جمعهخان محمدی – استاد دانشگاه
براساس گزارش کمیسیون انتخابات افغانستان، آمار رایدهندگان چهارمین انتخابات ریاستجمهوری کشور، بیشتر از دو میلیون و 695 هزار نفر بوده است. ممکن است در روزهای آینده این آمار اندکی تغییر کند. این نگرانی وجود دارد که ممکن است تعدادی از این رایدهندگان خیالی باشند که گروهی از هواداران نامزدها، به نفع تیم مورد دلخواهشان صندوقها را با رایهای خیالی پُر کردهاند. همین مسأله هم برای کمیسیون و هم برای حکومت معضل کلانی را خلق کرده و شاید موجب تنشهای سیاسی نیز شود. تعداد زیادی از کارشناسان، معتقدند که آمار واقعی رایدهندگان انتخابات اخیر افغانستان، نزدیک به یکمیلیون و 500 هزار نفر بوده است.
در هر صورت خوب است که آمارهای دادهشده را بهدور از حبّوبُغض نسبت به تیمها، یک بررسی کارشناسانه انجام داده شود که وضعیت چگونه است و آمارها چه پیامی را برای ما خواهد گفت؟ در شرایطی که برخی از تیمهای انتخاباتی همهروزه تلاش میکنند که هوادارانشان را با خبر خوشِ داشتن رای بیشتر در انتخابات 6 میزان امیدوار نگهدارند و در شرایط که مردم منتظر سرنوشت آرایشان هستند، خوب است نگاهی داشته باشیم که در ششم میزان چه اتفاق افتاد؟
درصدی رایدهندگان با جمعیت کشور
براساس آمار ادارهی مرکزی احصاییه افغانستان، جمعیت کشور در سال 1392 در حدود 27.5 میلیون بوده و در سال 1398 این جمعیت بالغ بر 32 میلیون و 200 هزار نفر شدهاند. بر فرض صحّت آمارهای ذکرشده، رشد میانگین سالانهی جمعیت افغانستان در 6 سال گذشته، حدودا 2.40 درصد بوده است.
حالا اگر آمارهای رایدهندگان را نسبت به جمعیت کل کشور مقایسه کنیم، میفهمیم که وضعیت چگونه بوده است؟ اگر جمعیت افغانستان در حدود «32 میلیون و 200 هزار» نفر باشد؛ دستکم نصف آنها، واجد شرایط رایدادن هستند. براساس قانون، افراد بالای 18 سال سن، حق رای دارند. در این صورت جمعیت آنان حدود 16 میلیون و صدهزار نفر است. تعداد دو میلیون و 700 هزار نفر در انتخابات اخیر رای دادند. حدود 13 میلیون و 400 هزار نفرشان در انتخابات شرکت نکردند. بر این اساس حدود 16 درصد واجدین شرایط رای در انتخابات شرکت کردند و 84 درصد آنها در انتخابات شرکت نکردند. براساس اعلام کمیسیون انتخابات، تعداد ثبتنامکنندگان برای رایدادن در انتخابات بیشتر از 9 میلیون و 500 هزار نفر بوده است. اگر نسبت رایدهندگان را با ثبتنامشدگان بسنجیم، در این صورت 20 درصد آنان در انتخابات شرکت کرده و 80 فیصد آنان شرکت نکردند.
اگر نظر کارشناسانی را بپذیریم که میگویند رایدهندگان واقعی نزدیک به «یک میلیون و 500 هزار» نفر بوده و متباقی رایهای خیالیاند، در این صورت 90 درصد جمعیت واجدین شرایط رای، در انتخابات شرکت نکردند و فقط 10 درصد آنها شرکت کرده و در انتخابات ریاستجمهوری رای دادهاند. پس اکثریت مطلق مردم افغانستان، در انتخابات شرکت نکردهاند.
کسانی عمدتا در انتخابات شرکت کرده بودند که یا تحت تأثیر مستقیم رسانههای جمعی قرار داشتند یا اینکه زمینههای دسترسی آنان به شبکههای اجتماعی آسان بوده است. این گروه همان روشنفکران و باسوادان جامعهاند که انتخابات را راهی برای تداوم نظام دموکراسی در کشور میدانستند و رای آنان بیانگر رضایتشان از وضعیت موجود در کشور نیست. بخش دیگری که در انتخابات شرکت کردند، از اعضای فعال یا هوادار یکی از احزاب سیاسی بودند یا اینکه رایدادن منفعت مستقیم برای آنان داشته است.
پیامهای سیاسی مشارکت پایین
اکنون خوب است که نظر اکثریت خاموش جامعه را بدانیم که چه بوده است؟ آیا آنان با رایندادن، خواستهاند پیامی را به جامعهی سیاسی کشور انتقال دهند؟ پیام جامعهی خاموش کشور چه بوده میتواند؟ در یک چشمانداز پیامهای گروه خاموش بر محور چند دلیل میچرخد:
یک، نارضایتی از وضع موجود: اولین و مهمترین پیام انتخابات 6 میزان این است که جامعه از وضعیت موجود ناراضی است. جامعه حس میکند در مدت 18 سال که از تحولات جدید در افغانستان میگذرد، تغییر مثبت در زندگی مردم نمایان نشده است. نهتنها تغییر مثبت، بلکه افراد احساس میکنند که روزبهروز وضعشان بدتر نیز شده است. آنان از وضعیت سیاسی، اجتماعی و روانیشان ناراضیاند. به همین دلیل گراف شرکتکنندگان نسبت به انتخاباتهای گذشته، قدمبهقدم پایینتر آمده است. مردم در انتخابات 2004 بیشتر از 80 درصد شرکت کرده بودند و در سال 2009 این میزان به نصف رسید و در انتخابات 2014 به 39 درصد و اکنون به زیر 20 درصد رسیده است.
دو، بیاعتمادی نسبت به نخبگان سیاسی: دومین پیام مهم حضور پایین مردم در انتخابات این است که جامعهی سیاسی اعم از سران حکومت وحدت ملی و احزاب سیاسی و شخصیتهای مطرح نتوانستند که اعتماد عمومی را بهدست آورند. پس بیاعتمادی نسبت به سیاستمداران موجود، مهمترین پیام دیگر انتخابات 6 میزان است. انتخابات نشان داد که هیچ یک از سیاستمداران و نامزدان انتخابات 98 و همچنین گروههای که از یکی از تیمهای انتخاباتی حمایت میکردند؛ رضایت اکثریت مردم و اعتماد آنان را جلب نتوانستند. این بزرگترین آسیب است که جامعهی سیاسی افغانستان در سالهای اخیر دیده است. آنان اعتماد عمومی مردم افغانستان را از دست دادهاند. کمیپنهای آنان و همچنین پیامهای سیاسی و بیانیههایشان در جلب رضایت عمومی موثر واقع نشده است.
سه، خواستار تغییر: پیام دیگر مشارکت کمرنگ مردم در انتخابات 6 میزان این است که مردم خواهان تغییر وضعیتاند. مردم افغانستان علاوه بر اینکه به جامعهی سیاسی و رهبران سیاسی، نارضایتیشان را بیان کردند، خواهان تغییر در آرایش سیاسی و رهبران سیاسی خود نیز هستند.
بنابراین، باید دلایل مشارکت پایین مردم جستوجو و بررسی شود. هرچند شماری ممکن است دلایلی دیگری را بیان کنند، اما بدون شک عدم مشارکت تعدادی زیادی از مردم به معنی مخالفت با اصل نظام سیاسی و دموکراسی و همچنین تأثیرپذیری از ندای تحریمکنندگان انتخابات نبوده است.