رفع یک شبهه‌ی خطرناک

رفع یک شبهه‌ی خطرناک

حال که به پایان ماه مبارک رمضان نزدیک می‌شویم، بجاست که نگاهی بر دیدگاه‌های مختلف در مورد این ماه مبارک بیندازیم. هر سال که ماه مبارک رمضان فرا می‌رسد، من در پوست خود نمی‌گنجم از خوش‌حالی. اگر ایمان‌تان از آن ایمان‌های سست و بهانه‌گیر باشد، حتما با خود فکر می‌کنید که گرسنگی و تشنگی چه لطفی دارند که آدم به خاطرشان خوش‌حال شود. خوب، مشکل کسانی چون خدای‌نخواسته شما این است که از ماه مبارک رمضان فقط تشنگی و گرسنگی‌اش را می‌بینید. آیا فلسفه‌ی این ماه مبارک فقط همین است که مسلمانان از تشنگی و گرسنگی رنج ببرند؟ پاسخ منفی است. پس اثبات گردید که سوال این است که اگر فلسفه‌ی این ماه مبارک فقط تحمل گرسنگی و تشنگی نیست، پس فلسفه‌ی آن چیست. این سوال را کسی می‌پرسد که از ماه مبارک رمضان فقط تشنگی و گرسنگی آن را می‌بیند. درحالی‌که پرسش اساسی این است که آیا هدف و فلسفه‌ی روزه گرفتن برای یک انسان فقط تحمل تشنگی و گرسنگی است؟ در صورتی که سوال ما این باشد، در آن صورت پاسخ آن منفی می‌باشد. بر علاوه‌ی استدلال فوق‌الذکر، ما اگر منابع معتبر در مذاهب مختلف را به دقت بررسی کنیم، هیچ عالم دینی را نمی‌یابیم که گرسنگی و تشنگی را به‌عنوان فلسفه و هدف روزه گرفتن بیان نموده باشد. فلهذا این که بگوییم فلسفه‌ی ماه مبارک رمضان گرسنگی و تشنگی است، یک دیدگاه سطحی بوده و از اطلاعات نادرست درباره‌ی فلسفه‌ی رمضان نشئت می‌گیرد.

مرحوم ملا محسن فیض ترکستانی در رساله‌ی «منهج العدل و طریق السلامه» بحث فشرده‌ای درباره‌ی فواید جسمی و روحی روزه دارد. ایشان حکایت یک مرد صحرانشین را نقل می‌کند که با خلوص نیت روزه می‌گرفت. در اواخر ماه مبارک آن مرد صحرانشین ناگهان از دنیا برفت. وقتی که اطباء جسد او را معاینه کردند دیدند که در بدن او جز فقدان حیات که امر الهی است هیچ گونه مشکلی وجود ندارد. ابوالفضل خجندی که در آن ایام در رکاب سلطان علاءالدین ایبک سفر می‌نمود و طبیب حاذقی بود از دیدن جسد آن مرد صحرایی در عجب شد و گفت:

«به خدا قسم، من اموات بسیار دیده‌ام، اما کسی را بدین آرامش و طمانینه‌ که این مرد صحرانشین راست، نیافته‌ام».

ویلیام چاک، روانشناس معروف امریکایی، معتقد است که طهارت معنوی و تزکیه‌ی نفسانی‌ای که یک مومن در ماه رمضان حاصل می‌کند، برابر با هزاران جلسه‌ی مشاوره‌ی روانی با مشاوران کم‌تجربه است. وی می‌نویسد:

«اگر کسی به شما بگوید که بروید یک ماه روزه بگیرید یا سه سال خود را در معرض مشاوره‌ی یک مشت مشاور روانی بی‌سواد و بی‌رحم که قریب است خودشان دیوانه شوند قرار بدهید (مشاورانی که هیچ هدفی جز خالی کردن جیب شما ندارند)، شما کدام یکی را انتخاب می‌کنید؟ آیا عقل شما چه گونه حکم می‌نماید؟»

داکتر چاک سپس به پاسخ سوال خود می‌پردازد و می نویسد:

«بدون تردید، عقل به ما حکم می‌کند که یک ماه روزه بگیریم. روزه گرفتن، به شرطی که با خلوص نیت همراه باشد، ما را از شر رذالت‌هایی چون حسد، بخل، ستم، هوای نفس، خودخواهی، تکبر، دروغگویی و گناه رها می‌کند. درحالی‌که مشاور دیوانه نمی‌کند».

می‌بینیم که اگر چه ما در ماه مبارک رمضان از گرسنگی و تشنگی رنج می‌بریم، گرسنگی و تشنگی به هیچ وجه هدف و فلسفه‌ی روزه نمی‌باشد. شاید کسی شبهه بیندازد و بگوید که وقتی از گرسنگی و تشنگی رنج می‌بریم، چه فرق می‌کند که فلسفه‌ی روزه آن باشد یا آن نباشد. پاسخ ما این است که جواب ابلهان خاموشی است. اما چون اکثر اوقات وقتی که ما در حالت جواب ابلهان خاموشی قرار می‌گیریم ابلهان فکر می‌کنند که ما جوابی نداریم، در این‌جا با تحمل قربانی سکوت خویش را شکسته و جواب مقنع می‌دهیم:

آیا خداوند مهربان روزه را برای شکنجه‌ی بندگان خود خلق نموده است؟ اگر خدای نخواسته کسی این گونه فکر نماید، آیا دیگر می‌توان او را یک شخص مومن و معتقد دانست؟ وقتی که حکم گردیده که هر مسلمان بالغ و سالم و عاقل باید در ماه مبارک رمضان روزه بگیرد و آب و غذا میل ننماید، آیا شخص روزه دار که گرسنگی و تشنگی را تحمل می‌نماید آیا روزه عبارت می‌باشد از گرسنگی و تشنگی؟ چه‌طور امکان دارد که ما بگوییم بلی همین طور است، درحالی‌که این طور نمی‌باشد؟ در حقیقت، کسی که دلش با نور ایمان روشن شده باشد، هرگز این را نمی‌گوید.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *