امین دانش
کیفیت آموزشی بهعنوان خروجی مورد انتظار نظامهای آموزشی کشورهای جهان از اهمیت جدی برخوردار است. رقابت نرم در جهان کنونی از مجرای کیفیت آموزشی و سرمایهگذاری در نظامهای آموزشی برای تربیت نیروی انسانی امکانپذیر است. تقویت و بهبود کیفیت آموزشی رقابت اصلی کشورهای جهان را تشکیل میدهد تا از این طریق به اهداف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی دست یابند؛ چیزی که در افغانستان کمتر مورد توجه بوده و در آن حوزه سرمایهگذاری اندک صورت گرفته است. مقالهی حاضر، نخست اصطلاح کیفیت آموزشی را با توجه به معارف افغانستان به بررسی گرفته و کاستیها و مشکلات موجود را تبیین میکند. نگارندهی این مقاله، جهت پاسخ به چالشهای موجود در معارف، راهکارها و راهحلهای احتمالی برای بیرونرفت از بحران ملی یادگیری و بهبود کیفیت آموزشی در سطح کلان برنامهریزی آموزشی را پیشنهاد میکند. طوری که راهکارها یا راهحلهای احتمالی بهگونهی تحلیلی با توجه به بافت آموزشی کشور جهت فایقآمدن بر مسایل بحران ملی یادگیری کمک کرده و بر چگونگی بهبود کیفیت آموزشی موثر باشد.
چالش کیفیت آموزشی در معارف افغانستان
با اینکه کمیت بهعنوان یکی از عوامل موثر بر کیفیت آموزشی در 19 سال گذشته در معارف افغانستان بهگونهی چشمگیر رشد کرده، اما معارف افغانستان خروجیهای تحصیلی در حال بحران را تجربه میکند. پژوهشهای مختلف وضعیت بحران یادگیری در افغانستان را بهنحوی تأیید میکند. وزارت معارف پس از سال 2001، بیشتر پیرامون کمیت آموزشی تمرکز داشته و به ترغیب مردم جهت فرستادن اطفالشان به مکتب اهتمام ورزیدند. درحالیکه کیفیت آموزشی بهعنوان هستهی آموزش نادیده گرفته شده و به آن پرداخته نشده است. در حال حاضر وزارت معارف با بحران ملی کیفیت آموزش (یادگیری) داخلی و تعهد سازمان ملل متحد جهت فراهمآوری آموزش باکیفیت روبهرو است. البته، وضعیت پیشآمده فرصتی را فراهم میکند تا به نیازهای داخلی کشور پاسخ دهد و از طرف دیگر نسبت به سازمان ملل متحد متعهد باقی بماند. مسألهی یادشده، وزارت معارف را با مسئولیت بزرگ تاریخی مواجه کرده که نیاز به تصمیمگیریهای عقلانی بیشتری است.
چگونگی بهبود کیفیت آموزشی و راهحلهای احتمالی
با توجه به چالش کیفیت آموزشی و بحران ملی یادگیری در معارف، نگارندهی این مقاله بعضی از راهحلهای احتمالی برای بیرونرفت از این وضعیت پیشنهاد کرده است تا در بهبود کیفیت آموزشی موثر باشد:
راهکار 1. در بررسیهای انجامشده، تنها کیفیت آموزشی بهعنوان خروجیهای مورد انتظار به بررسی گرفته نشده است، بلکه، عوامل موثر بر آن نیز مطالعه شدهاند. تحقیقات یادشده در بیرون از کشور به نحوی عوامل موثر بر یادگیری شاگردان را برجسته کرده که بهنحوی در افغانستان نیز میتوان آن را تعمیم داد. اما، با توجه به شرایط افغانستان ممکن بعضی از عوامل حذف یا اضافه خواهند شد. به هرحال، شناسایی عوامل موثر بر کیفیت آموزشی خروجیهای مورد انتظار در معارف کشور را تضمین میکنند. و تحقیقات خارج از کشور نیز در شناسایی عوامل مختلف خروجیهای مطلوب تحصیلی داخلی با توجه به فاکتورهای مختلف جغرافیایی، اقتصادی، امکانات و تجهیزات آموزشی، معلم، مواد آموزشی و غیره مهماند که از آنها باید استفاده کرد.
وزارت معارف در اولین اقدام عوامل موثر بر کیفیت آموزشی را باید شناسایی کند. این اقدام باعث شناسایی عوامل دیگر مثل ناامنی، آلودگی هوا و غیره نیز خواهد شد که در چگونگی بهبود کیفیت آموزشی موثر است و نسبت به کشورهای مختلف، متفاوت. شناسایی عوامل موثر بر کیفیت آموزشی در مراحل برنامهریزی نصاب تعلیمی، تربیت معلم، تهیه ابزارهای آموزشی (مواد ممد درسی) و تجهیز مکاتب، برنامهریزان را کمک میکند تا به درستی و دقت کامل نسبت به آن تصمیم بگیرند. بدون تشخیص عوامل موثر بر کیفیت آموزشی نمیتوان به درستی بر مشکلات فعلی فایق آمد. از این رو، شناسایی عوامل از اولویت اهدافی وزارت معارف باشد و نسبت به آن اقدام عملی اتخاذ نماید.
شناسایی عوامل و متغییرها در بهبود کیفیت آموزشی روند برنامهریزی کیفیت را عملا رقم میزند و در جهت استحکام و قوام خروجیهای مورد انتظار که تربیت نیروی انسانی نسل بعدی کشور است، موثر واقع میشود. در کنار این موضوع، راهحلهای احتمالی دیگری نیز وجود دارد که بر بهبود کیفیت آموزشی و فراهمآوری زمینهی یادگیری پایدار، مفید تلقی میشود.
راهکار2. در اقدام بعدی، وزارت معارف مکلف است تا محورها و نهادهای اصلی برنامهریز را براساس ضرورت جهت بهبود کیفیت در کشور تشخیص داده و از ظرفیتهای موجود در آن آگاه باشند. تشخیص درست از ظرفیتهای علمی و مسلکی موجود در نهادهای برنامهریز، روند علمیسازی عملکردها، کارکردها و فعالیتها در ادارههای برنامهریز را تعمیم میبخشد. همچنان، سرمایهگذاری علمی، انسانی و مالی، جایگاه و اعتبار نهادهای برنامهریز را تثبیت کرده و بر چگونگی بهبود کیفیت آموزش در کشور موثر واقع میشود. در واقع، این ظرفیتهای علمی انسانی است که جایگاه و اعتبار نهادهای علمی و اکادمیک را بالا برده و به در یک جامعه تصویر درست از آن معرفی میکند.
با این حال، جهت تخصصیسازی نهادهای اصلی برنامهریز صلاحیتهای بیشتری تصمیمگیری به نهادهای ریز برنامهریز داده شود. هر قدر نهادهای خٌرد برنامهریز از صلاحیتهای بیشتری تصمیمگیری برخوردار باشند، به همان اندازه کیفیت تصمیمگیری و خروجیهای مورد انتظار بهتر میدرخشد. با اتخاذ این رویکرد، افغانستان عملا تخصصیسازی در سطوح مختلفی برنامهریزی را تجربه کرده و با بخشهای مختلف با توجه به یافتههای علمی خواهد پرداخت. با تخصصیسازی، نظام آموزشی معارف در راستای فراهمآوری کیفیت آموزشی موثر واقع شده و تصمیمگیریهای عقلانی بیشتری اتخاذ میکند.
عامل اصلی تخصصیسازی نهادهای علمی برنامهریز، نیروی متخصص انسانی است. استخدام افراد شایسته در بخشهای برنامهریز تعهدی است که در تخصصیسازی نهادها عملا کمک میکند. متخصص یک بخش از توانایی برنامهریزی و موفقیت در برنامههای خویش آگاه بوده و خلاها و کاستیها را به درستی تشخیص میدهد. لذا، بدون کادرهای علمی و مسلکی مجرب، تخصصیسازی تنها به حرف باقی میماند. تعهد عملی وزارت معارف برای بهبود کیفت آموزشی، گماشتن افراد مجرب و شایسته است و در اوایل برنامهریزی وزارت معارف شایستگیهای شغلی بخشهای تخصصی را تشخیص داده و با اداره خدمات ملکی شریک کند تا به استخدام افراد شایسته بپردازد.
راهکار3. در وزارت معارف نهادی که مستقیما با کیفیت آموزشی سروکار دارد، ریاست عمومی نصاب تعلیمی و تألیف کتب درسی است. وزارت معارف با چالشهای جدی عدم مدیریت امور علمی در این ریاست برنامهریز (نصاب تعلیمی) روبهروست. در چند سال گذشته، تلاشها برای اصلاح نصاب تعلیمی صورت گرفت، ولی نتایج موثری در پی نداشت.
با توجه به این چالش، ساختار مدیریت نصاب تعلیمی در معارف افغانستان نیازمند تغییر بنیادی است. تغییر در ساختار مدیریت باید مؤلفههای چرخهی نصاب تعلیمی را شامل شود تا نظارت و کنترل از مجرای واحد صورت پذیرد. این در واقع فرصتی را برای طراحان نصاب تعلیمی فراهم میکند تا عملا از چالشها، کاستیها و خلاهای علمی موجود در حیطههای طراحی، تطبیق و ارزیابی آگاه باشند. رویهمرفته، ارتباط ریاست عمومی نصاب تعلیمی را با چرخه دوم (حیطهی تطبیق) مستحکم کند. طوری که در حال حاضر این ارتباط با حیطهی دوم قطع است و به گونهی رسمی با آن ارتباط ندارد. بنابراین، سمپوزیم ملی معارف که به تاریخ 16، 17 و 18 جدی در کابل برگزار شد در خصوص مدیریت نصاب تعلیمی، نظارت حیطههای سهگانه را مورد توجه قرار داده باشد. در غیر این صورت نیازمند بازنگری مجدد برای مدیریت نصاب تعلیمی خواهیم بود.
راهکار4. موضوع بهبود کیفیت آموزشی با خصوصیسازی نیز پیوندی نزدیک دارد. با توجه به تجارب کشورهای مختلف، خصوصیسازی آموزش عامل مهمی برای بهبود کیفیت آموزش تلقی میشود. وزارت معارف جهت سبکسازی بار سنگینی که بر دوش میکشد، مکاتب و نهادهای خصوصی را در این زمینه تشویق کند. یا به عبارت دیگر، وزارت معارف با پرداخت معاشهای آموزگاران، توزیع کتابهای درسی رایگان، توزیع زمینهای دولتی به مکاتب خصوصی، سهلسازی مقررات اداری در روند ایجاد و تأسیس مکاتب، از بار سنگین مسئولیت کیفیت آموزش بکاهد. در صورتی که، وزارت معارف نسبت به بهبود کیفیت آموزش و پرورش با مردم صادق و متعهد باشد، این طرح با الگوبرداری از کشورهای مختلف قابل تطبیق است.
به همین ترتیب، وزارت معارف برای خصوصیسازی نهادهای معتبر دولتی (نصاب تعلیمی، تربیت معلم، نشرات و غیره) از مسئولیتهای سنگین آنها بکاهد. و با ایجاد فرصت برابر برای تشویق کمپنیهای خصوصی در خصوصیسازی نصاب تعلیمی و نهادهای دیگر در وزارت معارف تلاش کند تا از این طریق به بهبود کیفیت آموزشی موثر باشد. به این ترتیب، بخشهای مختلف وزارت معارف با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع به نهادهای خصوصی تحویل داده شود. از این طریق هم به کیفیت آموزش تمرکز میشود و هم فرصت کاری برای هزاران نفر در کشور فراهم میگردد.
تشویق وزارت معارف پیرامون خصوصیسازی سبب بهبود کیفیت آموزشی خواهد شد و شاگردان مکاتب در کشور عملا آن را تجربه خوهد کرد. با اینکه نهادهای خصوصی بهطور عام و مکاتب خصوصی بهطور خاص در چند سال گذشته در بهبود کیفیت آموزشی و خروجیهای مورد انتظار موفق بودند، میتوانند در افغانستان موثر باشد.
نتیجهگیری
با اینکه از زمان تدوین اهداف توسعه پایدار (هدف چهارم) حدودا پنج سال میگذرد، معارف افغانستان نتایج قابل ملاحظهای نسبت به آن نداشته است. اینکه در بسیاری از موارد بهجای تأکید بر کیفیت به شعارها بسنده شده، در واقع امر، دستیابی به آموزش باکیفیت را از مسیر اصلی آن منحرف میکند. با توجه به این وضعیت، اعتماد عامه بهعنوان عنصر تأثیرگذار بر کیفیت آموزش نسبت به ظرفیتهای موجود در معارف جهت آوردن کیفیت نیز کاهش مییابد. وزارت معارف بهعنوان یکی از مجریهای هدف چهارم در افغانستان به دنبال کیفیت واقعی آموزش در کشور باشد. و بدون تأخیر، ظرفیتهای موجود در وزارت معارف را شناسایی کرده، و از کار آنها بهلحاظ علمی مدیریت شود. با توجه به تجارب کشورهای مختلف، الگوبرداری برای بهبود کیفیت فرصتی مناسب برای معارف افغانستان است. در نهایت از راهکارهای پیشنهادی جهت بهبود کیفیت استفاده کرده و از بحران ملی یادگیری جلوگیری کند، تا عملا با کیفیت معارف بهگونهی جدی برخورد شود.