صلح در افغانستان ممکن است، اما صبر و حوصله می‌خواهد

صلح در افغانستان ممکن است، اما صبر و حوصله می‌خواهد

واشنگتن پست ـ نادر نادری


در این اواخر اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان با بازیگران مدنی و سیاسی این کشور ملاقات کرده است تا درباره‌ی تشکیل تیمی برای مذاکره‌ی صلح با شورشیان طالب که این کشور را به خشونت کشانده‌‌اند، بحث و رایزنی کند. زلمی خلیل‌زاد نماینده‌ی ویژه‌ی ایالات متحده برای افغانستان در کنفرانس خبری 18 نوامبر گفت که او درباره‌ی چشم‌انداز صلح «به صورت محتاطانه خو‌ش‌بین» است. او حتا از همه‌ی طرف‌ها خواست که در راستای رسیدن به یک توافق تا انتخابات ریاست‌جمهوری، که قرار است در بهار سال آینده برگزار شود، کار کنند.

به عنوان کسی که پیش از پیوستن به دولت افغانستان در سال 2016، سال‌های زیادی را برای حقوق بشر کار کرده‌ام، تصور این که اصلا چگونه می‌توان با گروهی مصالحه کرد که از دیرباز اصول اولیه‌ی حقوق بشر را نقض کرده است، برایم دشوار بود. اما در اوایل سال جاری، ضرورت پایان‌دادن به این درگیری را با دل و جان درک کردم.

در 30 آپریل، دو بمب‌گذاری انتحاری هماهنگ در کابل دست‌کم 29 کشته برجا گذاشت، از جمله 9 خبرنگار که برای پوشش انفجار اولی رفته بودند. من اکثر این خبرنگاران را می‌شناختم. ساعتی پس از حمله از صحنه‌ی انفجار بازدید کردم. بوی گوشت سوخته و خون انسان، تخریب و عمق خشونت و سبعیت این حمله، مرا تکان داد. دولت اسلامی مسوولیت آن حمله را به عهده گرفت، اما کشتار بسیار شبیه به کشتارهای جمعی از سوی طالبان بود که این گروه از زمان سقوط حکومتش در سال 2001 به دنبال حمله ائتلاف به رهبری ایالات متحده، مرتکب شده است. شوک ناشی از تجربه‌ی بهار گذشته‌ام، با گزارش‌های استخباراتی دولتی که تاثیر واقعی خشونت طالبان بر مردم ما را توصیف می‌کنند و من آن‌ها را دیده‌ام، بدتر و شدیدتر شده است.

همانند بسیاری از افغان‌ها، من حالا قبول دارم که این جنگ بیش از حد طولانی و به درازا کشانده شده است. رنج مردم ما باید پایان یابد. ما باید صلح کنیم.

اما حتا با رشد حس ضرورت شدید به صلح، طرفین درگیر هنوز از هم و از اهداف‌شان دور هستند. اظهارات دو هفته پیش طالبان در کنفرانس صلح در مسکو، از اظهارات چند سال پیش آن‌ها تغییری نکرده بود. به نظر می‌رسد که طالبان آماده‌ی اذعان این مسأله نیستند که جامعه‌ی افغانستان پس از سقوط حکومت این گروه، به صورت اساسی خصوصا در مورد دموکراسی و حقوق زنان تغییر کرده و متحول شده است. در مورد روس‌ها، گمانه‌زنی‌های زیادی در مورد دلایل دخالت آن‌ها در مذاکرات وجود دارد، اما به نظر می‌رسد سکویی که آن‌ها برای طالبان فراهم کردند، در جهت و به هدف تقویت موقعیت این گروه در گفت‌وگوهای آینده بوده است.

اشتیاق افغان‌ها برای صلح نباید ما را وادار به توافقی کند که شایسته‌ی افغانستان امروز، کشور تغییریافته‌ی ما نیست. همچنین گفت‌وگوهای صلح نباید براساس ضرب‌الاجل‌های نسنجیده باشد که از سوی دولت در ایالات متحده در نظر گرفته شده که مشتاق است از غم این درگیری خلاص شود. تاریخ آموزنده است: در اوایل دهه‌ی 1970، دولت نیکسون که مشتاق پایان‌دادن به جنگ ویتنام بود، استراتژی «وقفه/ فاصله معقول» را دنبال کرد که یک یا دو سال وقفه را میان خروج نظامی ایالات متحده و فروپاشی دولت ویتنام جنوبی تضمین کند. عجله برای توافق با طالبان به جای انجام‌دادن کار دشوار برقراری صلح، می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد.

هفده سال پیش، پس از سقوط ناگهانی طالبان، در نوامبر سال 2001 گفت‌گوهایی در بُنِ آلمان برای ایجاد دولت جدید در افغانستان برگزار شد. من در گفت‌وگوها شرکت کردم و شاهد روند شتاب‌زده‌یی بودم که در آن فوریت دست‌یابی به یک هدف کوتاه‌مدت، تلاش‌های شرکت‌کنندگان را برای طراحی یک نتیجه‌ی پایدار تضعیف کرد. اکنون هم ما در معرض خطر تکرار روند مشابهی هستیم، اما این‌بار طالبان نیز در آن دخیل هستند. روی‌کرد عجولانه، موضع دولت افغانستان و ایالات متحده را تضعیف و طالبان را به مقاومت در برابر مذاکرات معنادار ترغیب می‌کند.

هدف افغان‌ها و واشنگتن باید روندی باشد که از افغانستان امروزی محافظت کند، نه این که ما را دوباره به تاریکی که 18 سال پیش در آن به سر می‌بردیم، برگرداند. این شامل برگزاری به موقع انتخابات ریاست‌جمهوری در اوایل بهار و دادن اختیار تازه و قدرت بیشتر به دولت کابل برای مذاکره می‌شود.

گفت‌وگوهای صلح باید نگرانی‌های زنان افغان و جوانان ترقی‌خواه و آینده‌نگر این کشور را مدنظر داشته باشد. چنین نگرانی‌هایی اغلب با این پیش‌فرض که تنها متعلق به نخبگان شهری است، رد می‌شود، اما این مفهوم منسوخ شده است. نتایج غیررسمی انتخابات پارلمانی ماه گذشته نشان می‌دهد که ما جوان‌ترین پارلمان تاریخ خود را، با اعضای جدید که از سابقه‌ی اجتماعی، قومی و سیاسی متفاوت برخوردارند، خواهیم داشت.

این کشور تغییر کرده است؛ افغانستانِ امروز کشور تغییریافته است. مردان و زنان جوان افغان که دیگر دست‌خوش نظام تحت سلطه‌ی سیاست‌مداران و جنگ‌سالاران قدیمی نیستند، به هم متصل، متعهد و نیروی صلح‌آمیزی هستند که می‌توانند تغییرات بیشتری را برای بهترشدن به میان آورند. این گروه‌ها به توافق سیاسی که شتاب‌زده و بدون درنظرگرفتن تحولات اجتماعی و سیاسی عظیم افغانستان به وجود آمده باشد، راضی نخواهند شد. صلح به صبر و حوصله، رشادت و شجاعت و عزم و اراده نیاز دارد. امریکایی‌ها و افغان‌ها نشان ‌داده‌اند که به خوبی توانایی آن را دارند.