کمیسیون انتخابات، دغدغه‌ی قومیت و پرسشِ عدالت

رهجو

یکی از اصل‌های پذیرفته شده‌ی حقوقی در ساختار نظام کنونی، مشارکت اقوام و ملیت‌های ساکن کشور‌ در جریان راه‌اندازی هر‌‌فرایند ملی، به‌ویژه فرایند انتخابات است. رنگ‌پذیری انتخابات از اعتماد‌سازی کمیسیون مستقل انتخابات مایه می‌گیرد. به هراندازه که اقوام و ملیت‌های کشور خود را در آن فرایند دخیل و پررنگ ببینند، به همان اندازه به انتخابات و نتایج انتخابات باورمند می‌شوند و انتخابات به عنوان یک روش و اصل گزینش فرمان‌روای اجتماع‌پذیر و مقبول می‌شود.

اما چیزی که این‌جا، در افغانستان برای تعین مسوولان کمیسیون مستقل انتخابات جریان دارد، نه یک برنامه‌ی مدون و شایسته‌سالار برای جلب اعتماد ملت، بلکه مکانیزم و روندی برای اشباع کرسی‌های کمیسیون به یک پروژه‌ی آپارتاید و تبعیض نژادی می‌ماند، تا یک فرایند ملی و همگانی. هر‌کسی، ولو با‌ هوش اندک هم وارد دفترها و مرکزهای این کمیسیون در شهر کابل گردد، به وضوح می‌بیند که تبعیض در استخدام، چقدر عمیق و بنیادی در این نهاد گویا مستقل و ملی وجود دارد!

در همه‌ی مرکزها، دفترها و حوزه‌های کار، یک نفر مرد‌ یا زن از هم‌وطنان ازبک، ترکمن، بلوچ، نورستانی، ایماق‌ یا پشه­ای وجود ندارد. در حالی که علاوه بر دیگر نقاط کشور، در همین پایتخت این هم‌وطنان رنج‌دیده حضوری چشم‌گیر دارند. گویی چشم‌ها آن چنان درگیر بیماری قوم‌گرایی اند، که حتا مقام‌های مذکور، قانون اساسی و سرود ملی را هم با لگد زده‌اند.

هم‌وطنان هندو و سیک که بخشی بزرگی از کار اقتصادی شهر را عهده‌دار اند،‌ آن چنان که در قانون گویا انتخابات وکیل شان حذف شد، در استخدام افراد شان برای کار در این کمیسیون هم، روی شان خط چلیپا کشیده‌اند. هم‌وطنان تاجیک‌ که حضور گرم و پر‌رنگ شان به کابل امید می‌بخشد، حضور شان در درون کارکنان کمیسیون به تعداد انگشتان دست یک نفر هم نمی‌رسد.

هزاره‌ها که در این شهر علاوه بر موجودیت کتله‌ای، در هر کوی و برزن این شهر با رنج و محنت حضور دارند، به اندازه‌ی 2٪ در این پروسه‌ی ملی حضور ندارند.

اما مقام‌های بلندپایه‌ی کمیسیون که در قسمت امور اجرایی و عملی در این کمیسیون کلیدِ کار را به دست دارند، از برادران پشتون اند.‌ ای کاش از برادران و خواهران با‌سواد جامعه‌ی پشتون برای این روند ملی نیروی کاری استخدام می‌شد تا روند انتخابات را با ظرفیت به پیش می‌بردند.

متأسفانه قرار گزارش‌های رسیده و کاملا قابل تأیید، این مقام‌ها همه‌ی اعضای خانواده و طایفه‌ی متعلق به خود شان را در این کمیسیون جاسازی و مقام‌های کلیدی را توسط آن‌ها در انحصار گرفته اند. کارکنان این اداره 80٪ پشتون و 70٪ آن مشخصا وابستگان خانوادگی آن مقام‌ها اند.

ای کاش تنها افراد با‌سواد‌ یا با‌سواد اندک را استخدام می‌کردند. جای تأسف در این است که در این جا معیار سواد و ظرفیت مورد توجه نیست و تا هنوز احکام عبدالقیوم وردک که یکی از وزیران کابینه‌های دهه‌ی چهل و پنجاه بود، «که وردک دی مکرر (مقرر) شی»، جریان دارد. معلوم نیست آیا در این کشور مقام بازرس و مسوولی وجود دارد یا نه؟

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *