چرا با زندانیان طالبان با تسامح برخورد می‌شود؟

هفته‌ی پیش دولت ایالات متحده پنج تن از مقام‌های بلند‌پایه‌ی دولت سابق طالبان را که بعد از سقوط دولت طالبان بازداشت شده بودند و در زندان گوانتانامو زندانی بودند، در بدل یک سرباز امریکایی به نام بو برگدال که پنج سال پیش توسط طالبان بازداشت شده بود و تاکنون در اسارت طالبان قراد داشت، رها کرد و این زندانیان رها شده اکنون تحت نظارت دولت قطر در آن کشور به‌سر می‌برند.

رییس جمهور کرزی هم به مناسبت هشت ثور، سال‌روز پیروزی مجاهدین، صدها زندانی طالبان را حکم تخفیف مجازات و رهایی‌شان را صادر نمود‌ و از آن‌هایی که آزاد شده بودند، خواست‌ که دیگر به صف مبارزه ‌علیه دولت نروند. اما برخلاف این نیت‌های خوش‌بینانه، این زندانیان طالبان و زندانیان دیگر‌ این گروه که مورد عفو قرار گرفته‌اند، پس از رهایی‌شان دوباره به صف طالبان پیوسته‌اند. در تازه‌ترین مورد، ملا نورالله نوری، یک مقام ارشد طالبان که در بدل رهایی بو برگدال از طرف دولت امریکا آزاد شده است و اکنون در قطر ‌تحت نظارت قرار دارد، به یکی از طالبان گفته است که از این‌که آزاد شده‌ است خوش‌حال است و به‌زودی دوباره به صف جنگی ‌علیه دولت و حضور امریکا در افغانستان برمی‌گردد‌.

مهم‌ترین سوال در این خصوص این است که چرا نسبت به رهایی طالبان با تسامح برخورد می‌شود؟ حال آن‌که آن‌ها از صف جنگ بازداشت شده‌اند و عملا ‌علیه دولت و سربازان کشور جنگیده‌اند. لازم است که با این زندانیان برخورد سهل‌انگارانه صورت نگیرد و مطابق حکم قانون‌ مورد محاکمه قرار گیرند، پس از سپری کردن کامل دوره‌ی مجازات‌شان، رها شوند و با آن عده از افراد خطرناک طالبان که خطر جدی برای به چالش کشیدن امنیت اجتماعی جامعه ‌ا‌ند و برگشت دوباره‌ی‌شان به صف جنگ ‌علیه دولت متصور است، باید به طور جدی و مسئولانه پرونده‌‌های‌شان مورد دقت قرار گیرند و با توجیه‌های بی‌بنیادی که آن‌ها می‌توانند به روند صلح کمک کنند ‌یا دوباره به صف جنگ‌ برنمی‌گردند، برخورد صورت نگیر‌د، بل‌که منطقی به نظر می‌رسد که نسبت به رهایی تمامی زندانیان طالب‌ که از صف جنگ گرفته شده‌اند و نقش تخریبی و خطر‌آفرین‌شان ثابت است، از دقت عمل بیش‌تری کار گرفته شود. حتا لازم به نظر می‌رسد که در صورتی که آن‌ها به دلیل اتهام اندک‌شان مورد عفو قرار گیرند، باید ‌تحت شرایط و محدویت‌‌ رها شوند، تا ‌به‌را‌حتی دوباره به صف جنگ برنگردند.

واقعیت مهم این است که طالبان براساس باورهایی که دارند، جنگ ‌علیه دولت و نیروی‌های امنیتی را توجیه اعتقادی می‌نمایند و براساس این توجیه ایدیولوژیک و با در نظرداشت پیروی مطلق از این پندار، مشکل به نظر می‌رسد که زندانیان رها شده دوباره به صف جنگ برنگردند.

مسئله‌ی دیگر این است که تمامی طالبان‌‌ زندانی که تاکنون آزاد شده‌اند، جدی‌تر از گذشته به جنگ علیه دولت و اخلال امنیت جامعه پرداخته‌اند و اعمال وحشایه‌ی‌شان جان شهروندان کشور را گرفته‌اند. سوالی که در این مورد مطرح است، این است که مسئولیت این اعمال را چه کسی می‌تواند به عهده بگیرد؟ و آیا حکومت نسبت به این سوال پاسخ منطقی دارد؟