انتخابات 97؛ اعتماد مردم را پاس بداریم

انتخابات 97؛ اعتماد مردم را پاس بداریم

حشمت رادفر، مشاور امور رسانه‌یی ریاست اجراییه


بالآخره انتخابات پارلمانی امسال برگزار شد. رییس‌جمهور و رییس اجراییه ‌برگزاری این انتخابات را یک گام بزرگ در راستای مردم‌سالاری و نه گفتن مردم به افراطیت، تندروی و طالبانیزم عنوان کردند. همچنان این دو مقام بلندپایه‌ی حکومت با اذعان به دشواری‌ها، نسبت به کاستی‌ها و ضعف مدیریت مسوولان کمیسیون انتخابات نیز نارضایتی‌شان را ابراز داشتند.

در پیوند به این‌که مسوولان و دست‌اندرکاران روند انتخابات، از ارگ و سپیدار گرفته تا کمیسیون‌های انتخاباتی با انجام تعهدات مندرج در توافق‌نامه‌ی تاسیس حکومت وحدت ملی به‌ویژه برگزاری انتخابات امسال چه‌ها کردند و نکردند و چرا وضعیت به اینجا رسید، بسیار گفته شده و نوشته شده است.

انتخابات در اساس شامل دو بخش پروسه‌ی تخنیکی و رقابت سیاسی است که برای تأمین سلامت نتیجه‌ی آن، سلامت رقابت سیاسی به‌همان اندازه مهم و تاثیر‌گذار است که پروسه‌ی تخنیکی.

در بخش سیاست‌گزاری‌های حمایتی کلان انتخابات دولت، و در بخش عملیاتی و تخنیکی آن کمیسیون‌های انتخاباتی در حدود یک سال گذشته به‌اندازه کافی مورد انتقاد قرار داشته‌اند. روند ثبت نام رأی‌دهندگان نشان داد که اگر تلاش‌های مثبت و منفی نامزدان برای کشاندن طرفداران‌شان به مراکز ثبت نام نبود، اعتماد مردم به پروسه و در نتیجه اشتراک خودجوش مردم در آن در حدی نبود که بتواند مشروعیت انتخابات را تأمین کند.

سیاست ارزش‌مدار

بخش اصلی که مبنا‌های نظری و محتوایی دموکراسی را معنا می‌بخشد و هزینه‌های هنگفت تخنیکی، به‌کارگیری نیروی بشری در چارچوب ساختار‌های مدیریتی، عملیاتی و نظارتی را موضوعیت می‌بخشد، رقابت سیاسی است که حدود یک‌ماه در افغانستان ادامه داشته است.

در افغانستان سیاست، بیش‌تر تلاش برای به‌دست‌آوردن و نگهداشتن قدرت به هر صورت و به هر قیمت ممکن معنا می‌شود و بسیاری از سیاست‌پیشه‌گان سنتی و تکنوکرات ما هر آنچه آنان در راستای منافع‌شان انجام می‌دهند را مشروع، قانون‌مند و در مطابقت با منافع عامه عنوان می‌کنند و ساختار اجتماعی ما به‌گونه‌یی است که جنایت و خیانت، قباحت چندانی ندارد و در چنین بستر‌های فرهنگی اجتماعی‌یی است که جنایت‌کاران دیروز به‌راحتی به چهره‌های مقدس امروز بدل می‌شوند و روان جمعی ما حافظه‌ی تاریخی پویا و معنا‌‌داری را بر نمی‌تابد.

سیاست همواره عرصه‌ی منافع و تعاملات عقلانی میان انسان‌ها عنوان می‌شود اما آنچه مسلّم به‌نظر می‌رسد این است؛ ما در وضعیتی نیستیم که عقلانیت ابزاری و منفعت‌اندیشی فردی، مبنای عمل‌کرد سیاسی و نقش‌آفرینی ما در سطح اجتماع باشد.

آنگاه که سیاست‌های فرد‌محور، غیر‌اخلاقی، نا‌ارزش‌مدار و سلیقه‌یی، مبنای کنش و منش سیاست‌مداران افغانستان شده، این کشور درلبه‌ی پرتگاه نابودی و بی‌ثباتی قرار گرفته است. نزدیک‌ترین نمونه‌ی آن تاراج رأی مردم بود که در انتخابات 2014  اتفاق افتاد که اگر هزینه‌ی سنگینی آن از نشانی جنبه‌های اخلاقی و ارزش‌مدار سیاست افغانستان پرداخته نمی‌شد، عقب‌گرد وحشت‌ناک افغانستان به بحران و بی‌ثباتی خارج از تصور نبود.

جدال دو نسل

حضور گسترده‌ی نسل نو افغانستان در میدان مبارزات انتخاباتی 97 بارز‌ترین وجه تمایز این انتخابات نسبت به چند مورد انتخابات در گذشته بود. کنش‌گران تازه‌کار در این مدت کوشیدند تا در مصاف با کارکشته‌های سیاست و بازی‌گران خبره در سیاست‌ورزی ستنی و مدرن، با تکیه بر امکانات اقتصادی یا هم ظرفیت‌های فرهنگی دست داشته، فاصله‌ی حدود نیم قرن حضور نسل پیش‌تر از خود در فضای جنگ و سیاست افغانستان را در کمتر از یک‌ماه بپی‌مایند.

اگرچه این روز‌ها تقریبا تمامی بیش از 2500 نامزد این انتخابات ادعای برندگی دارند، اما واضح است که از این میان تنها 250 تن به مجلس نمایندگان راه پیدا می‌کنند و امکان وجود نارضایتی‌ها و اعتراضات در پیوند با نتایج انتخابات وجود دارد.

درد کهنه

از حدود یک‌سال پیش که کار برای برگزاری انتخابات آغاز شد، با توجه به تاراج رأی مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2014 علاقمندی و اعتماد مردم نسبت به این پروسه در حد نگران‌کننده‌یی پایین بود، توطیه و وقت‌کشی برای ناکام‌سازی روند اصلاحات انتخاباتی با بی‌رحمی تمام ادامه داشت و برنامه‌های آگاهی عامه‌ی کمیسیون انتخابات به‌هیچ عنوان پاسخ‌گوی نیاز شدید افغانستان به اعاده و بازسازی اعتماد مردم به انتخابات نبود. در چنین وضعیتی تلاش نامزدان احتمالی برای کشاندن پای مردم به مراکز ثبت نام ارزنده و قابل تأمل بوده است.

با این حال اما روی دیگر سکه هم قابلیت بازنمایی و بیان دارد و آن این‌که در پشت تمامی برنامه‌ها و روند‌هایی که به‌خاطر تکرار سناریوی انتخابات 1393 ریاست‌جمهوری و مهندسی نتایج انتخابات پارلمانی 97 راه‌اندازی می‌شد، دست یک یا چند نامزد ثروتمند یا زورمند این انتخابات در سطح مرکز و ولایت‌ها نیز قابل مشاهده بود.

از خرید‌و‌فروش تذکره‌های کاغدی و استیکر‌های انتخابات گرفته تا خریداری پیش‌هنگام رأی مردم، دوسیه‌سازی و حتا باج‌دهی با گروه‌های مسلح غیر‌مسوول و طالبان و حتا شبیه‌سازی مشکلات امنیتی و نیرنگ‌های ناجوان‌‌مردانه و غیر‌انسانی به‌خاطر تضعیف نامزدان دیگر، پیشنهاد رشوت‌های دهان‌پرکن به مسوولان و کارمندان کمیسیون‌های انتخاباتی و حتا برنامه‌های حذف فزیکی و ترور‌های شخصیتی همدیگر همه و همه از مسایلی‌اند که به شماری از نامزدان انتخابات پارلمانی نسبت داده می‌شود.

در هنگام مبارزات انتخاباتی شاهد جلوه‌های زیبا و نازیبایی از رقابت سیاسی و تبارز ظرفیت‌های متفاوت و متنوع نامزدان این انتخابات هم بودیم. در کنار تهدید‌ها و آشوب‌گری‌های طالبان، تبلیغات نابه‌جا و تهمت‌های ناروای نامزدان مرد در برابر نامزدان زن و کارگر‌افتادن این دو شگرد در تناسب رأی نامزدان، نامردی و نامردمی‌های شمار زیادی از مدعیان رقابت در انتخابات 97 را تبارز داد.

ماشین‌های تقلب

با آن‌که ابطال کارت‌های انتخابات گذشته، تهیه‌ی فهرست رأی‌دهندگان و بیومتریک یا انگشت‌نگاری و موجودیت هزاران ناظر انتخاباتی، دستگاه‌های تقلب سازمان‌یافته و سرگردان این انتخابات را فلج کرد، اما همان‌گونه که رهبران حکومت وحدت ملی نیز اذعان کرده‌اند، ضعف و ناتوانی سازمانی و نا‌عاقبت‌اندیشی‌های مدیران و برگزار‌کنندگان این انتخابات به سرخوردگی و نارضایتی فزاینده‌ی مردم دامن زد. بسیاری از چالش‌ها قابل پیش‌گیری بود، اما این نهاد‌ها ناتوانی و بی‌برنامگی کسالت‌باری را بر مردم و پروسه‌ی انتخابات تحمیل کردند.

دفاع از رأی مردم به همان اندازه مهم و سرنوشت‌ساز است که حفظ ثبات سیاسی و نگهداشت کلان وضعیتی که در درون آن همه‌ی ما مجال و توان نفس کشیدن و حضور در کارزار‌های خورد و بزرگ سیاسی فراهم شده است.

به‌رغم دشواری‌ها، دسیسه‌ها، وقت‌کشی‌های برخی از مقامات ارشد حکومت و وسوسه‌ها و توطیه‌ها و تبلیغات سنگین جریان‌های ضد دموکراسی و ارزش‌های نوین در افغانستان و با وجود کاستی‌های تخنیکی و مدیریتی موجود در کار کمیسیون‌ها، حضور میلیونی مردم در پای صندوق‌‌های رأی، اعتماد مردم نسبت به حکومت وحدت ملی و در کل روند دموکراسی در کشور و اراده‌ی آنان برای تأمین و نهادینه‌سازی ارزش‌ها و هنجار‌های نوین مردم‌سالار را باز‌نمایی کرد.

ناامنی در حاشیه

این‌که بیش از 170 مورد حمله‌های طالبان و گروه‌های تروریستی اندک‌ترین تاثیری روی روحیه و اراده‌ی مردم برای پاس‌داری از دستاورد‌های هفده سال گذشته نگذاشت، دیگر یک شعار محض سیاسی نه بلکه تصویر از امروز افغانستان است.

اطلاعاتی که پیش از 28 میزان در پیوند به انتخابات پارلمانی از سوی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی افغانستان پردازش می‌شد، برگزاری انتخابات در این روز را به مثابه‌ی یک قمار خطرناک و بی‌باکانه در یک وضعیت کاملا نامساعد بازنمایی می‌کرد. نگرانی و دلهره‌ی زیادی نسبت به ناامنی و تاراج رأی مردم، ضمیر دولت افغانستان، مردم، نهاد‌های ناظر و مشاهد و نامزدان انتخابات را تحت فشار قرار داده بود.

نگرانی اصلی اما، بی‌باوری و عدم اعتماد مردم نسبت به پروسه بود. بیماری مزمن و آزار‌دهنده‌یی که کارگزاران تقلب و تاراج رأی مردم در انتخابات 93 در ضمیر و ذهنیت عامه‌ی جامعه‌ی ما کاشته بودند.

دستگاه‌های تبلیغاتی و جنگ روانی سازمان‌های استخباراتی منطقه و جریان‌های تندرو نیز در چهار سال گذشته، آنچه در توان داشتند برای صدمه زدن اعتماد مردم نسبت به دولت و پیش‌رفت روند دموکراسی در جغرافیای بحران‌خیز افغانستان به‌کار گرفته بودند.

فرجام سخن

با این حال و به‌رغم این‌که نگرانی‌های ساختاری هنوز باقی‌ است، حضور هوش‌مندانه و آگاهانه‌ی مردم در پای صندوق‌های رأی، کنش‌گران سیاسی و فعالان نهضت دموکراسی و مردم‌سالاری را در کارزار پر از آزمون و خطای دموکراسی، آزادی و برابری، با انگيزه‌تر و استوار‌تر و مصمم‌تر ساخته و امیدواری‌ها برای برگزاری موفقانه‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده را افزایش داده است.

در فرجام به‌تکرار باید گفت که این همه انگیزه و امید در اوج سرخوردگی‌ها و ناامیدی‌ها، محصول حضور پرشور مردم در صف‌های درازی از رأی‌دهندگان است که به‌رغم نگرانی از تهدید طالبان و نارضایتی از ضعف و بی‌مدیریتی برگزار‌کنندگان انتخابات 97، به ترور و تندروی، برتری‌طلبی و نابرابری “نه” گفتند و صفحه‌ی جدیدی از حیات سیاسی را به‌روی رهبران حکومت وحدت ملی گشودند که در آخر روز بیایند و با تکیه به زور مردم به طالبان و تروریستان بگویند: «دا گز او دا میدان!»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *