چین با ایالات متحده در افغانستان بدون در نظر داشت اختلافها در مورد دریای جنوبی چین، کوریای شمالی و تجارت، همچنان ادامه خواهد یافت. پالیسی به چالش کشیدن «چین واحد» که ترامپ روی دست گرفته است، تمام زمینههای همکاری مشترک چین و امریکا را بهشمول افغانستان پایان خواهد بخشید.
پالیسی ضدتروریزم که احتمالا برای ترامپ خوشآیند است، مصالحهی سیاسی را ناممکن میسازد. یک روند صلح نیازمند تفکیک طالبان از جهادگرایان جهانی است؛ یکجا کردن پیشینی بهگونهیی که بعدی را جدا سازد. پیشنویس یک دستور اجرایی که به بیرون درز کرده است، از احیای شکنجه و ایجاد سایتهای سیاه خبر میدهد، که ضمناً به «درگیریهای مسلحانهی جهانی» با داعش، القاعده، طالبان و دیگر گروههای تروریستی بینالمللی اسلامگرا نسبت داده شده و هیچ تمایزی را میان آنان قایل نشده است.
هر تلاشی حضور ایالات متحده را در افغانستان مفروض میدارد، هرچند این حضور کم باشد. افغانهای ضدطالبان به ایالات متحده بهعنوان یک محافظ نگاه میکنند تا یک اشغالگر، اما آیا این استقبال آنها با رییسجمهور امریکا که معتقد است «اسلام با ما در ستیز است» و مهاجرین مسلمانان را از سواحل ما منع میکند، پابرجا خواهد ماند؟
در مارچ 2011، زمانی که تری جانس کشیشی فلوریدایی نسخهی قرآن را آتش زد، معترضان هفت کارمند سازمان ملل متحد را در مزار شریف به قتل رساندند. در فبروری 2012، محافظان امریکایی در بازداشتگاه بگرام «نشریات افراطی» را به آتش کشیدند که بعداً گفته شد نسخههای قرآن و رسالههای مذهبی بوده است، دو هزار معترض در بیرون از پایگاه بگرام تجمع کرده بودند و درخواست ترک سربازان امریکایی را داشتند. طی هفتههای آینده، سربازان افغان دستکم شش سرباز امریکایی را در یک مقابلهبهمثل به قتل رساندند.
ایالات متحده بهزودی این خوشبینی نسبت به خود را از دست خواهد داد اگر ادارهی ترامپ مهاجرین مسلمان را منع کند. هر حرکتی برای فرستادن زندانیان جدید به گوانتانامو، شکنجهی زندانیان، تلفات بیشتر غیرنظامیان، ممنوعیت افغانها برای ورود به امریکا، تحمل و یا تشویق شکنجهی مسلمانان در ایالات متحده، یا انتقال سفارت از اسراییل به بیتالمقدس، تواناییهای امریکا برای کار در افغانستان را آسیب خواهد زد.
توسعهی اقتصادی و برای اتصال افغانستان به بازارها نیاز به همکاری همسایهها است. دولتهای منطقه، پروژههای زیربنایی را برای این کار آغاز کردهاند. ابتکار «یک کمربند و یک جاده»ی چین، غرب چین را با خاورمیانه، اروپا، آسیایمیانه و جنوب آسیا وصل خواهد کرد. این شامل دهلیز اقتصادی چین- پاکستان از سینکیانگ تا بندر گوادر در پاکستان در سواحل دریای عرب است. بحران در روابط ایالات متحده- چین یا ایالات متحده- امریکا، انضمام افغانها را با پروژهی کریدور اقتصادی چین- پاکستان بیشتر از اکنون مشکل خواهد ساخت.
افغانستان یک جایگزین برای کریدور اقتصادی چین- پاکستان دارد. ایران و هند در حال توسعهی بندر چابهار در ایران میباشند و آن را به شاهراه اصلی افغانستان متصل میسازند. سه کشور یک موافقتنامهی ترانزیتی را در ماه می سال گذشته امضا کردند. شینزو آبه نخستوزیر جاپان که نگران حضور چین در بحر هند است، در ماه جنوری به دهلی نو سفر کرد تا مشارکت جاپان در توسعهی بندر چابهار را تایید کند. در 28 جنوری به لطف آزادسازی تحریمها بعد از تواقق هستهیی، ایران از انعقاد سرمایهگذاری 3.2 میلیارد دالری در پروژههایی در اطراف بندر چابهار خبر داد. رییسجمهور ترامپ میتواند با هند و جاپان همکاری کند، اما تحریمهای اضافی بر تهران میتواند مانع سرمایهگذاری در چابهار شود و مانعی برای تطبیق موافقتنامه ترانزیتی گردد.
اگر اول امریکا در لیست اولویتهای آقای ترامپ است، «آشفتگی» در افغانستان بسیار دور به نظر میرسد. آیندهی افغانستان به ایالات متحده وابسته خواهد بود و به همان میزان به چین، هند، روسیه، ایران و پاکستان. ایالات متحده میتواند ترتیبات منطقهیی را شکل دهد که برای ثبات افغانستان کارهای بیشتری انجام دهد و بهجای انجام هزاران حملهی هواپیماهای بدون سرنشین، تروریزم را متوقف کند، اما اگر این کار نشد، ما حضور خود را بهتنهایی بخشی از یک جنگ جهانی علیه تروریزم اسلامی میبینیم و تعهد همسایگان افغانستان را غیرممکن میسازیم.
نیویارک تایمز/ بارنت روبین
ترجمه: قدرت الله احمدی