آتلانتیک – کریشنادف کالامور
مقتدی صدر نخستوزیر بعدی عراق نخواهد بود اما ممکن است او تصمیم بگیرد که چه کسی نخستوزیر این کشور شود. تصمیمگیری در مورد نخستوزیر کشورش، برای مقتدی صدر امری قابل توجه و نتیجهی برجستهی کارهای این روحانی شیعه است؛ کسیکه در شورشهای تحت رهبریاش علیه ایالات متحده –پس از حملهی امریکا به عراق در سال 2003- بهعنوان یک رادیکال شهرت یافت و سپس با سرپیچی از ایران خودش را بهعنوان یک عراقی ملتگرا تعریف کرد. در طول این دوره صدر به محرم اسرار سیاست عراق تبدیل شد، اما پیش از انتخابات مجلس نمایندگان این کشور او چهرهی جنگجوی صلیبی ضدفساد را اختیار کرد و با ایجاد ائتلاف با کمونیستها، سنیها و افراد مستقل، خودش را از لحاظ سیاسی بیطرف جلوه داد. ائتلاف السائرون وی با اول شدن در رأیگیری عراق، این امر را که او تا سالهای آینده در سیاست عراق نقش خواهد داشت حتمی کرد.
عملکرد السائرون نشان میدهد که عراق، کشوری که دیری نمیشود از زیر آوار یک جنگ وحشیانه علیه دولت اسلامی (گروه داعش) بیرون آمده، ممکن است از طبقهی سیاستمداران سنتی که کشور را از زمان اولین انتخابات مجلس نمایندگانش در سال 2005 تا کنون اداره کرده، خسته شده باشد. با اینحال، آنچه که مشخص نیست این است که آیا صدر، کسی که نوع سیاست و جنس عملکردش براساس اعتراض و مخالفت بنا شده است، میتواند به یک نیروی سازنده در سیاست عراق تبدیل شود یا خیر.
مایکل نایتس عضو ارشد مؤسسهی واشنگتن و کارشناس منطقه به من گفت: «بزرگترین معضل درمورد مقتدی بهعنوان یک بازیگر کلیدی در تشکیل دولت بعدی [عراق]… این است که پیشبینی مقتدی بسیار دشوار است. و همیشه معلوم نیست که او کدام بازی را بازی میکند: آیا او میخواهد بخشی از دولت باشد یا میخواهد دایماً در مخالفت با [هر] دولت قرار داشته باشد؟»
صدر خودش [بهعنوان نامزد] در انتخابات شرکت نکرد و بنابراین نمیتواند نقش رسمییی در دولت داشته باشد؛ امری که به نظر میرسد درخور ترجیحات این سیاستمدار عراقی است. عملکرد فهرست [نامزدان] وی میتواند به حمایت تام شیعیان عراق و توانایی صدر برای جذب برخی از اقلیتهای این کشور نسبت داده شود، اما اینهمه تنها بهخاطر خود صدر نیست. مشارکت پایین رأیدهندگان (44.5 درصد) مانع حمایتها از دیگر سیاستمداران عراقی شد. سمیه کولاب خبرنگار ارشد Iraq Oil Report به من گفت که دلیل اصلی مشارکت پایین مردم در انتخابات، بیعلاقگی رأیدهندگان بوده است.
سمیه در ایمیلی به من نوشت: «شواهدی که من در این رابطه در گزارشم دارم بیشتر شایعهمانند اند اما رقم بسیار بدی را که در روز انتخابات دیده شده تأیید میکنند. در ماههای پیش از انتخابات و در جریان انتخابات، ما با افراد متعددی که برخیهایشان اتفاقاً در خارج از مرکز رأیگیری چای مینوشیدند صحبت کردیم و از آنها پرسیدیم که چرا در رأیدهی مشارکت نداشتهاند. موضوعات اصلی پاسخهایی که دریافت کردیم ناامیدی در مورد نظام و بیباوری در مورد کاندیداها بودند. تعداد اندکی معتقد بودند که آنها [کاندیداها] خواهند توانست به وعدههای مبارزات انتخاباتیشان عمل کنند.»
این بدبینی در مورد سیاستمداران، برعکس خوشبینی محتاطانهی عراقیها دربارهی آیندهی این کشور در بعد از پیروزی در برابر داعش است. نایتس به من گفت: «میتوانی بگویی که شاید [بعضی از عراقیها] فکر میکنند که کشورشان بهرغم سیاستمدارانش، نه بهخاطر آنها، در مسیر درست حرکت میکند. شاید پیام اصلی مشارکت پایین مردم در انتخابات همین باشد؛ بدین معنا که عراق خود خودش را نجات داده، نه بهخاطر سیاستمداران و نه هم بهخاطر طبقهی سیاسیاش.»
در این کانتکست صدر یک شخصیت جذاب مینماید. همانطور که من در هفتهی گذشته نوشته بودم، صدر سال گذشتهاش را بیشتر صرف دستیابی به متحدان سیاسی، بهشمول سنیها، کرده است که غیرمحتمل به نظر میرسیدند. مهمتر اینکه، او فهرست نامزدان انتخاباتیاش را، در کشوری خسته از سیاستمداران سنتی، با افرادی پر کرده که از لحاظ سیاسی بیطرف ظاهر شدهاند. رایان کراکر دیپلمات کهنهکار امریکایی که بین سالهای 2007 و 2009 بهعنوان سفیر امریکا در عراق خدمت کرده، به من گفت که جنبش ملیگرا و پوپولیست شیعهی عرب نهتنها یک نیروی قدرتمند سیاسی است، بلکه برای مردم فراتر از یک پایگاه فرقهیی شیعه جذبه دارد. کراکر گفت: «[این جنبش] بزرگ است، مهم است.»
با وجود جذبهی سراسر فرقهیی صدر، دیدگاه قوی وی دربارهی آنچه یک دولت عراق باید باشد، چه کسی باید در این دولت باشد و چه کسی نباشد، میتوانست شرکای بالقوه را از تشکیل ائتلاف با صدر باز دارد. صدر در پستی در شبکههای اجتماعی پشتیبانیاش را از تشکیل یک ائتلاف وسیع که حزب نخستوزیر فعلی عراق، حیدر عبادی را نیز شامل شود، نشان داد. او همچنین خواستار دولتی متشکل از تکنوکراتها شد، که بسیاریها در عراق باور دارند کارآمدتر و نسبت به سیاستمداران سنتی کمتر فاسد هستند.
اما مردمی را که صدر در پستاش در نظر نگرفت ممکن است حتا از وزن بیشتری برخوردار باشند که شامل اتحاد شیعهی طرفدار ایران –که در انتخابات دوم شد- و همچنین یک حزب عمدهی کردها میشود. نایتس در مورد صدر گفت: «نمیتوانی واقعاً در جریان روند تشکیل دولت روی او حساب کنی. او تلاش میکند طول و عرض این دولت را با امرونهی مشخص کند. او میخواهد افراد مشخصی در این دولت نباشند و این امر کار صدر را در رسیدن به 165 کرسی مجلس نمایندگان –تعداد کرسی که اکثریت باید آن را از 329 کرسی مجلس نمایندگان عراق به دست بیاورند- دشوارتر خواهد کرد.»
موقعیت صدر همچنین حاکی از تلاشهای عراق –و موفقیتهای موقتی این کشور- در انتخاب دولتاش بهصورت مستقلانه، یا دستکم با نفوذ کمتر خارجی –نسبت به قبل- است. صدر شدیداً با حضور سربازان امریکایی در خاک این کشور و نفوذ ایران مخالف است. او مدعی است که صرفاً از یک عراق قدرتمند و مستقل حمایت میکند. نایتس میگوید رویهمرفته «ایرانیها ممکن است بر این روند تاحدی نفوذ خود را، به همان نحوی که امریکاییها کموبیش نفوذ خود را بر این روند از دست دادهاند، از دست داده باشند.»
نایتس این روند را چنین توضیح میدهد: «این به ایران بستگی ندارد. اما اگر آنها بخواهند در مورد خاصی مخالفتشان حس شود، فرصت این کار را خواهند داشت. و بهطور کلی، اگر عراقیها در مورد گزینهیی شدیداً حساس باشند، توانایی مخالفت با ایران را خواهند داشت. اما اگر خود عراقی روی این گزینه اختلاف نظر پیدا کنند، این است که گزینهی ایران وزن بیشتری میگیرد و موثرتر واقع میشود.»
با اینحال، بدون یک پیروزی واضح و روشن، دولت عراق جایی نیست که بخواهد تشکیل شود. کمیسیون انتخابات عراق نتایج 10 ایالت از 18 ایالت این کشور را اعلام کرده. 8 ایالتی که نتایج آن هنوز معلوم نشده، شامل ایالاتی از جمله کرکوک، صلاحالدین و نینوا میشود که کردهای عراق ادعا میکنند قلمروشان را تشکیل میدهند.
کولاب در ایمیلش به من نوشت: «این عراق است و بسیاری چیزها میتوانند خیلی سریع تغییر کنند. از آنجا که این کشور جناحهای متعددی دارد و نتایج انتخابات هم در مناطق خاصی جنجالی شده است… احتمال دارد که ما شاهد یک روند طولانیمدت تشکیل دولت باشیم.»
عراق پیش از این هم در چنین موقعیتی قرار داشته. انتخابات(های) گذشته بهنوعی به یک معامله و توافق سیاسی انجامیدند که نهایتاً منجر به [تشکیل] دولتهای وحدت گسترده شدند، دولتهایی که سرخورده با منافع و چشماندازهای متفاوت و در مواردی متضاد، فلجشده و از کار افتادند. نایتس این را یکی از ویژگیهای سیاست عراق میداند. او گفت: «ما اساساً هربار شاهد یک نوع حکومت در عراق میشویم: دولتی که از همهکس است و از هیچکس نیست. به این معنا که همه در دولت هستند، اما هیچکسی موافق نیست که بودن [همهی] شان در دولت برای چه است. به احتمال زیاد ما دوباره شاهد این چرخه خواهیم بود.»
اما نایتس افزود که یک احتمال کوچک وجود دارد و آن اینکه با سیاستمدارانی همچون حیدر عبادی –نخستوزیر فعلی عراق که با ظرافت تعادل روابطاش را هم با تهران و هم با واشنگتن حفظ میکند- و مقتدی صدر، سنجیدن نوع متفاوتی از تمهیدات و توافقات ممکن است. برخی از جناحها احتمال دارد به جای تلاش برای پیوستن به دولت، بهعنوان مخالفان وفادار، خارج از دولت بمانند. نایتس میگوید اگر یکیکردن ائتلاف صدر با دولت بیش از حد دشوار شود «من مطمئن هستم که او [مقتدی صدر] با خوشی جامهی اپوزیسیون را بر تن میکند. این اولین بار عراق و خیلی هم شگفتانگیز خواهد بود.»