بر اساس بعضی گزارشها، اخیرا تعدادی از مردم (غالبا جوانان) پس از مصرف مشروبات الکلی غیراستاندارد مسموم شدهاند و حتا جان خود را از دست دادهاند.
من دیروز در این مورد فکر میکردم که اگر این ماجرا به یک بحران کلان و جدی در میان جوانان تبدیل شود، دولت افغانستان با این بحران چهگونه برخورد خواهد کرد.
فکر کردن دربارهی نقش دولت در این زمینه به این خاطر مهم است که تنها دولت میتواند تصمیم بگیرد که از ورود این مشروبات الکلی غیراستاندارد به کشور و فروش آنها در بازار جلوگیری کند. شاید بگویید چهطور است دولت اساسا جلو ورود هرگونه مشروب الکلی را بگیرد؟
فعلا سیاست رسمی دولت افغانستان همان ممنوعیت ورود مشروبات الکلی به کشور است. اما بحث جدی در این باب دقیقا از همین جا شروع میشود. در این مورد باید به سه نکتهی اساسی توجه کرد:
یک- آیا دولت افغانستان اساسا قدرت کنترل کردن واردات الکل به افغانستان را دارد؟ این سوال درستی است، چون میبینیم که بسیار چیزهای دیگر وارد کشور میشوند (از جمله اسلحه) و ظاهرا دولت توانایی کنترل این جریان را ندارد.
دو- فارغ از آنکه سیاست رسمی دولت چه باشد، چرا باید فکر کنیم که همان فساد ادارییی که دیگر بخشهای دولت را فراگرفته، در زمینهی کنترل الکل وجود ندارد یا نباید وجود داشته باشد؟ اگر واردات الکل تجارت پرسودی باشد، چرا مسؤلان دولتییی که وظیفهیشان کنترل واردات است از این تجارت سودآور چشم بپوشند؟ چه مکانیسمی برای مقابله با این فساد وجود دارد؟
سه- یکی از نکتههای بسیار مهم، که ظاهرا در افغانستان حتا مضحک مینماید، این است که آیا دولت باید واردات مشروبات الکلی را ممنوع کند؟ اگر این جریان قانونی شود، هم میزان کنترل دولت برای استاندارد ساختن این مشروبات بالا میرود و هم از گسترش قاچاق و فروش این مواد در بازار سیاه جلوگیری میشود.
واقعیت این است که با جهانی شدن بعضی روندها تقاضا برای مشروبات الکلی در افغانستان نیز بالاتر خواهد رفت. این که مشروبات مسمومکننده و حتا کشنده این قدر خریدار یافتهاند، نشان میدهد که تقاضای مذکور رو به گسترش است. سرکوب کردن این تقاضا ممکن به نظر نمیآید و احتمالا جز گسترده کردن شبکهی قاچاق حاصل دیگری نخواهد داشت.
چه باید کرد؟
پاسخ دادن به این سوال بسیار دشوار است. در مملکتی که طالب در زیر سبیل دولت پر کبکبهاش والی و محتسب و قاضی و اعدامچی دارد و هر روز افراد را در محکمهی صحرایی خود سلاخی میکند، چه جای صحبت از کنترل واردات الکل یا استاندارد کردن آنهاست؟ در ملکی که پایتختاش به تکرار با صدها و هزارها کیلو مواد منفجره از این رو به آن رو میشود، چه جای گفتوگو از کنترل کردن بوتل شراب است؟ در کشوری که هستی آدمها مایهی تردید است، چه جای حرف زدن از مستیشان است؟