حشمتالله صافی
یادداشت: این نوشته، روایت روزانهی جریان کارها و برنامههای عملیاتی کمیسیون مستقل انتخابات است؛ روایت آنچه در ماههای اخیر در درون این کمیسیون گذشته و تا کنون ادامه دارد. روایت، در کنار اینکه بسیاری از ناگفتهها و موارد پنهان از چشم مردم را بازگو میکند، با شرح جریان درج معلومات رأیدهندگان و عملیسازی پلانهای عملیاتی انتخابات، بهخودی خود به بسیاری از پرسشها پاسخ میگوید. فارغ از این که کی هستیم و در کجای سیستمهای خصوصی و دولتی شاغلیم، هر کدام ما یک شهروندیم و نسبت به پروسههای ملی نظیر انتخابات پارلمانی 1397 مسوول و حساس. به پاس سهم گرفتن در امر مهم صیانت از آرای شهروندان و آگاهیدهی به مردم در خصوص کاستیها و مشکلات عمدی یا غیرعمدی که به انتخابات پرجنجال 28 میزان منتج شد، این روایت را نوشتهام. امیدوارم سهمم را در امر حفاظت از روندهای ملی و دموکراتیک ادا کرده باشم.
جریان استخدام کارمندان
در اوایل ماه جوزای امسال (1397 خورشیدی)، کمیسیون مستقل انتخابات با نشر یک آگهی جذب کارمند اعلام کرد که این کمیسیون به تعدادی کارمند در مرکز درج معلومات (DataCenter) ضرورت دارد. فشردهی سوانح و کاپی اسناد تحصیلیام را به آدرس الکترونیک کمیسیون انتخابات فرستادم. پس از ده روز، از ریاست منابع بشری این کمیسیون تماسی دریافت کردم که برای اشتراک در امتحان، به مرکز درج معلومات کمیسیون حاضر شوم. امتحان طی چند روز و در چند مرحله گرفته شد. سید ابراهیم سادات، سرپرست ریاست تکنولوژی ـ معلوماتی (IT) کمیسیون، در جریان امتحان اعلام کرد که در این دوره، استخدام کارمندان به دور از واسطهبازی انجام میشود و کسانی استخدام خواهند شد که از مهارت کافی کار در مرکز درج معلومات برخوردار باشند. در اواخر ماه جوزا، بار دیگر از ریاست منابع بشری کمیسیون تماس گرفتند که برای امضای قرارداد در این ریاست حاضر شوم. جریان استخدام کارمندان بسیار زمانبر و وقتگیر بود. پس از روزها سرگردانی و طیمراحل اسناد به تاریخ یازدهم سرطان، کار را در ریاست تکنولوژی معلوماتی کمیسیون آغاز کردم.
در نخستین روزهای پس از استخدام شدنم، شایعهیی دستبهدست میشد که کمیشنران کمیسیون هرکدام 40 نفر را در این بخش برای استخدام معرفی کردهاند. شنیدن این حرف برای کسانیکه در رقابت آزاد جذب شده بودند، نگرانکننده بود، زیرا بسیاری از کارمندان با آنکه عملا به کار آغاز کرده بودند، اما هنوز قراردادهایشان امضا نشده بود. در جریان کار متوجه شدم که تعداد زیادی از افراد، با مهارتهای ابتدایی کار با کامپیوتر و مشخصا تایپ کردن، آشنایی ندارند. روشن بود که این مجموعه بدون اینکه پروسهی استخدادم را پشت سر گذاشته باشند، از مجراهای دیگر و احتمالا با سفارشهایی از بالا استخدام شدهاند. در روزهای آخر ماه اول کار (سرطان)، متوجه شدم که بسیاری از افراد با آنکه روی کاغد کارمند مرکز درج معلوماتند، به صورت فزیکی اما حضور ندارند. تعداد چنین افرادی کم نبود. بسیاریها در جریان هفته، یک یا دو روز به کمیسیون میآمدند و در روزهای دیگر غیرحاضر بودند. در روزهای اخیر در گفتوگو با تعدادی از این دسته افراد، در یافتم که تمامی آنها، معاششان را به صورت کامل گرفته و نامشان همچنان بهعنوان کارمند در کمیسیون انتخابات ثبت است.
آغاز روند درج معلومات رأیدهندگان
پس از آنکه پروسهی نصب برچسب (Sticker) بر تذکرههای افراد واجد شرایط رأیدهی تکمیل شد، کمیسیون مستقل انتخابات،800 نفر را در تشکیلات ریاست تکنولوژی ـ معلوماتی، برای درج معلومات رأیدهندگان، استخدام کرد. تمامی این افراد در دو تایم کاری روزانه و شبانه تا هشتم میزان 97 خورشیدی، کتابچههای معلومات رأیدهندگان را در دیتابس کمیسیون مستقل انتخابات که توسط برنامهی (SQL Server) و اپلیکشنهای جانبی آن با استفاده از C# (سیشارپ) ایجاد شده بود، ثبت کردند. کارمندان در سه بخش (پذیرش دادهها، درج معلومات و ارزیابی) تقسیم شده بود. در بخش پذیرش دادهها (Intake)، یک گروه بیستنفری، کتابچههای معلومات رأیدهندگان را نخست عکسبرداری (Scan) و سپس پروسس میکردند. مواد پروسسشده از طریق سیستم طراحیشدهی کمیسیون، به کارمندان دیگر در اطاق درج معلومات (Data Center) انتقال مییافت و کارمندان با توجه به عکسها، در کنار نام و مشخصات افراد، مکان اصلی و فعلی و مرکز ثبتنام آنها را در سیستم درج میکردند.
در جریان این پروسه به دو مشکل یا نقض در کتابچههای معلومات رأیدهندگان برخوردیم. اول اینکه کارمندان پروسهی ثبتنام، در بسیاری از ولایات، در درج نام و مشخصات رأیدهندگان اغلبا دقیق عمل نکرده بودند. درصدی قابل توجهی از نامها، قابل خواندن و بازنویسی نبود و بسیاری از نامها مستعار و گاه حتا دور از واقعیت بهنظر میرسید. در جریان عکسبرداری دهها، صدها و هزاران عکس از برچسبها با وصف آنکه مستعار و غیرواقعی بهنظر میرسید، درج سیستم شد. بهطور نمونه اشخاصی با نامهای «کرزی ولد انوارلحق احدی، ولدیت اشرف غنی و شفتالو ولد زردآلو ولدیت چنار و…) در کتابچههای معلومات موجود بود و با همین مشخصات در بانک اطلاعاتی کمیسیون انتخابات ثبت شد. دوما، کتابچههای برچسب خطاهای تخنیکی داشت. اوراق تعداد زیادی از این کتابچهها سریالنمبر تکراری داشت. کارمندان بخش پروسس مجبور بود، برای اینکه سیستم، عکسهای معلوماتی رأیدهندگان را بپذیرد، سریالنمبرهای اوراق را با حفظ تسلسل تغییر دهند. این در حالی بود، که یک نقل از این برچسبها بر تذکرهی رأیدهندگان با همان نمبرتشخیصیه (سریالنمبر) تکراری نصب شده و قابل تغییر نبود. در کنار این دو مورد، مشکل دیگری که در اتاق پروسس وجود داشت، عدم دقت در عکسبرداری کتابچههای معلومات رأیدهندگان بود. در چندین مورد، کتابچهها بدون اینکه عکسبرداری شود، در جمع کتابچههای اسکنشده گم میشد. باری کتابچههای چندین مرکز ولایت بغلان، بدون اینکه در سیستم درج شود، گم شده بود و پس از روزها جستوجو از میان کتابچههای اسکنشده پیدا شد. همینطور احتمال اینکه دهها و صدها کتابچه در جریان پروسس بدون اینکه در سیستم درج شود، در میان کتابچههای پروسسشده قرار گرفته باشد، بسیار بالا است.
در بخش ثبت معلومات، مسوولان برای هر کارمند این بخش، درج 300 برچسب را در هر تایم کاری، هدف تعیین کرده بودند. کارمندان در بسیاری از موارد، برای اینکه هدف را تکمیل کنند، نامها را با تخمین و احتمال، درج سیستم میکردند و در تثبیت محل رأیدهی، به قدر کافی دقت نمیشد. مشکل دیگر این بخش در این بود، که سیستم طراحیشده از سوی کمیسیون انتخابات، در مواردی دچار خطای تخنیکی میشد. برچسبهای بسیاری در سیستم موجود بود که شمارهی تشخصیهی آنها در اثر اشتباه تخنیکی سیستم، اشتباه ثبت شده بود. در روزهای اخیر، همزمان با نزدیکشدن انتخابات، کارمندان باید تا 500 برچسب رأیدهندگان را در سسیتم درج میکردند. بالابردن هدف، کیفیت کار را پایین میآورد و کارمندان بدون اینکه در ثبت معلومات دقت کنند، به کمیت کار توجه داشتند و این کار بهخودی خود میزان اشتباه را بلند برده بود. در بخش ارزیابی و کنترول نیز نظارت جدی اعمال نمیشد. در بسیاری از روزهای کاری حتا یک برچسب ثبتشده در سیستم، به دلیل اشتباهبودن، برگرداننده نمیشد، در حالیکه در برخی از روزها بیش از 50 برچسب برگرداننده میشد. واضح بود که مسوولان بخش ارزیابی و کنترل، بهصورت پیگیر در ارزیابی معلومات درجشده، دقیق عمل نمیکردند.
در جریان درج معلومات، باری یکی از مسوولان ارشد کمیسیون طی یک کنفرانس خبری اعلام کرد، که در هر 24 ساعت، مشخصات 350 هزار رأیدهنده درج سیستم میشود. این ادعا برایم جالب و شوکآور بود. روزنانه در هر تایم کاری حداکثر و در خوشبینانهترین حالت 120 هزار برچسب عکسبرداری و درج سیستم میشد. به صورت جمعی در هر دو تایم کاری کارمندان این بخش، تعداد برچسبهای ثبتشده هرگز نمیتوانست از 250 هزار، تجاوز کند. به این معنا که عبور از این رقم، ممکن نبود. برای من بهعنوان یک کارمند که از نزدیک شاهد کارهای مرکز درج معلومات بودم، تکاندهنده بود که چطور ادعای مسوولان از تعداد واقعی برچسبهای ثبتشده در روز، دستکم 100 هزار بیشتر است.
پس از آنکه پروسهی درج معلومات تکمیل شد، فرصت کافی برای بازخوانی (Double Check) معلومات درجشده (مشخصات رأیدهندگان) وجود نداشت. در مدت یکهفتهیی که تعداد محدودی از معلومات و مشخصات افراد واجد شرایط رأیدهی، بازخوانی (Double Check) میشد؛ متوجه شدم که درصدی بالایی از مشخصات افراد، سریالنمبر برچسبها و مراکز رأیدهی آنها به صورت اشتباه در سیستم ثبت شده است. بهدلیل نبود وقت کافی، تصیحح این اشتباهات ممکن نبود. به ناچار مسوولان کمیسیون انتخابات، چاپ کردن فهرست نهایی رأیدهندگان را آغاز کرد. این کار با سراسیمگی زیادی همراه بود. فهرست نهایی رأیدهندگان ثبتنامشده در یک مرکز انتخاباتی پس از یکبار بازبینی و آن هم تنها با چککردن کد و نام مراکز، بستهبندی شده و به بخش عملیاتی تحویل داده میشد. در آن شبوروزها، پیشبینی میکردم که در روز انتخابات، نام و مشخصات تعداد زیادی از افراد در فهرست نهایی رأیدهندگان موجود نخواهد بود. همچنان نگران بودم که مبادا فهرست رأیدهندگان مراکز انتخاباتی، اشتباها از مرکزی به مرکز دیگر ارسال شده باشد. اغلب کارمندان کمیسیون، ظاهرا نگران پیش آمدن این مشکلات در روز انتخابات نبودند. همه تلاش میکردند که کار محولهیشان را زودتر تمام کنند. پسانترها در روز انتخابات مشخص شد که یکی از مشکلات عمده و تکراری در جریان انتخابات پارلمانی (28 و 29 میزان) در سی و دو ولایت کشور و انتخابات روز شنبه (5 عقرب) در قندهار، از همین ناحیه ناشی شده است. بر اساس مشاهدات ناظران و مشاهدان انتخابات و گزارش رسانهها، فهرست رأیدهندگان دهها مرکز، مشکل داشت و یا حتا به صورت اشتباهی در مراکز دیگر فرستاده شده بود. همچنان شکایتهای زیادی مبنی بر اینکه نام رأیدهندگان در فهرست کمیسیون شامل نبود و یا سریالنمبر برچسب آنها اشتباه درج شده بود، در جریان انتخابات وجود داشت.
تنظیم و آمادهسازی دستگاههای بیومتریک
پس از آنکه حکومت و کمیسیون انتخابات، به خواست احزاب سیاسی و گروههای اپوزیسیون، مبنی بر بیومتریک شدن رأیدهندگان در روز انتخابات پاسخ مثبت داد، ادارهی احصاییهی مرکزی با هماهنگی کمیسیون مستقل انتخابات و حمایت حکومت با یک شرکت آلمانی به نام دارمالوک توافق کرد تا 22 هزار دستگاه شناخت و چاپگر بیومتریک را در اختیار کمیسیون انتخابات قرار دهد. این دستگاهها در فاصلهی بیست روز مانده به انتخابات، به تاریخ (12 میزان 97)، به کمیسیون انتخابات تسلیم داده شد. کمیسیون انتخابات، بخش عمدهی مسوولیت تنظیم و آمادهسازی این دستگاهها را به کارمندان درج معلومات ریاست تکنولوژی معلوماتی (IT) سپرد. شرکت تهیهکنندهی دستگاهها، برای دولت افغانستان، طرحی را ارایه کرده بود، که بر اساس آن، فناوری بیومتریک را در ذیل یک بسته (Package) خدماتی در اخیتار کمیسیون انتخابات قرار میداد. این بسته در کنار فراهمکردن دستگاههای بیومتریک، شامل ارایهی خدمات بهصورت آنلاین، خدمات پس از فروش، ایجاد دیتابس مرکزی با سرور مستقل و جداگانه، آموزش کارمندان و انجام پروژهی آزمایشی بوده است. کمیسیون انتخابات اما با هماهنگی ادارهی احصاییهی مرکزی، از شرکت تهیهکننده میخواهد که تنها دستگاههای بیومتریک را در اختیار آنها قرار داده و گروه محدودی از افراد را هم در احصاییهی مرکزی و هم در کمیسیون انتخابات، آموزش دهد.
پس از آنکه دستگاههای بیومتریک به کمیسیون انتخابات تحویل داده شد، به کارمندان ریاست تکنولوژی معلوماتی مسوولیت داده شد که هرچه زودتر، تمامی دستگاهها را نخست چارچ و سپس آمادهی بهرهبرداری کنند. در جریان تنظیم دستگاهها، متوجه شدم که کارمندان و مسوولان با سراسیمگی و کمدقتی، دستگاهها را تنظیم کرده و پس از بستهبندی و مشخصکردن مراکز انتخاباتی آن، به بخش عملیاتی تحویل میدهند. هیچچیزی مشخص نبود، هرکسی برای خود دستگاهها را تنظیم و آمادهی فرستادن به مراکز و حوزههای انتخاباتی میکرد. بسیاری از این دستگاهها، چاپگرها و پاوربانکها، بدون اینکه به اندازهی کافی چارچ شوند و یا از جوابگو بودن اپلیکشن مخصوص انتخابات در آن، اطیمنان حاصل شود، در مواردی بدون موقعیتبندی، بستهبندی و سپس به دفاتر ولایتی تحویل داده میشد. مشکل دیگر در این بخش، عدم آموزش کافی کارمندان روز انتخابات بود. در روزها و شبهای اخیر که دستگاههای شناخت بیومتریک و چاپگرهای آن آماه میشد، حتا آنهایی که مسوولیت تنظیم این دستگاهها را بهعهده داشتند، نیز با چگونگی استفاده از دستگاهها آشنایی کامل نداشتند. با وصف آنکه این فناوری، پیچیدگیهای خودش را داشت، اما بخش عملیاتی کمیسیون به جوابگو بودن دستگاهها توجه کافی نداشتند. در مواردی، متوجه میشدم که تیمهای کاری پس از نصب اپلیکشن انتخابات، پیش از آنکه از خاموششدن دستگاهها اطیمنان حاصل کنند و از سالمبودن ماشین مطمین شوند، دستگاه را بستهبندی کرده و به بخش عملیاتی میسپردند.
در جریان تنظیم دستگاهها، رییس ریاست تکنولوژی معلوماتی در هماهنگی با ریاست دارالانشا اعلام کرد، کسانیکه در ولایتها و کابل برای آموزش کارمندان بخش بیومتریک روز انتخابات حاضرند با کمیسیون همکاری کنند و در ختم تایم کاری، نامهایشان را به مسوولان اداری ریاست (IT) تحویل بدهند. 250 نفر حاضر شدند تا در این بخش با کمیسیون همکاری کنند. قراردادهای این افراد امضا شد و بر علاوهی آموزشهای قبلی دو روز به شکل دقیقتر آموزش دیدند. در تاریخ 18 میزان 97، خبر رسید که ریاست دارالانشا و کمیشنران کمیسیون انتخابات به دلیل پرهزینهبودن این برنامه، آن را لغو کردهاند. شنیدن این حرف نگرانکننده بود. تمامی کارمندان میدانستند که در صورت عدم استفاده از کارمندان ریاست (IT)، در روزهای باقیمانده، آموزش کارمندان ویژهی روز انتخابات از چگونگی بهکارگیری تکنولوژی بیومتریک، ناممکن است. حتا باری، این نگرانی را با مسوولان شریک کردیم اما این نگرانیها نادیده گرفته شد. در تاریخ 22 میزان 97، تمامی دستگاهها تنظیم و به بخش عملیاتی تحویل داده شد. پس از آن، اکثریت کارمندان تا تاریخ 1 عقرب مرخص شدند و تعداد محدودی دیگر در بخش عملیاتی برای رسیدگی به نواقص فنی دستگاهها به شکل خدمتی کارشان را با کمیسیون مستقل انتخابات ادامه دادند.
روزهای قبل و پس از انتخابات
ریاست دارالانشا و دفاتر ولایتی کمیسیون مستقل انتخابات در تطبیق بسیاری از برنامهها و پلانهای عملیاتی عقب مانده بودند. مواد حساس انتخاباتی که مطابق طرزالعمل انتخابات، روزها قبل از تاریخ برگزاری انتخابات تهیه شده و به دفاتر ولایتی میرسید، در کمتر از دو روز مانده به 28 میزان (روز برگزاری انتخابات) به ولایات فرستاده شد. بخش آگاهیعامهی کمیسیون نیز در پلانهای عملیاتیاش عقب مانده بود. تا ده روز مانده به انتخابات، بسیاری از مواد تبلیغاتی در میان مردم و رأیدهندگان توزیع نشده بود. بهطور نمونه، ریاست ولایتی کابل، مواد حساس انتخاباتی را در ساعت 8 شب 27 میزان، در اختیار آمران ناحیهها و ولسوالیهای کابل قرار داد. در جریان تحویلدهی مواد حساس انتخاباتی، یکی از آمران ناحیهها، خطاب به رییس دفتر کابل گفت: «از روز تا حالا 6 بار لیست کارمندان مراکز انتخاباتی تغییر کرده و اکنون هم شمارههای تماس بسیاری از کارمندان و مدیران مراکز را ندارم، چگونه مواد حساس انتخاباتی را تا فردا اول صبح به مراکز برسانم؟» رییس دفتر کابل با قهر به سمت او رفت و با صدای بلند گفت: «برو هرکاری که دلت شد بکن، فقط انتخابات را برگزار کن.» دیدن این صحنهها نگرانکننده بود. حدس میزدم که ممکن است فردا انتخابات در بسیاری از مراکز با تأخیر و بیبرنامگی روبهرو شود.
صبحگاه 28 میزان، چند مرکز رأیدهی را از نزدیک دیدم. در بسیاری از مراکز، در کنار اینکه مواد حساس انتخاباتی نرسیده بود، تا ساعت ده کارمندان نیز حضور نیافته بودند. واقعیت این بود که در تعدادی از مراکز حتا کارمندی استخدام نشده بود. آمران ناحیهها و ولسوالیها با سراسیمگی بسیار، بدون در نظر داشت آشنایی افراد با طرزالعمل روند رأیگیری در روز انتخابات آنان را در مراکز رأیدهی استخدام میکردند. چارهیی هم نداشتند، مجبور بودند مراکز را باز کنند، حتا با کارمندان آموزشنیافته. در یک مورد یکی از محلات یک مرکز رأیدهی، کارمندی نداشت و فشار روانی ناشی از صفوف طولانی رأی دهندگان بر مسوولین، رو به افزایش بود. از میان جمعیت، گروهی را چینش کردم که به عنوان کارمندان محل رأیدهی، آستین بر زننند. هیچ چارهیی جز این اقدام ناشیانه وجود نداشت وگرنه آن مرکز رأیدهی تا شام باز نمیشد. چند ساعت پس از فعال شدن مرکز رأیدهی، یکی از کسانی که برای فعال کردن روند رأیدهی در آن مرکز گماشته بودم، تماس گرفت. از او پرسیدم که کارها چگونه به پیش میرود؟ پاسخ جالبی داد: «من این جا مدیر محل رأیدهی شدهام. سعی میکنیم کارها را در حد توان به خوبی انجام بدهیم.» شامگاه 28 و 29 میزان، در جریان شمارش آرا، تعداد زیادی از کارمندان چگونگی شمارش و دستهبندی و اعلان نتیجهی ابتدایی در مراکز انتخاباتی را نمیدانستند. بهطور نمونه، در یکی از مراکز رأیدهی مدیر مرکز، هیچ نقلی از نتایج ابتدایی را داخل صندوق رأیدهی نگذاشته بود. تا روز یکشنبه (6 عقرب) هفتروز بعد از انتخابات، تعدادی از آمران ولسوالیها و ناحیههای کابل مواد انتخاباتی را بهصورت کامل در دفتر ولایتی کابل نرسانده بودند. همچنان بسیاری از ذخیرهچارچها (Power Bank) گم شدهاند و گزارشهای وجود دارد که تا 30 فیصد دستگاههای شناخت بیومتریک، دوباره به مرکز کمیسیون انتخابات برگردانده نشده است.
افتتاح مرکز ملی جمعبندی نتایج
کمیسیون مستقل انتخابات، چهارشنبه (2 عقرب)، مرکز ملی جمعبندی نتایج را افتتاح کرد. این مرکز به عنوان یک تشکیل در ریاست تکنولوژی ـ معلوماتی، متشکل از شش بخش (دستهبندی اوراق، تصفیه، ثبت معلومات 1، ثبت معلومات 2، ارزیابی، کنترول کیفیت و آرشیف) است. قرار بر این بود که سر از روز شنبه (5 عقرب)، روند شمارش آرا آغاز شود. تا کنون اما که دو روز از این تاریخ میگذرد، شمارش آرا به دلایل نامعلومی آغاز نشده است. شامگاه شنبه (5 عقرب)، در جلسهیی که تعداد از کمیشنران در مرکز درج معلومات ریاست تکنولوژی معلوماتی کمیسیون مستقل انتخابات حضور داشتند، متوجه شدم که هنوز هیأت کمیشنران، روی شرایط ابطال آرا توافق نظر ندارند. از سویی هم لیست کارمندان ریاست تکنولوژی معلوماتی که تمامیشان از چهار ماه پیش استخدام شده بودند، در روزها و شبهای اخیر تغییر کرده و نام نزدیک به 80 تن از کارمندان قبلی که کیفیت کارشان خوب ارزیابی شده بود، در لیست کارمندان روند شمارش آرا موجود نیست. همچنان در میان کارمندان شایعه است که لیست کارمندان چندین بار از سوی کمیشنران و دارالانشای کمیسیون مستقل انخابات تغییر داده شدهاند.
جالب اما این است که شخصی به نام غلاممحمد نوری که در انتخابات ریاستجمهوری 2009م، به اتهام تقلب از کار اخراج شده بود و نامش در فهرست سیاه کمیسیون مستقل انتخابات قرار داشت، اکنون بهعنوان کوردیناتور مرکز ملی جمعبندی نتایج مقرر شده است.