ابوذر سلطانی، مدیر سیستم حمل و نقل بینالمللی جادهیی در اتاق تجارت و صنایع افغانستان
سرانجام؛ بعد از ماهها مذاکره، نشست و ملاقاتهای فشرده، افغانستان نخستین محمولهی آزمایشی خویش را که حاوی 86.809 تن تار نخ، 45.600 تن خستهی تربوز، 23.115 تن خسته کنجد و 22.704 تن کشمش بود، در نُه کامیون افغانی طی مراسم ویژه و با اشتراک شخص اول کشور، محمداشرف غنی، اعضای کابینه، سفرا و دیپلوماتهای سایر کشورهای عضو موافقتنامهی راه لاجورد به مقصد استانبول ارسال کرد.
گشایش راه لاجورد، جدا از احیای موقعیت تاریخی افغانستان میتواند به مثابهی خون تازهیی به شریانهای ترانزیتی کشور نیز به شمار آید. البته باید در نظرداشت که این خون تازهدمیده ممکن در کوتاهمدت برای تجار و سکتور خصوصی سودآوری و اقتصادیت موردنظر را برآروده نسازد اما میتواند به تعادل دیپلماسی منطقهیی افغانستان برای گذرگاههای ترانزیتی دیگر افغانستان تاثیر آنی و موثر داشته باشد.
از این رو، به بهانهی افتتاحیهی راه لاجورد، فرصتها و چالشهای که این کریدور میتواند ایجاد کند، در این نوشتار نگاهی اجمالی و بیشتر تخنیکی و فنی به اهمیت این مسیر برای تجارت و ترانزیت کشور خواهم پرداخت.
افغانستان به عنوان کشور محاط به خشکه همیشه از سیاست اولویت سیاسی-ـ اقتصادی همسایگانش بهخصوص پاکستان و ایران رنج برده است. بارها اتفاق اتفاده به محض اینکه روابط سیاسی افغانستان با همسایگانش دچار تشنج میگردد، افغانستان دروازهای تجارتی و ترانزیتی این کشورها را در مقابل خودش بسته شده میبیند؛ امری که تاثیرات آنی و مخرب بالای اقتصاد نوپای افغانستان گذاشته و میگذارد.
همین امر باعث گردید تا دولت افغانستان بهدنبال گشایش راههای جدید و بدیل ترانزیتی برای بندرهای عباس و کراچی آستین بالا زند. کریدور لاجورد یکی از همین ابتکارات است. پنچ کشور بعد از مذاکرات فشرده سرانجام در سال گذاشته در حاشیهی هفتمین نشست ریکا برای افغانستان موافقتنامهی متذکره را امضا نمودند که در نوع خود یک دستآورد محسوس و قابل ملاحظه برای افغانستان به شمار میآید.
اما چرا باز نمودن کریدور لاجورد که هم از نظر هزینه و هم از نظر زمان نسبت به بندر عباس و کراچی برای افغانستان مطلوبیت لازم را ندارد مهم و حیاتی است؟
از دیر زمان بدین سو شمولیت در برنامههای اقتصادی کشورهای منطقه اهمیت فراوان برای منافغ ملی افغانستان داشته است. در این میان تلاش برای عضویت در پروژههای کلان اقتصادی منطقه همچون ابتکار یک راه و یک کمربند چین و چابهار ایران از جمله برنامههای افغانستان بوده است. البته باید ذکر کرد که ابتکار یک راه یک کمربند چین که شامل دو کریدور اقتصادی دیگر میگردد تاثیرات مستقیم بالای اقتصاد و سیاست افغانستان دارد که به آن به صورت جداگانه بعداً پرداخته خواهد شد.
بندر چابهار؛ فرصت مشترک اقتصادی میان افغانستان، هند و ایران یکی از مهمترین راههای ترانزیتی برای افغانستان به شمار میرود، چرا که بعد از خارج شدن این بندر از لیست تحریمات آمریکا، افغانستان رویای دور زدن پاکستان را در مقابل خویش باز شده و یک واقعیت عینی میبیند. دیگر افغانستان لازم نمیبیند برای دسترسی به مارکیت هند و سایر کشورهای آسیایی جنوبی، به پاکستان غرامت بیپردازد و یک هم ماه دو مرتبه هیأت بلندپایه به اسلامآباد بفرستد. از آنجایی که هندوستان شریک اول تجارتی افغانستان در قسمت صادرات به شمار میرود و صادرات کشور طی سال 1396 به هندوستان مبلغ 356 ملیون و 139 هزار و528 دالر آمریکایی بود، با گشایش بندر چابهار این رقم میتواند افزایش نیز یابد.
افغانستان با داشتن مرز مشترک با سه کشور ترکمنستان، تاجکستان و ازبکستان از طریق بندرهای شیر خان، حیرتان، آقینه و تورغندی تعاملات تجاری و اقتصادی دارد. با توجه به این مساله که کشورهای آسیایی مرکزی، کشورهای غنی از انرژی میباشند و در مقابل کشورهای آسیایی جنوبی خریداران عمدهی این انرژی به شمار میروند، بناً افغانستان میتواند کالا و انرژی کشورهای آسیایی مرکزی را از طریق بندرهای تورخم، غلام خان و اسپین بولدک به این بندرها انتقال دهد.
البته شایان ذکر است، نبود زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری لازم در بندرها و گمرکات کشور، نبود امنیت و تسهیلات رفاهی در مسیر شاهرا های افغانستان و از طرف دیگر پروسهی اداری طولانی در کشورهای آسیایی مرکزی باعث گردیده است که افغانستان نتواند به صورت آنچنانی از این بندرها بهره ببرد و از همین جهت روابط و معاملات تجارتی ما با کشورهای آسیایی مرکزی همیشه با مشکلات همراه بوده است.
با این همه کریدور لاجورد در کنار بندر چابهار افغانستان را قادر میسازد از یک طرف زمینهی دستیابی اموال و محصولات افغانی را به بازارهای اروپایی از طریق ترکیه و بحیرهی سیا و همچنان به کشورهای حوزهی قفقاز به شمول روسیه از طریق آذربایجان میسر سازد و از طرف دیگر این کریدور میتواند یک فشار باالفعل را بالای همسایهی غربی افغانستان یعنی ایران نگهدارد و این امر میتواند از محدودیتهای افغانستان منحیث یک کشور محاط به خشکه بکاهد.
نظر به معلومات و ارقام موجود، فاصله میان هرات و استانبول از مسیر ایران3500 کیلومتر و یک محموله 20 تن با کرایهی یک هزار و 900 دالر در مدت 3 الی 5 روز به مقصد میرسد حال آنکه فاصله میان تورغندی الی استانبول سه هزار و 668 کیلومتر است و انتقال یک محمولهی 20 تن، مبلغ چهار هزار دالر هزینه و مدت زمان 15 روز را دربر میگیرد. اما با این وجود ارسال اولین محموله تجارتی توسط تِرکهای افغانی به مقصد استانبول خود امر نهایت مهم است، چرا که حداقل در هفده سال پسین تِرکهای افغانی اجازه نداشتن وارد قلمرو ترکمنستان شوند، چه برسد اینکه تِرکهای افغانی وارد قلمور ترکیه شوند. از جانب دیگر گرجستان، آذربایجان و مهمتر از همه ترکمنستان مارکیتهای باالقوهی مناسب برای محصولات افغانستان به شمار میروند، ضمن اینکه 60 درصد نفت و گاز وارداتی کشور از آذربایجان و ترکمنستان صورت میگیرد و این امر میتواند شرکتهای ترانسپورتی کشور را قادر سازد تا با شرکتهای ترانسپورت ترکمنستانی فعال در این مسیر رقابت کنند.
از جانب دیگر تجارت از مسیر ایران چالشها و ریسکهای منحصر به فرد خودش را دارد. در صورت ذکر نام بندرهای ایران در اسناد تجارتی، بانکهای تجارتی معاملات پولی مربوطه را با توجه به تحریمهای اعمال شدهی ایالات متحده امریکا انجام نمیدهند که این خود باعث میگردد تاجران مسیر طولانیتر را قبول نموده و از دردسرهای بعدی که در انتظارشان است، رهایی یابند.
چرا فعال نگهداشتن این کریدور مهم است؟
افغانستان با عملیاتی ساختن و فعال نگهداشتن کریدور لاجورد و بندر چابهار میتواند یک فشار دیپلوماتیک قوی در قسمت ترانزیت و ترانسپورت روی همسایگان خویش، ایران و پاکستان نگهدارد. فعال نگهداشتن این دو کریدور میتواند افغانستان را به معنای واقعی کلمه از انزوا بیرون و گزینههای متعددی را فراروی انتخاب مسیرهای ترانزیتی در مقابل افغانستان در دسترس قرار دهد. با این همه دولت افغانستان با ایجاد زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری مورد نیاز و فراهمآوری تسهیلات لازم در این زمینه میتواند از مزایایی وسیع این دو کریدور در ابعاد سیاسی، اجتماعی، کلتوری و فرهنگی، اشتغالزایی و اقتصادی بهره ببرد.
افغانستان نخستین محمولهی آزمایشی خویش را تحت سیستم تیر در هفتهی گذشته به مقصد استانبول، ترکیه از مسیر لاجورد ارسال نمود. ارسال این محموله میتواند افغانستان را در شناسایی چالشها و فرصتهای این کریدور کمک نماید تا باشد با شناسایی و برداشتن این موانع مسیر ترانسپورتی و ترانزیتی لاجورد بتواند با سایر مسیرهای ترانزیتی در منطقه رقابت کند. امر که ممکن اما وقتگیر است.