نیویورک تایمز – وکتور ج. بلو
ترجمه: جلیل پژواک
هنگامیکه نورضیا امرخیل 12 ساله، چسپیده به آغوش پدرش، وارد اتاق شد، به نظر مانند پرِ کاه بیوزن میرسید. آنطور که گویی پدرش، نورضیا را نه، بلکه فقط یک تکه لباس سبز و یک دست شال سرخ را حمل میکند. پدرش او را روی تشکی قرار داد و نورضیا، پتوی قهوهیی را که باقیماندهی پاههایش را پوشانده بود، مرتب کرد.
بعد از ظهر گرم ماه اکتبر بود و من در خانهی موقتی نورضیا و پدرش در ولایت ننگرهار، در شرق افغانستان نشسته بودم. فقط سه ماه پیش، نورضیا در حال جمعآوری هیزم روی تپهیی بالاتر از خانهی روستاییاش بود که زندگیاش برای همیشه تغییر کرد. تابستان پیش از آن، روستای نورضیا مورد تصرف شبهنظامیان دولت اسلامی (گروه داعش) قرار گرفته بود و خانوادهاش مجبور به فرار شده بودند. سپس در خزان، پس از آنکه نیروهای دولتی شبهنظامیان داعش را از این روستا بیرون راندند، خانوادهی نورضیا دوباره به روستایشان بازگشتند. اما جنگجویان دولت اسلامی میراثی از خود به جا گذاشته بودند.
نورضیا میگوید: «من روی این تپهی کوچک بالا شدم… نمیتوانستم ماین را ببینم و… روی آن پا گذاشتم.» آن روز، دستگاه انفجاری که توسط شبهنظامیان داعش روی آن تپه کاشته شده بود، هر دو پای نورضیا را ازش گرفت.
نورضیا یکی از حدودا 2 هزار غیرنظامی قربانی ماینها و بقایای مهمات جنگی در سال گذشته در افغانستان است. این ابزارآلات جنگی و ماینها شامل بمبهای منفجرناشده، راکتها، دستگاههای انفجاری دستساز و نارنجک میشود.
پس از چند دهه کار و بیش از یک میلیارد دالر حمایت جامعهی جهانی، گامهای بزرگی برای پاکسازی ماینهای بهجامانده از عصر اشغال افغانستان توسط شوروی برداشته شده است.
اما گروههای بشردوستانهی ماینپاکی در افغانستان، با چالشهای جدیدی روبهرو شدهاند: بقایای انفجاری از جنگ برخواسته از درگیری رو به گسترش بین نیروهای امنیتی افغانستان و طالبان (و سایر گروههای شورشی فعال در کشور) حومه و دور و اطراف کشور را بسان زباله پوشانده است. برخی از آنها خمپارهها و نارنجکهاییاند که از سوی نیروهای دولتی پرتاب شده و بقیه ماینهای دستساز فشاریاند که از شبهنظامیان طالبان، دولت اسلامی و سایر گروههای شورشی درگیر جنگ، بهجا ماندهاند.
اهداف غیرعمدی این دستگاههای انفجاری و مهمات جنگی، غیرنظامیان و اغلب کودکان کنجکاو اند، کودکانی که از سر کودکی به این مهمات دست میزنند و یا روی آن پا میگذارند. گروههای ماینپاکی با حمایت کشورهای کمککننده، از دیرزمانی به اینطرف تلاش کردهاند تا این آلودگی را پاک و همچنان به ازالهی ماینهای بهمیراثمانده ادامه دهند. اما این روزها، پول برای انجام این کار، کم و کمتر شده است.
افزایش تلفات غیرنظامیان ناشی از ماین و سایر بقایای انفجاری، با اینکه عوامل گوناگونی دارد، اما رد پای آن به همین کاهش کمک مالی به گروههای ماینپاکی برمیگردد. کمترین رقم کشته و زخمی (بر اثر ماین و سایر بقایای انفجاری) غیرنظامیان، در سال 2012 –زمانی که میزان وجوه مالی کمککنندگان بینالمللی در سال پیش از آن به اوج خود رسیده بود- به ثبت رسیده است.
از زمان آغاز خروج شتابیافتهی نیروهای امریکایی در سال 2013، بسیاری از کمککنندگان بینالمللی منابع مالی خود را که پیش از آن صرف برنامههای ماینپاکی میشد، کاهش دادهاند. در سال 2016، زمانی که وجوه مالی به پایینترین سطح خود رسیده بود، رقم تلفات غیرنظامیان به بالاترین میزان خود که از زمان سقوط طالبان تاکنون ثبت شده، رسید.
در سال 2017، دولت افغانستان از جامعهی جهانی تقاضای 110 میلیون دالر کمک کرد تا بتواند تعهداتش در راستای ماینپاکی را حفظ و به آن عمل کند. از 110 میلیون دالر، دولت افغانستان فقط حدود 42 میلیون دالر دریافت کرد. ایالات متحده که در شش سال گذشته 50 درصد منابع مالی خود برای ماینپاکی در افغانستان را قطع کرده بود، دو-سوم این کمک را فراهم کرد.
تاثیر (کاهش منابع مالی برای برنامههای ماینپاکی) کاملا آشکار است. چهار سال پیش نزدیک به 15 هزار ماینپاک در افغانستان استخدام شده بودند. اکنون این رقم به تنها 5 هزار ماینپاک کاهش یافته است. عاطف غروال سرپرست برنامههای یک گروه ماینپاکی دانمارکی در مناطق مرکزی افغانستان است. ماینپاکی کار خطرناکی است، اما عاطف عمیقا به کارش افتخار میکند.
او که 17 سال تمام بهعنوان یک ماینپاک کار کرده است، اکنون با منابع و امکانات کمتری برای ادامهی کارش روبهرو شده است. او دیده است که بسیاری از گروههای (ماینپاکی) از هم پاشیدهاند و تجهیزاتی که میشد از آنها برای پاککردن مهمات خطرناک استفاده کرد، حالا در گوشهیی گرد و خاک میخورند.
در افغانستان، ماینپاکی در بسیاری موارد قربانی موفقیتاش شده است. از سال 1989 تاکنون، بیش از 18 میلیون بقایای انفجاری از بیش از 1,197 مایل مربع خاک افغانستان، نابود شده است. بخش عمدهی این کار توسط ریاست انسجام و هماهنگی تطهیر ماین دولت افغانستان، که زمانی توسط سازمان ملل متحد اداره میشد، انجام شده است.
اما این پایان کار نیست. اکنون با گسترش درگیری در گوشهوکنار کشور –بهدنبال پایان رسمی ماموریت جنگی ایالات متحده در سال 2014- مناطق بیشتر و بیشترتری با مواد منفجرناشده و ماینهای دستساز آلوده شدهاند.
اکنون پس از چند دهه جنگ، افغانستان بیش از هر زمان دیگری برای غیرنظامیان خطرناک شده است. پاتریک فروشت رییس دفتر اقدام علیه ماین سازمان ملل متحد در افغانستان، دسامبر گذشته به من گفت که «رقم کشتهشدههای غیرنظامی در این درگیری، دو برابر نظامیان است.» (آمارهای بهروز نشان میدهند که رقم کشته و زخمی غیرنظامیان با تلفات نیروهای مسلح افغانستان، اکنون در یک سطح است). بدون تجدید حمایت کشورهای کمککننده، کودکان بیشتری دستها، پاها و زندگی خود را به مهمات منفجرناشده خواهند باخت.
در افغانستان قربانیان غیرنظامی ماینها از کمک اندکی برخوردار اند. با اینحال، نورضیا با حمایت یک سازمان غیردولتی امریکایی، با یک جفت پای مصنوعی در کلینیکی در شمالشهر کابل مجهز شده است. او هرباری که پاهای جدیدش را میپوشد، و همینطور هرباری که مجبور است روی آنها بایستد و هر باری که با آنها قدم برمیدارد، گریه و زاری میکند.
اما در آخرین بعد از ظهری که او را دیدم، اوضاع به نظر بهتر شده بود. نورضیا به خوشمزگیهای کارکنان کلینیک لبخند زد و کمی با پدرش خندید. کفشهای صورتیرنگ روشن که انتهای پاهای جدیدش را پوشانده بود، نیز احتمالا او را آزار نمیدادند. درمانگران کلینیک در کل جریان صبح و مدتی هم در بعد از ظهر با او روی پاهای جدیدش کار کردند.
آنها نورضیا را وا داشتند تا یک بار دیگر با پاهای جدیدش قدم بزند. نورضیا بدون کمک، بدون کسی که او را نگه دارد، در حالیکه خودش را در آیینهیی تماشا میکرد، تلاش کرد تا گامهای آهسته و لرزانش را یکی پی دیگری بردارد. او لرزان بود و موقع راهرفتن نُک کفشهایش روی فرش کشیده میشد.
اشک روی صورت نورضیا جاری شد. اما او راه میرفت.
