انتخابات و تجربه‌ی مدنی متفاوت

انتخابات یگانه ساز‌و‌کار قانونی برای انتقال مشروع و مسالمت‌آمیز قدرت در نظام‌های دموکراتیک می‌باشد. مردم به واسطه‌ی شرکت در انتخابات به فرد یا گروه مورد نظر خود رای داده و بدین ترتیب حق حاکمیت خود را اعمال می‌کنند. در نظام‌های سیاسی که آرای مردم ملاک می‌باشند، مشروعیت و عدم مشروعیت حکومت‌ها با میزان حضور مردم در انتخابات و رضایت آنان از برنامه‌ها و سیاست‌های دولت سنجیده می‌شود. حضور پر‌شور و شکوه‌مند مردم در پای صندوق‌های رای، نه تنها موقف و جایگاه حکومت و افرادی را که به قدرت می‌رسند، در سطح ملی و بین‌المللی تضمین می‌کند، بل‌که شعور بلند سیاسی، آگاهی، قدرت جمعی و شکوه اقتدار مردم را نیز به نمایش می‌گذارد. بنا‌براین، در تمامی کشورها تلاش می‌شود تا انتخابات به گونه‌ی پر‌شور و با‌شکوه برگزار گردد و مردم با مشارکت بالا در پای صندوق‌های رای حضور یابند. بی‌علاقگی مردم و میزان مشارکت پایین آنان در انتخابات، نتیجه و اثرات نا‌مطلوبی بر وضع کشورها به‌جا می‌گذارد. چنین وضعیتی دست‌کم در سطح بین‌المللی چهره‌ای از دولتی ضعیف با مشروعیت و پایگاه متزلزل به نمایش می‌گذارد و در سطح ملی نیز چالش‌ها و مشکلات زیادی را به وجود می‌آورد.

تجربه‌ی یک انتخابات پر‌شور برای افغانستان، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد. انتخابات پیش‌رو به باور بسیاری‌ها، می‌تواند به نقطه‌ی عطفی در تاریخ کشور تبدیل شود و سرنوشت مهمی را برای کشور رقم زند. بدیهی است که به تبع اهمیت‌ نفس برگزاری انتخابات، حضور پر‌شور مردم به‌پای صندوق‌های رای نیز به همان میزان اهمیت دارد. یک انتخابات بی‌روح، نا‌سالم، محدود و نمایشی نمی‌تواند شکوه حضور مردم را به نمایش بگذارد و پختگی، حساسیت و قدرت مردم را در تعیین سر‌نوشت‌شان به رخ مخالفان نظام و هم‌چنین در سطح بین‌المللی به نمایش بگذارد. با توجه به شرایط حساس کنونی در کشور، دور دوم انتخابات بایست به بهترین شکل ممکن برگزار شده و به یک تجربه‌ی پر‌شور و تاریخ‌ساز در کشور مبدل شود. برگزاری چنین انتخاباتی، آرزوی بخش عمده‌ی جامعه بوده و انتظار عمومی این است که لااقل بتوانند از این فرصت استفاده‌ی احسن را بکنند. حضور وسیع مردم در پای صندوق‌های رای، جنبه‌ی انگیزشی دارد. به این معنا که اگر شرایطی به وجود آید که در اثر آن مردم انگیزه‌ی کافی برای شرکت در انتخابات پیدا کنند، میزان مشارکت بالا خواهد رفت‌؛ در حالی که  فقدان جو و فضای انگیزشی مناسب، می‌تواند میزان مشارکت مردم را به گونه‌ی قابل ملاحظه‌ای پایین آورد. فراهم‌آوری چنین فضای انگیزشی، از یک‌سو ارتباط تام و تمام با برنامه‌های نامزدان انتخابات ریاست جمهوری و شیوه‌ی مبارزاتی آنان دارد و از سوی دیگر، اطمینان از سلامت و شفافیت انتخابات و حرمت آرای‌شان. با وجود یک دور کمپاین و اکنون دور دوم این پروسه، هنوز هم دو نامزد پیش‌تاز نتوانسته برنامه‌هایی را ارائه کنند که منجر به تغییر رویه‌ی انتخاباتی مردم گردند. بسیاری از نامزدان از یک طرف دچار توهم خود‌برتر‌بینی هستند و از سوی دیگر، برنامه‌ی جامع، مدلل و روشنی برای حل مسایل پرشمار کشور را ندارند. بد‌تر از این،‌ در مواردی دیده می‌شود که بسیاری از نامزدان قاعده‌ی بازی دموکراتیک را رعایت نمی‌کنند و در یک فرایند دموکراتیک، رفتار غیر‌دموکراتیک و اقتدارگرایانه را از خود به نمایش می‌گذارند.

اصل شفافیت و سلامت انتخابات روی دیگر این سکه است. احترام به آرای مردم و انتخاب آنان اگر رعایت نشود، انتخابات چیزی جز بازی نمایشی برای دست‌به‌دست کردن قدرت نخواهد بود و بدین ترتیب، انتخاب مردم نیز بی‌معنا خواهد شد. بد‌گمانی نسبت به انتخابات در افغانستان همواره وجود داشته و اکنون نیز به‌رغم برخی خوش‌بینی‌ها، هنوز اعتماد لازم مردم به این روند دموکراتیک جذب نشده است. بی‌اعتمادی مردم به روند انتخابات و تصور آنان مبنی بر مهندسی انتخابات از سوی حکومت باعث شده تا بسیاری‌ها به انتخابات به عنوان فرصت مطلوب برای تعیین سرنوشت سیاسی کشور نگاه نکنند. این بی‌اعتمادی افکار عمومی بی‌جهت نیست؛ چون به نحوی تمامی جریان‌های دخیل در امر انتخابات سعی دارند،‌ به هر طریق ممکن آرای مردم را به‌نفع خود استفاده کرده ‌یا اساساً دست به جعل و تقلب بزنند.