در حالی که رگههای از گویش پشتو در حرفهایش پیدا بود با زبان فارسی و لحن آرام پاسخم را داد: «سلام مانده نباشی.» او در پتوی گرمی خودش را پیچانده بود و برای اشتراک در جشن فراغت شماری از دوستانش در داخل مکتب «رحمان بابا» هیجان داشت. صمیم از ولسوالی ناامن سیدآباد ولایت میدانوردک به این مکتب آمده است. در آنجا به قول خودش مکتبها بسته است و کودکان از آموزش و پرورش محروماند.
وزارت سرحدات و اقوام کشور برای کودکان مناطق جنگزده و قبایلی شبیه مکتب رحمان بابا، حداقل چهار مکتب دیگر را در کابل، ننگرهار و قندهار تأسیس کرده است: مکتبهای «خوشحال خان» و «پیرمحمد کاکر» در کابل، مکتب »پشتونستان» در ننگرهار و مکتب «عبدالله خان اچکزی» در قندهار . این وزارت در کنار این مکتبها در منطقهی ارزانقیمت شهر کابل یک انستتیوت بهنام «بایزید روشان» نیز ساخته است. این مکتبها بهطور شبانهروزی فعال است و در آن برای دانشآموزان، تمامی امکانات بهشمول خوابگاه و مواد غذایی فراهم شده است.
صمیم از نحوهی آموزش و رفتار استادان در مکتبش ابراز رضایت کرد و گفت که دانشآموزان در آنجا هیچ مشکلی ندارند: «لیلیهی مجهز داریم. کیفیت درس خوب است. استادان خیلی خوب است. استاد کیمیای ما ماستر است. در ختم سال وقتی خانه میرویم کرایهی موتر ما را میدهند؛ همان مقدار که برای کرایهی راه مناسب است.»
عبدالوحید خاوری، سخنگوی وزارت اقوام و قبایل میگوید که هدف از تأسیس این مکاتب توسعهی متوازن و بلندبردن سطح آموزش و پرورش کودکان و نوجوانانی است که در مناطق خودشان به دلیل شعلهور بودن آتش جنگ از آموزش و پرورش محروماند.
صمیم، دانشآموز صنف دهم و نمره اول کلاسش است. اکنون در کنار مضامین مکتب، کلاسهای تقویتی مضامین ساینسی را در یک آموزشگاه تعقیب میکند. صمیم از همین حالا عزمش را جزم کرده که با سختکوشی راهش را به دانشکدهی طب دانشگاه کابل باز کند.
سخنگوی وزارت قبایل و سرحدات میگوید که شرایط و طرزالعمل خاصی برای جذب دانشآموز در این مکتبها وجود ندارد: «کودکان و نوجوانانی که از تعلیم و تربیه باز ماندهاند، هر سال به این مکاتب مراجعه و فرم خانهپری میکنند. پس از آن که تثبیت شد که آنان از مناطق ناامن آمدهاند و در آنجا برایشان زمینهی آموزش فراهم نیست، از سوی وزارت در این مکاتب جذب میشوند. در سالهای اخیر شمار زیادی از ولایتهای ناامن و مرزی در این مکاتب جذب شدهاند.»
او میافزاید که هماکنون حدود پنجهزار دانشآموز در این مکاتب مشغول آموزش و پرورشاند. کل تشکیلات پنج مکتب و یک انستتیوت، 379 نفر است که شامل، معلم، مدیر و سایر کارمندان میشود.
این مکاتب از سوی وزارت سرحدات و قبایل نظارت میشود و وزارت معارف تنها کتابهای درسی و مواد آموزشی مورد نظر را برای دانشآموزان فراهم میکند. نوریه نزهت، سخنگوی وزارت معارف میگوید که تمام مضامینی که در دیگر مکاتب تدریس میشود در این مکاتب نیز تدریس میشود، با این تفاوت که کتابهای این مکاتب به زبان پشتو است.
آقای خاوری، میگوید که سال گذشته از میان 800 دانشآموزی که از مکاتب این وزارت فارغ شدند، پس از سپری کردن امتحان کانکور 700 تن آنان به موسسههای تحصیلات عالی و نیمهعالی راه یافتهاند. این رقم نشان میدهد که طرح افزایش مکاتب مثل رحمان بابا در بلند بردن ظرفیت دانشآموزانی که از ولایتهای ناامن و کمتر انکشاف یافته میآیند خیلی موثر بوده است.
حالا کارشناسان حوزهی آموزش و پرورش میگویند که حکومت بهجای در نظر گرفتن سهمیهی مشخص برای مناطق کمتر انکشافیافته در کانکور، برای کودکان و نوجوانان آن مناطق فرصتهای آموزشی فراهم کند.
به باور محمدسلیم ساعی، استاد دانشگاه، حکومت میتواند با افزایش شمار مکاتب مثل رحمان بابا و برگزاری کورسهای آمادگی کانکور در کابل و مرکز ولایتها، این فرصت را به کودکان و نوجوانان مناطق ناامن و کوچیها فراهم کند تا آنان بتوانند بهصورت بنیادی برای رقابت در کانکور سراسری آماده شوند.
اخیرا کابینهی افغانستان طرحی را در رابطه به کانکور عمومی تصویب کرد که برخیها آن را سهمیهبندی کانکور تفسیر کردند. حکومت افغانستان اما میگوید که هدف از این طرح، اختصاص سهمیهی معین برای داوطلبان کانکور ولایتهای کمتر توسعهیافته در رشتههای مورد نیاز است و این کار به معنای سهمیهبندی کانکور نیست. براساس این طرح برای انکشاف متوازن، افغانستان به هشت حوزه تقسیم شده و سهمیهی رشتههای مورد نیاز بهاساس نفوس ولایتها در نظر گرفته شده است. در این طرح 75 درصد کرسیهای دانشکدههای طب، انجنیری، حقوق، زراعت، اقتصاد و کمپیوترساینس دانشگاههای قندهار، هرات، بلخ، ننگرهار، شیخ زاهد خوست، پکتیا، قندوز، بامیان و البیرونی کاپیسا از طریق کانکور سراسری و بهطور رقابتی پر میشود و باقی 25 درصد کرسیها از طریق رقابت محلی که مربوط ولایتهای کمتر توسعهیافته و کوچیها است پر میشود.
واکنشها در برابر طرح جدید در شبکههای اجتماعی گسترده و شامل انتقادهای جدی بوده است. به عنوان نمونه کاربران استدلال میکنند که با اجرایی شدن طرح جدید یک دانشآموز با کسب مثلاً ۱۵۰ نمره از یک ولایت توسعهنیافته در یک رشتهی تخصصی راه پیدا میکند، اما یک دانشآموز دیگر با کسب ۳۰۰ نمره نمیتواند در آن رشته راه یابد.
دانشآموزان مکتبهای شبانه روزی انگشتنگاری میشوند
چندی قبل دانشجویان در خوابگاه دانشگاه کابل باهم درگیر شدند. در آن درگیری یک نفر جان باخت و حدود 20 دانشجو زخمی شدند. وزارت تحصیلات عالی علت درگیری را بینوبتی بر سر تقسیم غذا خواند. در آن درگیری شماری از دانشآموزان مکتب رحمان بابا نیز دخیل بودند. سخنگوی وزارت اقوام و قبایل میگوید که پس از آن درگیری، وزارت داخله با امضای تفاهمنامهیی با این وزارت، طرح ایجاد پاسگاههای امنیتی و انگشتنگاری دانشآموزان این مکاتب را روی دست خواهد گرفت.
کودکان و نوجوانانی که از مناطق قبایلی و ناامن به این مکاتب جذب میشوند، طبعا متاثر از جنگ و خشونت اند. سخنگوی وزارت سرحدات در پاسخ به این پرسش که برای تلطیف روان دانشآموزان برنامهی مشخص فرهنگی و هنری دارد یا نه، گفت: «ما برنامه مشخص در این زمینه نداریم. آنان ورزش میکنند و در برخی موارد برنامههای شعرخوانی برگزار میشود.» او افزود که موسیقی جز برنامههای آنان نیست.
شمار مکتبهای شبانهروزی افزایش مییابد
عبدالوحید خاوری، سخنگوی وزارت سرحدات میگوید این وزارت در نظر دارد که برای توسعهی متوازن در ولایت بدخشان، مکتبی ویژهیی را برای مردم ساکن در واخان که از آموزش و پرورش محرومند، بسازد. او گفت که کار روی این پروژه سال آینده آغاز خواهد شد.
طلحه، یک سال قبل از ولسوالی برگمتال ولایت نورستان با همکاری یکی از بستگانش به کابل منتقل و شامل مکتب رحمان بابا شد. طلحه از جنگ و ناامنی و سایهی حاکمیت طالبان فرار کرده است و اکنون در بستر امن درس میخواند: « در ولایت ما مکتب نیست، مکاتب بسته است. صنف دوازده را که تمام کردم پوهنتون میخوانم و در آینده انشاالله در نورستان وکیل میشم.»
او که فارسی را شکستهشکسته صحبت میکند، پس از احوالپرسی با اعتماد بهنفس تمام گفت میخواهد در آینده نمایندهی مردم نورستان در مجلس نمایندگان شود. او اکنون دانشآموز صنف هشتم است و در کلاسش نیز هشتم نمره است. او میخواهد ادبیات فارسی بخواند و رویای وکیل شدنش را محقق کند.
طلحه و صمیم نمونهی دو کودک و نوجوانی است که از زیر سایهی شوم جنگ و خشونت فرار کردهاند و اکنون در بستر امن و فضای مناسب مشغول آموزش اند. هردو رویاهای بزرگی در سر دارند. صمیم میخواهد به دانشکدهی طبی دانشگاه کابل راه یابد و طلحه نشستن به کرسی پارلمان را هدف قرار داده است. هر دو هیجان داشتند، قرار بود فردا (امروز 20 قوس) نتیجهی امتحان آخر سال اعلام شود.
طلحه اجازه داد از او عکس بگیرم ولی وقتی خواستم عکس صمیم را بگیرم با لبخند گفت که بهتر است عکسی نگیرم: «طالبان ممکن عکسم را ببیند و مرا بگیرند.»