صلح با طالبان و امکان محافظت از زنان؛ با عایشه عزیز آشنا شوید

صلح با طالبان و امکان محافظت از زنان؛ با عایشه عزیز آشنا شوید

موسسه صلح ایالات متحده پلوشه کاکر


پس از نزدیک به 40 سال جنگ، افغانستان و جامعه‌ی بین‌المللی حالا مصرانه در تلاش یافتن راهی برای صلح هستند. اما در میانه‌ی تلاش‌های آزمایشی ـ آتش‌بس سه روزه‌ی ماه جون، راهپیمایی صلح در این کشور از سوی صدها افغان و گفت‌وگوهای زلمی خلیل‌زاد نماینده‌ی ایالات متحده برای مصالحه افغانستان ـ سوال تیره و دل‌گیرکننده‌یی را نزد زنان و مدافعان حقوق بشر در افغانستان خلق کرده است. اینکه افغانستان چگونه می‌تواند در صلح با طالبان از دموکراسی و حقوق زنان محافظت کند؟

با اینکه این سوال در امر برقراری صلح یک سوال همگانی است، اما تاریخچه‌ی جنایت علیه زنان، از سوی طالبان و بسیاری‌های دیگر در افغانستان، باعث می‌شود که این پرسش، مسأله‌دار و پاسخ‌ به آن دشوار باشد. اما داستان فوق‌العاده‌ی عایشه عزیز، فعال حقوق زن از کابل، نشان می‌دهد که خود زنان افغانستان ـ مسلح با دانش و آگاهی درست، مهارت‌های مذاکره و عزم پولادین ـ شاید بتوانند از حق خود برای تحصیل و داشتن جایگاه در یک حکومت دموکراتیک، حتی با اینکه طالبان معمولا در جبهه‌ی مخالف این ایده‌ها دیده شده‌اند، دفاع کنند.

گذشته از این، عزیز طرح منسجم و بنیادی را برای انجام این کار ارائه می‌دهد. او در این مصاحبه، پیشنهادی را برای مدافعان حقوق زن به منظور آغاز گفت‌وگو با رهبران طالبان مطرح می‌کند.

عزیز یک معلم و مدیر باسابقه است که برای گرفتن تاییدی طالبان برای فعالیت مکاتب دخترانه، با مقامات این گروه مذاکره کرده است. او با راه‌اندازی کارگاهی برای پالایش سنگ‌های نیمه‌قیمتی افغانستان و استخدام صدها زن، کارزارش را برای حمایت از آموزش و توان‌مندسازی دختران اداره و تمویل می‌کند. او همچنین عضو مادام‌العمر حزب اسلامی است؛ از احزاب سیاسی افغانستان که گلبدین حکمتیار آن را رهبری می‌کند. این حقیقت برخی از افرادی را که با عزیز روبه‌رو می‌شوند، شگفت‌زده می‌کند. حکمتیار و حزب او به عنوان بازیگران سنتی و محافظه‌کار در رابطه به نقش زنان در جامعه‌ی افغانستان دانسته می‌شوند. وقتی حکمتیار تصمیم گرفت به جنگ 15 ساله‌اش علیه دولت افغانستان پایان دهد، عزیز یکی از 7 عضو تیمی بود که با دولت کابل در مورد توافق صلح با حزب اسلامی مذاکره کرد.

عایشه عزیز توانسته است از طریق تعامل مستقیم با رهبران کلیدی ـ هم در حزب اسلامی و هم در میان طالبان ـ و اعتمادسازی، آموزش و نقش زنان و دختران در جامعه را ارتقا دهد. این اعتماد به شدت بر دانش اسلامی و توانایی او برای یافتن زمینه‌های مشترک در ارزش‌های دینی، متکی است. عزیز می‌گوید که سبک مذاکره‌ی او «بر احترام، رضایت و اسلام» استوار است. در حالی که افغان‌ها و همکاران بین‌المللی‌شان به دنبال راه صلحی هستند که حقوق زنان و سایر گروه‌های محروم را شامل شود، موفقیت‌های عزیز در یافتن زمینه‌ی مشترک در ارزش‌های دینی ـ مذهبی شاید بتواند الگویی را برای پیشرفت ارائه دهد.

داستان عایشه عزیز

عایشه عزیز در کابل متولد شد. او دختر مرد تاجری است که بر جهاد ـ مبارزه‌ی مقدس ـ علیه رژیم کمونیستی که مورد حمایت اتحاد جماهیر شوروی و اشغال افغانستان در دهه‌ی 1980 بود، اصرار داشت. عایشه‌ی جوان مخفیانه به راهپیمایی‌ها و اعتراضات پدرش پیوست و خانواده‌اش فقط هنگامی متوجه شرکت عایشه در راهپیمایی‌ها شدند که او در یکی از اعتراضات زخمی شد. عزیز پس از فراغت از تحصیل و آغاز معلمی، به حزب اسلامی برای مقاومت مخفیانه علیه دولت وقت، پیوسته بود. او به یاد دارد که برای مدت کوتاهی دست‌گیر شده بود اما توانست به جلال‌آباد، شهری در شرق افغانستان، فرار کند. عزیز در جلال‌آباد، زیر چتر حزب اسلامی مکاتبی را برای دختران ایجاد و اداره می‌کرد، تا اینکه طالبان به قدرت رسیدند.

رژیم طالبان داشتن هرگونه نقش در جامعه را برای زنان ممنوع قرار داد. عزیز به خاطر ادامه‌ی فعالیت و دادخواهی‌اش برای حقوق بشر و زنان، هشدارهایی دریافت کرد. او می‌گوید: «پاسخ من این بود که ’مرگ به دست خداست. من به صحبت در مورد مسائلی که برای من اهمیت دارند، ادامه خواهم داد‘.»

در جلال‌آباد، عزیز طالبان را برای ادامه‌ی فعالیت مکاتب دخترانه تحت فشار قرار داد. او روی‌کردهای خودش را سبک و سنگین کرد و گاهی‌ هم با رهبران طالبان که برای جلسه‌یی در حجره‌ی مردانه‌ی یکی از خانه‌های روستا جمع می‌شدند، مستقیما گفت‌وگو می‌کرد. گاهی هم او با بستگان زن رهبران طالبان ملاقات می‌کرد و از آن‌ها می‌خواست که وی را به طالبان معرفی کنند. مذاکره‌ی عزیز با طالبان در نخست برای آموزش دینی‌ـ‌ مذهبی دختران بود. او توافق طالبان را در این خصوص با توضیح تفاوت‌های دانش دینی برای دختران ـ که بر مبنای استدلال وی ـ فقط زنان می‌دانند که چگونه آموزش دهند، به دست آورد. در نهایت، عزیز مقامات طالبان را متقاعد کرد که سوادآموزی و آموزش ریاضی را برای دختران اجازه دهند. او با این مقامات و خانواده‌های آن‌ها ارتباطاتی برقرار کرد.

عزیز در اواخر دهه‌ی 1990 به پاکستان رفت و شروع به دادخواهی برای حقوق مهاجران افغان کرد. برخی از این مهاجران گاهی بدون محاکمه زندانی شده بودند و دلیل آن صرفا نداشتن کارت هویت بود. او شروع به مستندکردن پرونده‌های آن‌ها و دادخواهی برای آزادی آن‌ها کرد. او می‌گوید که در یک موارد، وقتی شنید که مقامات پاکستانی در تلاش بازداشت وی هستند، از مقامات طالبان که با پاکستان در ارتباط بودند خواستار مداخله و جلوگیری از دست‌گیری وی شد.

زنان افغان و مذاکره‌ی صلح

پس از مداخله‌ی ایالات متحده در سال 2001 و سقوط طالبان، گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی، جنگ خودش را علیه نیروهای امریکایی و دولت‌های به رهبری حامد کرزی و اشرف غنی برپا کرد. عزیز می‌گوید که برای سه سال، او پیام‌هایی را به حزب اسلامی فرستاد که در آن از حکمتیار خواهان صلح با دولت شده بود. او می‌گوید: «من به او [حکمتیار] گفتم که حزب اسلامی به منظور حفظ امنیت باید برای صلح کار کند نه جنگ.»

وقتی بالاخره حکمتیار تصمیم گرفت صلح کند، مقامات حزب اسلامی از عزیز خواستند به آمادگی‌ها در این خصوص کمک کند. او از حزب اسلامی خواست تا زنان را به عنوان مذاکره‌کننده در یک تیم واحد شامل کنند، نه به عنوان هیأت جداگانه‌ی زنان مذاکره‌کننده. پس از بحث‌ها و رایزنی‌های گسترده، حزب اسلامی توافق کرد و از عزیز و یک زن دیگر خواست که به تیم مذاکره‌کننده‌ی این حزب بپیوندند. دولت افغانستان نیز در عمل بمثل، دو زن را در هیأت مذاکره‌کننده خود جای داد.

سال گذشته، وقتی حکمتیار برای امضای توافق‌نامه صلح سفر به کابل را در پیش گرفت، با عزیز در جلال‌آباد دیدار کرد. او می‌گوید که در دیدار‌شان از حکمتیار خواست تا نقش و استقلال بیشتری را برای زنان در حزبش در نظر بگیرد، از جمله حمایت از حداقل پنج زن برای ورود به پارلمان افغانستان. او همچنین به حکمتیار توصیه کرد که خانواده‌اش را ـ از جمله همسر و دخترش را ـ با خود برای امضای توافق‌نامه‌ی صلح ببرد. حکمتیار این کار را کرد.

سازش حکمتیار با دولت بسیاری‌ها را غافل‌گیر کرد. افغان‌ها و ناظران بین‌المللی از حکمتیار و حزبش به خاطر نقض حقوق بشر و اتهامات ارتکاب جرایم جنگی از سوی جنگ‌جویان این حزب در طول سال‌ها جنگ افغانستان، به شدت انتقاد می‌کنند. سازمان ملل متحد از سال 2003 تا زمان امضای توافق‌نامه صلح، حکمتیار را تروریست می‌دانست و تحریم کرده بود. دیدگاه فعالان زن در مورد حزب اسلامی، توام با دلهره و ترس می‌باشد.

اما توافق‌نامه صلح و نقش عزیز در آن، او را از احترام و جایگاهی در میان فعالان حقوق زنان در کابل برخوردار کرده است. سال گذشته رولا غنی بانوی اول افغانستان از عزیز دعوت کرد تا در سمپوزیم سالانه‌ی زنان افغان سخن بگوید. عزیز در تالاری مملو از فعالان زن افغان، مستقیما به نگرانی‌های زنان در مورد حزب اسلامی پرداخت و از مخاطبانش خواست تا به او در جلسه‌یی برای تدوین درخواست‌های شان از حکمتیار در خصوص سیاست‌های حزب اسلامی در مورد حقوق زنان، بپیوندند.

در سال جاری، عزیز از نقش رسمی‌اش در حزب کناره‌گیری و به کسب‌وکار خود و حمایت از زنان کارآفرین تمرکز کرده است. او می‌گوید که حزب برای ایجاد ارتباطات مستقیم میان مردان و زنان تغییر کرده است. او می‌گوید که حزب اسلامی از بیش از 150 نامزد زن در انتخابات پارلمانی ماه اکتبر 2018 حمایت کرده است.

پیشنهاد عزیز: گفت‌وگوی مستقیم زنان با طالبان

عزیز یک پیشنهاد بنیادی برای به دست آوردن قبولی طالبان در مورد حقوق بیشتر برای زنان دارد. او از مدافعان حقوق زنان خواسته است تا زنانی را با تحصیلات دینی‌ـ‌مذهبی و زنانی را با ریشه‌های خارج از شهرهای اصلی افغانستان، برای رفتن به مناطق روستایی و شناسایی رهبران طالبان و تقاضای مستقیم برای گفت‌وگو انتخاب کنند.

او می‌گوید: «اگر ما واقعا می‌خواهیم محیطی را برای ترویج صلح ایجاد کنیم، باید زنانی را با خود داشته باشیم که معلمان دینی باشند و بروند با زنان در مناطق طالبان در مورد صلح صحبت کنند.» عزیز می‌گوید که حضور زنان با پس‌زمینه‌ی تحصیلات دینی‌ـ‌ مذهبی در چنین ماموریت و گفت‌وگویی که برای بسیاری‌ها آمیخته با زبان دینی‌ ـ مذهبی و نمادگرایی می‌باشد، حیاتی است: «این فرصتی است تا اعتمادسازی کنیم و اهداف صلح خود را از یک چشم‌انداز اسلامی قابل درک برای آن‌ها، توضیح دهیم. برای ما مهم است که ارزش‌های مذهبی مشترک‌مان را برای صلح، اهداف‌مان و دیدگاه‌‌مان برای یک جامعه‌ی صلح‌آمیز، مفصل بیان کنیم.»

با اینکه بسیاری از جنبش‌های حقوق زنان در افغانستان توسط زنانی از کابل، هرات و سایر شهرهای بزرگ کشور رهبری می‌شود، اما این شهرهای بزرگ مانند نمونه‌های دیگر در بسیاری از کشورها، از شکاف فرهنگی قابل ملاحظه‌یی با شهرها و مناطق روستایی که در آن طالبان ریشه دارند، برخوردارند. بنابراین، عزیز می‌گوید که گفت‌وگوی مستقیم زنان افغان با طالبان، به حضور قوی رهبران زن از ولایات نیاز خواهد داشت.

پیشنهاد عزیز این است که در فرستادن هیأت برای گفت‌وگو با رهبران طالبان در سطح محلی «زنان [مذاکره‌کننده] باید نخست با زنان [محلی] دیدار کنند.»

زنان طالبان در مذاکره از جایگاه و موضع مردان این گروه برخوردار نخواهند بود، اما شامل مذاکره‌کنندگان ماهر به نمایندگی از این جنبش خواهد بود.

عزیز می‌گوید: «ما با کمک یک زن محلی می‌توانیم زنان را از خانه‌های طالبان شناخته‌شده در روستا شناسایی و دعوت کنیم و زنانی را که پس‌زمینه‌ی مطالعات اسلامی دارند، از کابل با خود برای گفت‌وگو داشته باشیم. این زنان باید در آن روستا برای سه یا چهار روز بمانند تا اعتماد مردم را به دست آورند و گفت‌وگوهای همه‌جانبه داشته باشند. تنها از طریق احترام، گوش‌دادن، صحبت‌کردن به زبان آن‌ها و به دست آوردن اعتماد آن‌ها است که ما می‌توانیم صلح پایدار را در افغانستان برقرار کنیم.»