بازپس‌گیری قلمرو از دست‌رفته؛ مأموریت جدید تفنگداران دریایی در افغانستان

واشنگتن پست – دن لِمات
ترجمه: جلیل پژواک

فرودگاه بُست، شهر لشکرگاه، هلمند: تفنگداران دریایی ایالات متحده مستقر در ساختمانی با فضای باز و مگس‌هایی که وزوزکنان این‌طرف و آن‌طرف می‌روند، تماسی دریافت می‌کنند؛ آن‌سوی خط خواهان کمک است. نیروهای افغان با کمین جنگجویان طالبان مسلح با مسلسل برخورده و از نیروهای امریکایی می‌خواهند که با راه‌اندازی یک حمله‌ی هوایی، حلقه‌ی محاصره را بشکند.
جِسی گونزالز، تورن نیروی دریایی و افسر اطلاعاتی این پایگاه می‌گوید که آن روز در عرض 20 دقیقه پس از دریافت تماس، یک فروند جت A-10 به درخواست نیروهای افغان برای کمک لبیک گفت. جنگنده‌ی A-10 با راه‌اندازی یک حمله و استفاده از سلاح‌های هدایت‌شونده جنگجویان طالبان را هدف قرار می‌دهد و به نیروهای افغان کمک می‌کند تا عملیات تهاجمی‌شان در ولسوالی نادعلی ولایت هلمند را ادامه دهند.
این [همکاری] از دید تفنگداران دریایی یک موفقیت بود: حمله‌ی هوایی پس از آن صورت گرفت که نیروهای افغان اطلاعات کافی را برای نیروهای امریکایی (به‌منظور برنامه‌ریزی دقیق حمله) فراهم کردند؛ هرچند که هیچ‌ سرباز امریکایی در آن ساحه مستقر نبود.
اما این عملیات نشان می‌دهد که پس از بیش از 16 سال جنگ، سطح انتظارات چقدر کاهش یافته است: اکنون نیروهای ایالات متحده و افغان در تلاش بازپس‌گرفتن مناطقی هستند که زمانی تحت کنترل ایالات متحده بود.
جگرن ویلسون مور، مأمور ارشد نیروی دریایی ایالات متحده در یک مرکز هماهنگی عملیاتی با نیروهای افغان، می‌گوید: «ما می‌خواهیم از این‌که فقط می‌گویند “ما در این موقعیت زیر آتش قرار داریم” عبور کنیم… خوب، از کجا بر شما شلیک می‌شود؟ شدت آن چقدر است؟ با چه نوع سلاح‌هایی بر شما شلیک می‌شود؟… –با ارائه‌ی این اطلاعات- به ما کمک کنید.»
پس از آن‌که ایالات متحده رقم نیروهای خود در افغانستان را از بیش از 100 هزار سرباز در سال 2011 به کمتر از 10 هزار در اواخر 2016 کاهش داد، کنترل دولت افغانستان در بسیاری از مناطق خارج از کابل نیز کاهش و در مواردی از بین رفت.
در ماه آگوست 2017، رییس‌جمهور ایالات متحده استراتژی قوی‌تری را روی دست گرفت که در چارچوب آن رقم نیروهای امریکا در افغانستان از حدود 11 هزار به بیش از 15 هزار افزایش می‌یابد و این نیروها می‌توانند [مجاز اند] هر ماه صدها حمله‌ی هوایی راه‌اندازی کنند.
کارزار هوایی –نیروهای افغان- همراه با مشاوره‌ی نظامی بیشتر از جانب ایالات متحده کمک کرده است تا از برهم‌خوردن کامل امنیت جلوگیری شود. اما برای ایالات متحده این امر به این معناست که نیروهایش را به مناطقی بازگرداند که آن‌ها در آن‌جا یک بار در سال 2009 –زمانی‌که رقم نیروهای امریکایی در افغانستان افزایش یافت- درگیر جنگ مستقیم با طالبان بودند.
ترمپ بارها وعده داده است که ایالات متحده در افغانستان پیروز خواهد شد، اما این‌که ای پیروزی چه معنایی دارد، مشخص نیست. فرماندهان ایالات متحده می‌گویند مسیری که سرانجام آن به احتمال زیاد به اعلام پیروزی می‌رسد، آغازش با رسیدن به یک توافق سیاسی با طالبان ممکن است. اما بر اساس ارزیابی ارتش امریکا، شورشیان مخالف دولت افغانستان تا خزان گذشته 56 درصد از 407 ولسوالی افغانستان را تحت کنترل یا نفوذ خود داشته‌اند. این در حالی است که در خزان سال 2016، 72 درصد خاک کشور تحت کنترل دولت بود.
مداخله‌ی امریکا به‌رغم این‌که ترمپ اخیرا اعلام کرد که می‌خواهد در اسرع وقت تمامی نیروهای ایالات متحده را از دیگر منطقه‌ی جنگی ، یعنی سوریه، به خانه بازگرداند، ادامه دارد. اما ترمپ نسبت به افغانستان صبر بیشتری از خود نشان داده است. او تابستان گذشته با صراحت خاطرنشان کرد که پیامدهای خروج سریع –از افغانستان- «هم قابل‌ پیش‌بینی و هم غیر قابل قبول» اند.
بر اساس استراتژی ترمپ، سطح اهداف نیروهای دریایی ایالات متحده میانه است، اهدافی که به نظر می‌رسد شامل تقویت نیروهای افغان، جلوگیری از سقوط یک شهر بزرگ و –شاید مهم‌ترین عامل از لحاظ ادامه‌ی مأموریت- تا حد ممکن (با توجه به خستگی امریکایی‌ها از جنگ نامحبوب طولانی افغانستان) نزدیک به صفر نگه‌داشتن تلفات نیروهای امریکایی می‌شود.
مشاوران نظامی ایالات متحده شانه‌‌به‌شانه با افغان‌ها در مراکز فرماندهی چون میدان هوایی بوست، واقع در جنوب شهر 200 هزار نفری لشکرگاه کار می‌کنند. تفنگداران دریایی امریکا خودشان وارد میدان‌های نبرد نمی‌شوند، اما به نیروهای افغان به‌عنوان «بچه‌های ما» اشاره می‌کنند، از فاصله‌یی برای آن‌ها قدرت آتش فراهم می‌کنند و با این باور که امکان ماندن ایالات متحده تا سال‌های آینده در افغانستان وجود دارد، مشوره می‌دهند.
خون‌ریزی در هلمند بیش از یک دهه است که ادامه دارد و شامل زمانی می‌شود که بیش از 20 هزار نیروی دریایی به‌طور همزمان –در اوج افزایش سربازان از سوی اوباما- در این ولایت مستقر بودند. اقتصاد این ولایت بر پایه‌ی مزارع وسیع خشخاش است و مقامات ایالات متحده می‌گویند که طالبان با «پروسس» و قاچاق مواد مخدر برای تأمین عملیات‌های‌شان مانند یک گروه جنایت‌کار عمل می‌کنند.
امنیت هلمند در اکتبر 2014 هنگامی‌که آخرین تفگداران نیروی دریایی امریکا به خانه بازگشتند، تقریبا بلافاصله برهم خورد و بیابان وسیع، بازمانده‌ی بزرگ‌ترین پایگاه‌های آن‌ها یعنی کمپ Leatherneck و Bastion به افغان‌ها رسید.
این وضعیت در سال 2015 با سرعت به یک بحران تبدیل شد. هر ماه تعداد بسیار زیادی از سربازان افغان مستقر در این ولایت کشته می‌شدند و ایالات متحده واحد عملیات‌های ویژه‌اش را برای کمک به دفع فاجعه در این ولایت مستقر کرد. خیزش دوباره‌ی طالبان به حدی بود که در سال 2017 بیم آن می‌رفت که شورشیان شهر لشکرگاه را به تصرف خود دربیاورند.
در بهار گذشته، واحد عملیاتی 300 نفره‌ی امریکا به کمک نیروهای ارتش افغانستان در هلمند شتافت تا طالبان را از شهر دور کنند. بار دوم در جنوری 2018 واحدی متشکل از تفنگداران دریایی ایالات متحده با هدف کمک به کنترل مناطق پر جمعیت این ولایت، در پیش از برگزاری انتخابات پارلمانی 20 اکتبر، در لشکرگاه مستقر شد‌ه‌اند. زمان برگزاری انتخابات پارلمانی افغانستان از 2015 تا حال چندین بار تغییر کرده است. برید جنرال بنجامین واتسون فرمانده ارشد نیروی دریایی ایالات متحده در افغانستان می‌گوید: «تمرکز روی مرکز هلمند است. ولسوالی‌هایی وجود دارند که حضور [دولت] در آن صفر یا اندک است… و آن‌ها جایی نیستند که ما قصد داریم رویش سرمایه‌گذاری کنیم.»
دولت افغانستان و نیروهای امریکایی معتقدند که آن‌ها لشکرگاه و شهر گرشک را تحت کنترل دارند. آن‌ها هم‌چنین پوشش امنیتی خود را در غرب تا ولسوالی مارجه و در جنوب تا ولسوالی گرمسیر گسترش داده‌اند. اما بخش زیادی از این دو ولسوالی و بسیاری ولسوالی‌های دیگر تحت نفوذ یا کنترل طالبان باقی مانده‌اند.
یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این است که واحد محلی ارتش ملی افغانستان، یعنی قول‌اردوی 215، هنوز هم در میدان نبرد ضعیف عمل می‌کند. تصور می‌شود که این قول‌اردو حدود 18500 سرباز داشته باشد اما در میانه‌ی سال‌ها جنگ و رقابت سراسری [قول‌اردوها] برای جذب سربازان بیشتر، فقط اندکی بیش از 9 هزار سرباز دارد. نیروهای امریکایی فرمانده قول‌اردوی 215، تورن‌‌جنرال ولی‌محمد احمدزی را به‌عنوان یک رهبر توانا می‌بینند اما می‌گویند که او با مشکلاتی هچون تلفات سنگین، ترک خدمت از سوی سربازانش و کمبود سوخت مواجه است.
اکثر تفنگداران از کمپ شوراب [با نیروهای افغان] کار می‌کنند. این کمپ گردوخاکی از بازمانده‌های تأسیسات بزرگ‌تری برپا شده است که زمانی مربوط به کمپ Leatherneck و Bastion می‌شدند.
تفنگداران نیروی دریایی امریکا روزانه با استفاده از وانت‌های باربری و وسایل نقلیه‌ی «همه‌جا رو» از کمپ‌شان به مقر اصلی قول‌اردوی 215 واقع در پایگاه مجاور نیروهای افغان که به نام کمپ شورابک یاد می‌شود، رفت‌وآمد می‌کنند. کمپ شورابک با بوته‌های گل‌رُز و رنگ صورتی روشن و سبز تزئین شده‌ است. احمدزی، افسر چارشانه‌یی که با سبیل سیاه پرپشت‌اش در مصاحبه‌یی با ما گفت، وزارت دفاع به او وعده‌ی دو هزار سرباز اضافی داده است.
در ماه مارچ ارتش افغانستان عملیات‌ سه ‌هفته‌یی (میوند 12) را راه‌اندازی کرد که هدف آن پاک‌سازی خطوط تدارکاتی از کمپ نو گرمسیر –که زمانی نیروهای امریکایی آن را به‌عنوان کمپ Dwyer می‌شناختند- به دو پایگاه نیروهای افغان در مارجه بود. این دو پایگاه اولین‌بار در سال 2010 از سوی تفنگداران نیروی دریایی امریکا تأسیس شدند. در این جریان قول‌اردوی 215 رویارویی چندانی با دشمن نداشت اما پس از پاکسازی عقب‌نشینی کردند. امری که باعث شد فرماندهان امریکایی در ارزیابی‌های خود این را بگویند که نیروهای افغان بیش از حد در این عملیات سریع اقدام کرده‌اند.
احمدزی می‌گوید که او از ترمپ به‌خاطر کمک بیشتر سپاس‌گزار است. در بهار جاری ارتش افغانستان برنامه‌یی برای پاک‌سازی سایر قسمت‌های مارجه ندارد، اما او می‌خواهد در نهایت این کار را انجام دهد تا ساکنانی که قبلا از ترس خشونت از این مناطق فرار کرده بودند، بتوانند به خانه‌های‌شان بازگردند.
احمدزی می‌گوید: «در مارجه کسی نیست. بنابراین نمی‌شود که ما برای درختان انتخابات برگزار کنیم… مردمی که قبلا در مارجه زندگی می‌کردند، اکنون در لشکرگاه به سر می‌برند.»
برای نیروهای دریایی که قبلا در هلمند جنگیده‌اند، نقش مشاوره –بدون دخالت عملی- یک تغییر فرهنگی بزرگ است. چند تنی که قبلا در این ولایت خدمت کرده بودند، می‌گویند که از برگشتن به هلمند ناراضی نیستند و همیشه فکر می‌کردند که سربازان نیروی دریایی باز می‌گردند. لومری بریدمل رابرت کریگر III افغانستان را با کوریای جنوبی مقایسه می‌کند. نیروهای امریکایی در کوریای جنوبی از زمانی که جنگ میان دو کوریا در سال 1953 با یک توافق متارکه‌ی جنگ متوقف شد، مصروف آموزش‌دهی‌اند. در سال 2010، تفنگ رابرت کریگر در جریان مأموریت‌اش به‌عنوان بریدمل یک بلوک در ولسوالی مارجه 100 روز پی‌هم شلیک می‌شد. اما حالا تمرکز او بر این است که همراهانش آن‌چه را که لازم دارند، در دسترس داشته باشند.
کریگر می‌گوید: «آیا من در مورد کسانی صحبت می‌کنم که با آن‌ها بودم و حالا از دست‌‌شان داده‌ایم؟ نه… من این موضوع را درون خودم نگه می‌دارم. روزی می‌رسد که من با آن مقابله خواهم کرد، اما در حال حاضر، تمرکز من این است.»
بریدمل مری گریمالدی افسر توپ‌خانه می‌گوید که او قبلا در هلمند، چند ماه پس از آن‌که پسر کاکایش بریدمل جیمز مالاچوسکی در 20 مارچ 2011 در جریان عملیاتی در ولسوالی مارجه کشته شد، به‌عنوان رییس اطلاعات واحد نیروهای هوایی مستقر شده بود. او دست‌بند فولادی که نام پسر کاکایش روی آن حک شده را به‌عنوان یادبودی از وی می‌پوشد.
مری می‌گوید: «سخت است که بدانی کسی را که می‌شناختی آخرین نفس‌اش را تنها در چند مایلی‌ات گرفته است. اما من می‌خواهم اطمینان حاصل کنم که زندگی او و دیگران –و همه‌ی منابعی که در این‌جا از دست رفته‌- بیهوده نبوده‌اند… من فکر می‌کنم که اگر ما رفته-رفته خسته شویم، دست‌ از کار بکشیم و به خانه برگردیم، آن‌گاه همه‌ی آن چیزها ضرب صفر می‌شوند.»