مؤسسهی تغییر جهانی
عراق
در سال 2017، دولت اسلامی 243 حملهی انتحاری را در عراق راهاندازی کرد که جان 771 نفر را گرفت. به طور متوسط، در طی سال 2017 هر ماه 20 حملهی انتحاری از سوی این گروه سازماندهی شده است. بیش از 74 درصد حملات انتحاری در نیمهی اول 2017 رخ داده است که بازتابدهندهی افزایش عملیاتهای امنیتی برای حذف این گروه از شمال عراق است.
37 درصد بمبگذاران انتحاری دولت اسلامی در عراق، مأموریت خود را در نینوا انجام دادهاند. نینوا ولایتی در شمالغرب عراق است که در آن شهر موصل یا پایگاه پیشین دولت اسلامی موقعیت دارد. تاکتیک بمبگذاری انتحاری دولت اسلامی در موصل، بر فرستادن پیهم موجی از مهاجمان انتحاری برای هدفقراردادن نیروهای مسلح متمرکز بود. به طور متوسط، دولت اسلامی در هر حمله در نینوا، سه بمبگذار انتحاری را اعزام کرده است. در ماه مارچ، نیروهای پولیس 10 نفر از بمبگذاران انتحاری دولت اسلامی را در منطقهی دواسهی موصل دفع کردند. در ماه اکتبر، دولت اسلامی 5 بمبگذار انتحاری را برای حمله به بسیج مردمی عراق در موصل فرستاد که باعث کشتهشدن 4 نفر شد. در سال 2017، دولت اسلامی با شدتگرفتن فشار نظامی بر جنگجویانش و از دستدادن قلمرو، از بمبگذاری انتحاری به شیوهی روزافزون و دفاعی استفاده کرده است. این تحول استراتژیک نشان میدهد که این گروه از سر ناچاری و کمبود منابع، مجبور شده است که از شبهنظامیانش به عنوان سلاح استفاده کند.
برخلاف نینوا و موصل، یافتههای دیدبان افراطگرایی اسلامی نشان میدهد که دولت اسلامی به طور متوسط در هر حمله در بغداد، از یک بمبگذار انتحاری استفاده کرده است. حملات این گروه با وجود تعداد کمتری از مهاجمان انتحاری در پایتخت، جان 152 غیرنظامی را گرفته است. بغداد که به گفتهی دیدبان افراطگرایی اسلامی به خاطر افراطگرایی خشونتآمیز اسلامی مرگبارترین پایتخت جهان است، در سال 2017 توسط 39 بمبگذار مورد حمله قرار گرفت. در مجموع، تنها 7 درصد حملات تروریستی دولت اسلامی برای هدفقراردادن بغداد، حملات انتحاری بودهاند. با اینحال، مأموریتهای انتحاری در بغداد از لحاظ ویژگی مرگبار و مسئول بیش از یک سوم کل مرگومیر ناشی از خشونت دولت اسلامی در بغداد بودهاند.
25 درصد حملات انتحاری در بغداد که از سوی دیدبان افراطگرایی اسلامی به ثبت رسیده، در ماهیت خود حملات انتحاری با ایدئولوژی فرقهیی بوده است. حملات انتحاری دولت اسلامی نشاندهندهی مخالفت ایدئولوژیک این گروه با مسلمانان شیعه است که در عراق و خارج از عراق زندگی میکنند. در ماه جنوری، دولت اسلامی مسئولیت حملهی انتحاری با موتر بمبگذاریشده را به عهده گرفت که باعث کشتهشدن 34 نفر شد. دولت اسلامی گفت که هدف این حمله کشتن «جمعی از مسلمانان شیعه» بوده است. در طول ماه رمضان، این گروه دو حملهی انتحاری با موتر بمبگذاریشده را در مناطق غیرنظامی در مرکز بغداد انجام داد که منجر به مرگ 30 نفر شد. آرایش جمعیتی بغداد عمدتا شیعه است که نشان میدهد بسیاری از حملات انتحاری در این شهر ممکن است ناشی از نفرت فرقهیی بوده باشد.
سوریه
در سال 2017، دولت اسلامی 164 حملهی انتحاری را توسط 324 مهاجم انتحاری در سراسر سوریه راهاندازی کرده است. دسترسی و کنترل ارضی این گروه در طول سال 2017 به دلیل اقدامات گوناگون ضدافراطگرایی برای حذف این گروه از سوریه، دچار نوسان بوده است. در بسیاری موارد همانند نبرد برای رهایی موصل از چنگ دولت اسلامی، اکثر حملات انتحاری این گروه در سوریه، نیروهای امنیتی را هدف قرار داده است. 85 درصد حملات این گروه، نیروهای نظامی و بازیگران غیردولتی در سوریه از جمله شبهنظامیان کُرد را هدف قرار داده است. این امر در رقه، در حملات انتحاری برای هدفقراردادن نیروهای دموکراتیک سوریه تحت حمایت ایالات متحده، آشکار شد. در ماه مِی، حملهی دو بمبگذار انتحاری در منطقهی اجروی رقه، باعث کشتهشدن 30 عضو نیروهای دموکراتیک سوریه شد. در دیرالزور در شرق سوریه، 20 درصد حملات انتحاری دولت اسلامی پایگاههای نظامی و ایستهای بازرسی را هدف قرار داده است.
به همین ترتیب، حملات انتحاری دولت اسلامی علیه غیرنظامیان در سوریه، نشانگر کشوری است که در درگیری غرق شده است. این گروه از شهادت برای راهاندازی حملاتی علیه غیرنظامیان و جلوگیری از فرار آنها از قلمرو رو به کوچکشدنش استفاده کرد. در سال 2017 حملات انتحاری بر اردوگاههای پناهندگان در سوریه و مرز اردن، باعث کشتهشدن 178 غیرنظامی شد. در ماه نوامبر، بیش از 100 نفر در حملهی انتحاری دولت اسلامی با استفاده از موتر بمبگذاریشده که آوارگان داخلی را در دیرالزور هدف قرار داد، کشته شدند. دولت اسلامی در ماه اکتبر 50 غیرنظامی را زمانی کشت که سه بمبگذار انتحاری با استفاده از موترهای بمبگذاریشده اردوگاه پناهجویان را در سایر مناطق دیرالزور هدف قرار داد. در ماه جنوری در اردوگاه آوارگان رُکبان در اردن، یک مهاجم انتحاری با استفاده از موتر بمبگذاریشده 4 عضو نیروهای امنیتی و 7 غیرنظامی را به قتل رساند. استفادهی دولت اسلامی از بمبگذاری انتحاری، موجب تشدید بحران جابهجایی جمعیتی در کشوری شده است که سازمان ملل متحد آن را «بزرگترین تولیدکنندهی مهاجران در جهان» توصیف کرده است.
القاعده در شبهجزیرهی عرب
القاعده در شبهجزیرهی عرب با راهاندازی کارزار بمبگذاری انتحاری در یمن، تلاش کرد تا نیروهای امنیتی این کشور را که با افراطگرایی خشونتآمیز اسلامی محاصره شده بودند، تضعیف کند. بزرگترین شاخهی القاعده 31 درصد فعالیت خود را در سال 2017 به بمبگذاری انتحاری اختصاص داد. بخش عمدهی فعالیت انتحاری القاعده در شبهجزیرهی عرب نیروهای تحت حمایت سازمان ملل متحد دولت یمن و متحدان آن را هدف قرار داد و در طول سال 2017 جان 43 نیروی امنیتی را گرفت.
پنجاه درصد ماموریتهای انتحاری القاعده در شبهجزیرهی عرب در شهر بندری ابین، مرکز شورشگری این گروه در یمن صورت گرفت. در ماه اکتبر، این گروه با استفاده از مهاجمان انتحاری و موترهای بمبگذاریشده اعضای گروه شبهنظامی «غوند» الحیزام را که در امارات متحدهی عربی آموزش دیدهاند، هدف قرار داد و باعث کشتهشدن 4 شبهنظامی و زخمیشدن 10 تن دیگر شد. القاعده در شبهجزیرهی عرب به سرعت مسئولیت این حمله را به دوش گرفت و گفت که این شبهنظامیان به دلیل «نقش امارات متحدهی عربی در مبارزه با اسلام و مسلمانان» هدف قرار گرفتهاند.
در ماه فبروری، مهاجم انتحاری القاعده در شبهجزیرهی عرب با استفاده از موتر بمبگذاریشده 3 نفر از جمله یک کودک را با حمله به یک باشگاه ورزشی-فرهنگی در یکی از مناطق تحت کنترل گروه حوثی در ولایت بایده به قتل رساند. شبهنظامیان حوثی به این موتر که در حال نزدیکشدن به آنها بود شلیک کردند که باعث شد موتر قبل از رسیدن به هدف منفجر شود. در سال 2017 چنین حملهیی علیه یک گروه شبهنظامی اسلامی رقیب در یمن غیرمعمول بود. با اینحال، یمن حالا به تئاتر شلوغ از درگیری و جنگ تبدیل شده است که بازیگران بسیاری بر سر کنترل آن با هم رقابت میکنند. القاعده در شبهجزیرهی عرب در کارزار خشونتآمیزی علیه نیروهای امنیتی غوطهور شده است و از بمبگذاری انتحاری در تلاش برای تضعیف دشمنانش استفاده میکند؛ دشمنانی که از دید القاعده قلمرو موردنظر این گروه را به صورت نادرستی اداره میکنند.
طالبان
طالبان به لحاظ تاریخی خود را مخالف تاکتیکهای انتحاری جازده است اما این گروه با مواجهه با تحولاتی در شیوهی جنگاوریاش، بمبگذاری انتحاری را نیز شامل استراتژیاش کرده است. در سال 2017، طالبان 13 درصد فعالیتهای خود را به مأموریتهای انتحاری اختصاص داده است. در همین سال، 96 بمبگذار انتحاری طالبان مسئول حملاتی بودهاند که جان 617 نفر از جمله 232 غیرنظامی را گرفته است. طالبان پس از سقوط دولت طالبان در سال 2001، نیروی رزمی قدرتمند و خشنی در افغانستان بوده و با نیروهای مسلح پیشرفته در میدان جنگ رویارویی کرده است. این گروه که سعی دارد خود را به عنوان یک نیروی حاکم قابل دوام معرفی کند، از مهاجمان انتحاری علیه سربازان ملی و بینالمللی با اثرات ویرانگری استفاده کرده است.
83 درصد حملات انتحاری طالبان در سال 2017 ارتش و پولیس را هدف قرار داده است. 30 درصد حملات انتحاری این گروه بر مکانهای امنیتی، از جمله پایگاههای نظامی، ایست بازرسی و مراکز پولیس متمرکز بوده است. در ماه آپریل، دو بمبگذار انتحاری و چندین مهاجم مسلح که لباس نیروهای امنیتی را بر تن داشتند و سوار بر وسایل نقلیهی نظامی بودند، به پایگاه ارتش در مزارشریف حمله کردند. این حملهی سازمانیافته و هماهنگ باعث کشتهشدن 140 سرباز افغان شد و مرگبارترین حمله بر یک محل نظامی در سال 2017 قلمداد شد. سه روز بعد، وزیر دفاع افغانستان و رییس ستاد ارتش این کشور پس از فوران خشم و بیزاری عمومی استعفا دادند. ظاهرا این حمله، هدف طالبان را که آسیبزدن به ثبات افغانستان بود برآورده کرد.
در سال 2017 طالبان با 9 بمبگذار انتحاری به 6 هدف دولتی حمله کردند و 104 تن را کشتند. نیمی از این حوادث در کابل رخ داد. در ماه جنوری، دو انفجار انتحاری پیهم در شورای ملی در پایتخت جان 46 نفر را گرفت. اکثر کشتهشدگان کارمندان پارلمان بودند. همچنین در یک مورد دیگر در کابل در ماه جولای، یک مهاجم انتحاری با استفاده از موتر بمبگذاریشده، اتوبوسی را که حامل مقامات دولتی بود هدف قرار داد و 30 تن را کشت. طالبان از بمبگذاران انتحاری برای تعقیب و حمله به دولتی که به نظر طالبان نامشروع است، در تلاشی برای به دستآوردن دوبارهی قدرت در این کشور، استفاده میکند.
تمایل طالبان برای حکومت در افغانستان این گروه را تشویق کرده است که به مردم افغانستان رجوع کنند که خود رویکرد این گروه را نسبت به استفاده از حملات انتحاری و پروپاگند اطراف آن تحت تأثیر قرار داده است. طالبان، دولت اسلامی را به خاطر استفاده از بمبگذاران انتحاری محکوم کرده است. به عنوان مثال، در ماه نوامبر هنگامی که دولت اسلامی مسئولیت حملهی انتحاری به یک تلویزیون پشتوزبان در کابل را به عهده گرفت، طالبان به سرعت دستداشتن در این حمله را رد کردند. این حمله جان 2 غیرنظامی را گرفت و 20 تن دیگر را زخمی کرد. پشتو یکی از زبانهای رسمی افغانستان است که طالبان و مناطقی که تحت کنترل این گروه است، بدان تکلم میکنند. این گروه بارها تلاش کرده است که خود را از حملات انتحاری دور کند. به باور طالبان حملات انتحاری ممکن است مردم را از این گروه ناراحت کند.
با وجود استراتژیهای بزرگ و اهدافی مانند حکومت بر مردم افغانستان و از بینبردن نیروهای خارجی، طالبان دچار چنددستگی شده و جناحهای متعددی در درون این گروه فعالیت میکنند. بمبگذاریهای انتحاری تقسیمات داخلی و اختلافات درونی این گروه را برجسته میکند. این امر اغلب خودش را در رقابت رهبران جناحهای طالبان و تلاش برای کنترل قلمرو نشان میدهد؛ روندی که نشاندهندهی اندازه، دامنه و درازای شورشگری طالبان است. در سال 2017، سه حملهی انتحاری توسط اعضای طالبان بر جناحهای دیگر این گروه صورت گرفت. در ماه جون، یک بمبگذار انتحاری ایست بازرسی را در ولایت هلمند که از سوی اعضای جناح رقیب اداره میشد، هدف قرار داد و باعث کشتهشدن 9 جنگجوی طالبان شد.
طالبان پاکستانی
در سال 2017 طالبان پاکستانی از 25 بمبگذار انتحاری برای سازماندهی خشونت گسترده در پاکستان استفاده کردند. این گروه 18 حمله انتحاری را سازماندهی کرد که حدود یک-چهارم کل فعالیت خشونتآمیز این گروه را در پاکستان تشکیل میدهد. این حملات باعث کشتهشدن 68 نفر از جمله 34 عضو نیروهای امنیتی و 34 غیرنظامی شد. این گروه به دنبال نابودی دولت و ارتش پاکستان و جایگزینی دستگاه فعلی پاکستان با تفسیر این گروه از شریعت اسلامی است. 78 درصد از فعالیتهای انتحاری این گروه، نیروهای امنیتی یا دولت پاکستان را هدف قرار داده است.
طالبان پاکستان در سال 2017 از بمبگذاری انتحاری برای آسیبزدن به ثبات و کارایی دولت استفاده کرده است. این امر زمانی آشکار شد که یک بمبگذار انتحاری طالبان پاکستانی یک تیم دولتی را که در حال سرشماری دولتی بود، هدف قرار داد و باعث کشتهشدن 4 سرباز و 2 جمعکنندهی اطلاعات شد. به همین ترتیب، این گروه سعی کرده است که از حملات انتحاری برای ترور دو عضو برجستهی جامعهی مدنی پاکستان در سال 2017 استفاده کند. در ماه جولای، ترور انتحاری باعث کشتهشدن یک افسر پولیس و محافظانش در شهر مرزی پاکستان-افغانستان در چمن بلوچستان شد. این اقدامات نشان میدهند که چگونه طالبان پاکستانی میتواند توانایی دولت برای انجام وظیفه نسبت به شهروندانش را با مانع مواجه کند.