عابرشایگان
در آستانهی دومین سالگرد درگذشت اسماعیل اکبر، سومین جلد کتاب خاطرات او در کابل رونمایی شد.
فصل آخر، سومین جلد از سلسله خاطرات آقای اکبر است که به وضعیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی افغانستان پس از یازدهم سبتامبر پرداخته.
نخستین نسخهی این کتاب در سال 82 با شمارگان 5هزار جلد در پشاور پاکستان چاپ شد، آن هم با کاستیهای فروان.
عصر روز پنجشنبه (9قوس) این کتاب با ویرایش جدید، در دومین سالگرد آقای اکبر با تلاش خانوادهاش و انتشارات امیری رونمایی شد.
فصل آخر، آنچه خود اکبر گفته، مرور شتابآلودی است بر حوادث افغانستان پس از 11سبتامبر.
اسماعیل اکبر، در نهم قوس سال 94 خورشیدی در سن 64 سالگی در یکی از بیمارستانهای کابل درگذشت. او از اندیشمندان و فعالان سیاسی-اجتماعی مطرح افغانستان بود. بیشترین بخش عمرش را صرف روزنامهنگاری و فعالیتهای فرهنگی کرده بود.
علی امیری استاد دانشگاه، در مراسم نقد و رونمایی این کتاب گفت که «فصل آخر» مکمل سلسله خاطرات آقای اکبر است و نقش آن در بازتعریف وضعیت فعلی مهم است: «این کتاب پیوند وثیق دارد با آن دو جلد کتاب دیگر که قبلا نشر شده. این کتاب تداخل زیاد و قسمت زیاد همان کتاب است اما هیچ گاهی یک چیزی زایید نیست. در واقع فصل آخرِ همان خاطرات است. در نتیجه به اندازهی که آن خاطرات در بازنمایی تصویر زندگی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتا اقتصادی نیم قرن اهمیت دارد به همان اندازه این فصل هم در تصویر وضعیت دوران جدید مخصوصا بعد از 11 سبتامبر دارای اهمیت است.»
این استاد دانشگاه میگوید که محتوای فصل آخر، دیدگاهها، برداشتها و داوریهای شخصی نویسنده پیرامون وضعیت اجتماعی و فضای سیاسی آن وقت بوده است: «خیلی زیاد دیدگاهها، برداشتها، تاثرات شخصی، قضاوتهای شخصی خود را آورده. ایشان متوجه این نکته بود که این داوریهای شخصی، تاثرات شخصی، انفعالات شخصی حتا عواطف شخصی که شما در برابر یک حادثه ابراز میکنید، همهی اینها در بازسازی وضعیت عصر ما موثره، مهمه و مفیده. به همین خاطر خاطرات شخصی خود را بسیار ثبت کرد و در نتیجه در ثبت تجارب پیشگام بود.»
آقای امیری؛ صداقت، جسارت و آزادگی آقای اکبر را در صحنهی مبارزه و نوشتن، مثالزدنی خواند: «خیلی صادق بود در ثبت تجارب و خاطرات خود. انصافا تا حد زیادی یک مرد آزادهیی بود و این آزادگی در متن شان هم پیداست. او هرگز کتاب و قلم را صحنهیی برای تسویه حسابها و انتقامگیریهای شخصی نکرده بود. موجی از خاطرهنویسی شروع شده در این میان، کتاب استاد اکبر میتواند خیلی از حفرهها را پر کند و بسیاری از روایتهای ناقص را تکمیل بکند.»
همزمان با این جمعه احمدی، فعال مدنی به محتوا و نگارش کتاب فصل آخر پرداخت و کاستیها و برجستگیهای آن را روشن ساخت:«چاپ اول کاستیهای زیاد داشته اما در چاپ دوم اصلاح شده. کتاب از مرگ مسعود آغاز شده تا مشاهدات غیر قابل کنترل. مشاهداتی که در کنترل او نبوده و به عنوان یک ناظر تمام حوادثی که اتفاق افتاده را ثبت کرده. قسمتی از کتاب تسلسل منطقی و محور مرکزی خاصی ندارد و از صفحهی 60 منسجمتر شده و خواننده در آخر کتاب تصویر واضحی از موضوعات کتاب پیدا میکند».
او کتاب فصل آخر را جز کتابهای علمی ندانسته و آن را در زمرهی روایتی از بیرون دستهبندی کرد: «متن علمی نیست بلکه نویسنده به عنوان یک ناظر بیرونی حوادث را بهطور آماتور ثبت کرده. نویسنده در متن حوادث نبوده و از اطلاعاتی که شنیده و برخورده استفاده کرده.»
در همین حال مجیب مهرداد، شاعر و یکی از منتقدان، خاطرات آقای اکبر را مهم خواند و آن را جز کتابهای تاریخگونه عنوان کرد: «خاطرات استاد اکبر مهم است. به کتاب اکبر باید به عنوان یکی از متون تاریخی نگاه کرد. من سه جلد کتاب اکبر را یک آتوبیوگرافی یافتم که تاریخ جمعی را از زاویهی فردی روایت کرده.»
او به ضرورت بازنویسی تاریخ در افغانستان اشاره کرد و گفت که تاریخنگاریهای این کشور بر پایههای علمی استوار نبوده است: «افغانستان به بازنویسی تاریخ نیاز داره. تاریخهای که در انجمن تاریخ افغانستان از 1930 به این سو نوشته شده پایهی علمی ندارد.»