مسئولان بازداشتگاه بگرام اعلان کردهاند که 650 بازداشتی بگرام را آزاد میکنند. ظاهرا آنها گفتهاند که این زندانیان به دلیل نبود اسناد کافی مبنی بر دست داشتنشان در فعالیتهای تروریستی از زندان آزاد میشوند، اما مشخص است که این دلیل جز توجیه زیرکانهی رهاسازی تروریستان و خطرناکترین فرماندهان طالبان از قید، چیز دیگری نیست. تمامی کسانی که در زندان بگرام بازداشت هستند، به اتهام دست داشتن در فعالیتهای تروریستی و تخریبی زندانیاند و نیروهای آمریکایی این افراد را براساس شواهد و قراین روشن و معتبر در این جا جمع کردهاند.
دولت افغانستان نزدیک به سه سال است که به پیشواز مصالحه با مخالفان مسلح دولت صدها تن از خطرناکترین فرماندهان و عوامل تروریستان را از قید رها کرده و این رویه هنوز هم ادامه دارد. تمامی این افراد از زندان بگرام و دیگر زندانهای تحت کنترول دولت افغانستان و نیروهای خارجی ابتدا از سوی شورای کویته و عوامل طالبان در درون حکومت نشانی شده، بعد تأیید شورای عالی صلح را میگیرد و سپس نیز از سوی دولت افغانستان به بهانهها و توجیهات گوناگون رها میگردند. این روند یکطرفه و بینتیجه از سه سال پیش شروع شده و معلوم نیست تا کی ادامه یابد.
سیاست امتیازدهی و مشی بخشایشی حکومت افغانستان در برابر گروه طالبان یکی از تجربههای ناکام در پروسهی مصالحه میباشد. از زمان روی دست گرفتن روند مصالحه، حکومت افغانستان مدام بر رهایی زندانیان طالبان، کسب مصئونیت سیاسی به آنها در داخل و خارج از کشور و رهایی آنها از لیست سیاه حکومت آمریکا پافشاری نموده است، اما از نظر عملی هیچگونه تأثیر مثبتی در روند مذاکرات صلح ایجاد نکرده است.
بخش عظیمی از جنگجویان و فرماندهان این گروه که با وساطت حکومت افغانستان به پیشواز مصالحه از زندانهای ناتو و حکومت افغانستان رها شدند، دوباره به میدان نبرد برگشتند و این بار عقدهمندانهتر و خصمانهتر از گذشته به جنگ رو آوردند. برخی اندکی که به حکومت افغانستان پیوستند نیز نتوانستند راهی را در مذاکرات صلح از پیش ببرند و روزنهای روشن و مطمئنی را برای مذاکره با رهبران اصلی گروه طالبان بگشایند. تمامی کسانی را که پس از رهایی از زندان انتظار میرفت در روند مذاکرات صلح مفید واقع شوند، اکنون برای تحکیم مواضع طالبان و عملی کردن خواستههای سیاسی آنها عمل میکنند و عملا در افکار عمومی و محافل سیاسی نقش توجیهگری و پشتیبانی غیرمستقیم از گروه طالبان را ایفا مینمایند.
حکومت افغانستان امتیازدهی به طالبان را به عنوان ابراز حسن نیت خود به این گروه تلقی میکند، اما طالبان این رویه را به عنوان یک استراتژی سیاسی در مذاکرات صلح اختیار کرده است. آنها با تشدید خشونت و تداوم جنگافروزی این رویه حکومت را راهی برای به دست آوردن امتیازهای بیشتر تلقی کرده و از سوی دیگر از این طریق موضع خود را در برابر حکومت افغانستان و متحدان غربیاش تقویت مینماید.
ادامهی این شیوه، همانگونه که تاکنون هیچتأثیر مثبتی بر روند مذاکرات صلح نداشته، از این پس نیز نخواهد داشت؛ ترغیب طالبان به ادامهی جنگ و خشونت برای کسب امتیازهای بیشتر و تقویت مواضع آنها در مذاکرات صلح تنها حاصل دادن امتیاز به طالبان میباشد. اگر هدف از دادن اینگونه امتیازها به رهبران طالبان، اعتمادسازی و حسن نیت باشد، که تاکنون گامهای کافی برای اعتمادسازی و ارائهی حسن نیت برداشته شدهاند. رهایی مهمترین رهبران و فرماندهان این گروه از زندانهای آمریکا و حکومت افغانستان مهمترین ضمانتهای روند مصالحه میباشند. اگر واقعا عزمی به مصالحه در طرف طالبان باشد، تاکنون اقدامهای کافی برای اعتمادسازی و نشان دادن حسن نیت از جانب دولت افغانستان صورت گرفته و دیگر هیچتردیدی باقی نمانده است که دولت افغانستان با مخالفان مسلحش به دنبال مصالحه میباشد. اما حقیقت این است که طالبان اعتقادی به صلح و عزمی برای مذاکره ندارد. جنگ، شورش و خشونت بخش عمدهی مرام و برنامهی درازمدت آنها بوده و این تنها در سایهی خشونت و جنگ است که منافع رهبران و فرماندهان آنها تأمین میگردند. بنابراین، باید گفت که ادامهی مشی امتیازدهی و سیاست بخشایشی دولت افغانستان در برابر طالبان، گامی در مسیر صلح از پیش نخواهد برد و عاقبت آن سر از نهانگاههای تاریک خشونت، دهشت و وحشت در خواهد آورد.