پدیده‌ی موبایل‌دزدی در شهر کابل؛ دزدان چشم‌دریده و مردمان نظاره‌گر

پدیده‌ی موبایل‌دزدی در شهر کابل؛ دزدان چشم‌دریده و مردمان نظاره‌گر

ملیحه کاظمی

این‌روزها یکی از نگرانی‌های روزانه‌ی شهروندان کابل به سرقت‌رفتن موبایل‌‌شان است. برخی از ساکنان پایتخت به روزنامه اطلاعات روز گفته‌اند که از ترس نمی‌توانند در راه‌رفتن با موبایل صحبت کنند و یا به تماسی پاسخ دهند. به گفته‌ی آنان، ممکن است در هر جای پایتخت موبایل‌شان هدف دزدان قرار گیرند.

پولیس کابل از آغاز سال جاری تا کنون، 174 مورد سرقت اموال از جمله دزدیدن موبایل را ثبت کرده که به 127 مورد آن رسید‌گی شده است. فرماندهی کابل می‌گوید بیش‌تر سرقت‌ها مربوط به دزدیده‌شدن موبایل شهروندان بوده است.

فردوس فرامرز، سخن‌گوی پولیس کابل می‌گوید، در پیوند به این سرقت‌ها 190 تن بازداشت شده است. به گفته‌ی او، از اول ماه سنبله تا کنون 22 مورد سرقت ثبت شده که به 16 مورد آن رسیدگی شده است.

اما مردم می‌گویند، شمار سرقت‌هایی که روزانه در گوشه و کنار کابل صورت می‌گیرد، بسیار بیش‌تر از ‌چیزی است که پولیس از آن آگاه است. به گفته‌ی مردم، بسیار از این سرقت‌ها به پولیس اصلا گزارش نمی‌شود.

در تهیه‌ی این گزارش افراد زیادی پیدا شدند که در مورد دزدیده‌شدن موبایل‌شان صحبت کردند.

دزدان چشم‌دریده

دزدان موبایل نرگس محمدی را در مزدحم‌ترین نقطه‌ی پایتخت، در روز روشن و جلو چشمان ده‌ها نفر دزدیدند: «در ایستگاه آخر سینما پامیر پیاده شده بودم. از منطقه‌ی مزدحم و پر‌جمعیت به سمت ایستگاه موترهای شهرنو حرکت کردم. عجله داشتم. گوشی‌ام را بیرون کردم و تا به دوستم تماس بگیرم. در موقع دایرکردن شماره، موترسایکلی نزدیکم شد و گوشی‌ام را قاپید.»

برای نرگس محمدی، از دزدیده‌شدن موبایلش، خون‌سردی مردم غیرمنتظره بوده است. او می‌گوید، از مردم کمک خواستم، اما پاسخ تأسف، ملامت و نصیحت بود: «بعضی‌ها با ملامت، بعضی‌ها با تأسف و ناراحتی به من نگاه می‌کردند و یکی از مردها به‌جای کمک با صدای ملامت‌گونه برایم گفت دختر هستی، سنگین به راهت برو. کی موبایل را در همچین جاهایی بیرون کشیده که تو می‌کشی؟»

مینا نصر نیز تجربه‌ی مشابه دارد. او می‌گوید، در روز روشن و در کنار خیابان در یک چشم به‌هم‌زدن دزدان موترسایکل‌سوار موبایل او را از دستش قاپیده است: «در کنار سرک مشغول نوشتن مسیج بودم که ناگهان موترسایکلی از کنارم رد شد. چنان سریع موبایل را از دستم گرفتند که خودم گیج و هاج‌ و واج ماندم. تا به خود آمدم و داد و بیداد کنم آن‌ها از من دور شدند. دزدان دو نفر بودند و جوان به‌نظر می‌رسیدند.»

برای خانم نصر خون‌سردی دیگران برای کمک عجیب است. او می‌گوید انگار برای مردم سرقت عادی شده است که دزدان با خیال راحت دست به دزدی می‌زنند. خانم نصر ادامه می‌دهد: «با درماندگی از آقایی که در نزدیکم بود و داشت سوار موتر شخصی‌‌اش می‌شد، خواستم تا تعقیبش کند. شاید موبایل را پس گرفته می‌توانستیم. آن آقا اما قبول نکرد. آن مرد گفت ول کن دنبالش نگرد حالا دور شده است.»

معمولا فقر و بیکاری از یک‌سو و موجودیت سلاح‌های غیرقانونی نزد افراد عادی از سویی دیگر عوامل اصلی افزایش سرقت‌های مسلحانه دانسته می‌شود.

در این گزارش با افراد زیادی صحبت شده است. تجربه‌ی کسانی که موبایل خود را از دست داده‌اند متفاوت است. مسأله تنها دزدی موبایل و بکس پول نیست. استفاده از سلاح و سرقت مسلحانه نیز یکی از نگرانی‌های جدی است.

رضا عزیزی می‌گوید دزدان با زور اسلحه موبایل او را به سرقت برده است. او می‌گوید، در یکی از ظهرهای تابستان امسال بعد از ختم کارهایش پیاده به سمت دهبوری به راه می‌افتد. در میانه‌ی راه یکی از پشت سر با خشونت او را دنبال می‌کند. او می‌گوید به دنبالش که نگاه کرد با دو مرد مسلح که صورت‌شان بسته بودند، مواجه شد: «سراغ بکسک پولم را گرفتند، اندک پول خرد جیبم را کشیدم. گفتم این همه‌ی پولم است. آن‌هم کرایه موتر خواهد شد. دزدان فقط تلفنم را گرفتند. هم‌دست سوم این دو، با موترسایکل نزدیک ما رسید. با گرفتن موبایلم هر سه سوار بر موترسایکل شده و از من دور شدند.»

آمار مشخصی از میزان سرقت‌های موبایل به‌صورت روزانه وجود ندارد، اما در گزارشی که اطلاعات روز چندی پیش از مرکز 119 پولیس تهیه کرد، بسیاری از تماس‌های شهروندان که برای این مرکز می‌آید، از سرقت‌های موبایل گزارش می‌دهند.

پولیس: «برو خوب شد که خودت زنده هستی استاد»

حمید عزیزی از بی‌توجهی و کوتاهی پولیس شکایت دارد. او می‌گوید ساعت 9 شب در سرک دارالامان، مقابل سفارت روسیه موبایلش در حالی توسط دزدان به سرقت رفت که پولیس در چندقدمی محل حادثه حضور داشت. او می‌گوید، در این رویداد سه موبایل و حدود 30 هزار افغانی خود را از دست داده است. به گفته‌ی آقای عزیزی آمریت حوزه که در نزدیکی محل سرقت بوده، به او گفته است: «برو خوب شد که خودت زنده هستی استاد»

فرماندهی پولیس کابل ادعای سهلنگاری پولیس را رد می‌کند. فردوس فرامزر می‌گوید وظیفه‌ی پولیس مبارزه با جرایم جنایی است و این قضایا همه‌روزه از سوی پولیس دنبال می‌شود. اما با این ‌هم اقای فرامرز می‌پذیرد که تعلل و غفلت وظیفوی در هر جایی وجود دارد. به گفته‌ی سخن‌گوی پولیس کابل، از اول سال تا کنون 18 پولیس در پیوند به تعلل و غفلت وظیفوی منفک شده و در مواردی به دادستانی معرفی شده‌اند.

مصاحبه‌شوند‌گان می‌گویند افرادی که دست به دزدی موبایل می‌زنند، از شگردهای مختلف استفاده می‌کنند. اما در بیش‌تر سرقت‌ها، افراد با استفاده از موترسایکل با دو سرنشین که همیشه با سلاح سرد یا گرم مجهز هستند، موبایل شهروندان را دزدی می‌کنند.

میثم کوشا می‌گوید در ساحه‌ی گولایی دواخانه، از داخل موتر و هنگام مکالمه‌ی تلفنی، موبایل او را دزدیده است. او می‌گوید: «در راه‌بندان گیر کره بودم. شیشه‌ی موترم نیمه باز بود. داشتم با گوشی صحبت می‌کردم که مرد جوانی از شیشه‌ی نیمه‌باز به داخل موترم دست انداخت و گوشی‌ام را گرفت. در آن موقع نتوانستم که موترم را رها کرده و پشت دزد را بگیرم.»

مردم نظاره‌گرند

یکی از نگرانی‌های شهروندان بی‌تفاوتی شاهدان در برابر سرقت‌ها است. افراد که موبایل‌شان را از دست داده‌اند، بیش‌تر به این ‌نظرند که کسی معمولا به کمکی افراد متضرر نمی‌آیند.

میثم کوشا هم می‌گوید: « در آن موقع مردم می‌توانست کمک کنند، اما آنان اصلا توجه نکردند. مردم از چاقوی سارق می‌ترسند.»

علی‌احمد کاوه، استاد جامعه شناسی دانشگاه هرات می‌گوید بی‌تفاوت مردم در برابر جرایم جنایی عوامل زیادی دارد؛ اما عامل اصلی آن بی‌اعتمادی به نهادهای امنیتی است. به گفته‌ی او دزدان در بیش‌تر موارد مسلح‌اند و احتمال آسیب و خطر برای فرد میانجی‌گر و مداخله‌گر بالاست به همین دلیل در این رویدادها مردم کم‌تر مداخله می‌کنند.

فضل‌الربی پژواک، عضو کمیته حقوق‌دانان افغانستان نیز دلیل این بی‌تفاوتی را بی‌اعتمادی مردم به نهادهای امنیتی و پولیس می‌داند. همزمان از نظر او برخورد ترحم‌آمیز قضایی با مجرمین، به‌ویژه افرادی که دست به دزدی موبایل می‌زنند، نیز یکی از عوامل است که دزدان را چشم‌دریده و مردم را بی‌تفاوت کرده است: «آگاهی پایین مردم، سرگرانی مردم در جریان رسیدگی به شکایات، طولانی‌شدن روند شکایت و گزارش‌دهی، تخفیف مجازات مجرمان، نبود راهکاری جدی دولت برای پی‌گیری شکایات و گزارشات مردم باعث شده که مردم بی‌تفاوت شوند.»

صحبت با کسانی که یکی‌دو بار هدف این ‌نوع دزدان قرار گرفته‌اند، نشان می‌دهد که مردم در هیچ‌جایی درامان نیستند. دزدان در شلوغی شهر، پس‌کوچه‌های خلوت یا حتا داخل موتر به دنبال هدف‌شان هستند. برای‌شان فرقی هم نمی‌کند هدف چه کسی است. افرادی مثل نرگس که برای رسیدن به وعده‌ی‌شان عجله دارند یا مثل بهمن که تازه از تشییع جنازه‌ی پسر کاکایش که در یک حمله‌ی انتحاری کشته شده، برگشته است: «تازه مراسم تشیع جنازه پسرکاکایم ختم شده بود. ناوقت شام، با یک عالم خستگی و ناراحتی به سمت خانه حرکت کردم. موقع پایین‌شدن، در ایستگاه گوشی‌ام زنگ خورد. خواستم گوشی را جواب بدهم که دو جوان موتر سایکل سوار گوشی‌ام را از دستم قاپیدند و به سرعت دور شدند. اصلا سرحال نبودم و توان دویدن و جیغ‌زدن را هم نداشتم. فقط صدایی خانمی را شنیدم که گفت برد.»

دیدگاه‌های شما
  1. یکی از هم‌صنفانم قصه میکرد؛ می‌گفت، “ساعت یازده قبل از ظهر دزدان تابلیت یکی از اعضای فامیلم را دزدید. به بچه مامای خود که در حوزه پولیس است خبر دادم. ساعت سه بعد از ظهر بچه مامایم، تابلیت را صحیح و سالم به ما برگردادند. دگر ما هم پشتش نگشتیم که دزد که بوده و بچه مامایم چگونه تابلیت را از نزد دزد بدست آورده بود!”

  2. تمام دزدان کابل مستقیم با پولیس یا حوزه محل ارتباط دارند. مال سرقت شده دراخر روز با مسولین حوزه تقسیم میشود، به همین خاطر است که مردم جرات مانع شدن دزد را ندارن، اگر مانع شوی پولیس نجات دهنده را میگیرد نه دزد را، در تمام رخدادهای جنای در کابل پولیس مستقیم دخیل است، بدون کمک پولیس این بسیار مشکل است که کسی دست به جنایت بزند.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *