از دیدن این عنوان وحشت کردید؟ نگران نباشید. یک رشتهی علمی است. میدانید که «اولاد کمتر، زندگی بهتر» شعار مهمی است و مراعات آن باعث خوشبختی انسان میشود. به همین خاطر، غلام رسول وطندار ما که یک فرزند دارد، یک کلبه و چهار تا بز و سه راس گوسفند دارد و مشغول بهتر زندگی کردن است. اما محمد عطا که شانزده فرزند نرینهی ناصالح دارد، این شانزده فرزند خود را به شانزده کشور یوروآفرین اعزام کرده و ده تا حویلی و هشت موتر و میلیونها افغانی نقد دارد و حالاش واقعا بد است. اما این وضعیت از نظر جامعهشناسی مخصوص جامعهی افغانستان حرف چندانی برای گفتن ندارد. اگر شما نمونهی محمد عطا را در سطح کلان عملی کنید، جمعیت قبیلهی تان زیاد میشود. ولی این زیاد شدن جمعیت ممکن است واقعا به نفع تان نباشد. علتاش این است :
مردم متدین افغانستان بسیار خوش قلب و دلسوز هستند. اما خوب، میدانید که آدم مهربان و دلسوز معمولا برای این که مهربان و دلسوز باشد، نیاز به آدم هایی دارد که به مهربانی محتاج باشند و وضع شان طوری باشد که دل سوختنِ آدم بیاید. برای این کار خیلی اهمیت دارد که اندازهی مناسب جمعیت خود را بدانیم. در جامعه شناسی افغانی اندازهی جمعیت بسیار چیزها را تعیین میکند، از جمله نوع برخورد ما با همدیگر را. متاسفانه مرز میان تعداد لازم و تعدادِ بیش ازحد در کشور عزیز ما چنان باریک است که اندکی بی احتیاطی کنی از فرقِ مردم میافتی و میروی زیر پای شان. مثلا فرض کنید هندو هستید و شهروند افغانستان و در پارلمان افغانستان یک نفر نماینده دارید. ممکن است جمعیت شما هندوها طوری باشد که یک نمایندهی پارلمان برای تان کم باشد و دو نفر زیاد. به همین خاطر ما نه میتوانیم با شما مهربان باشیم و نه میتوانیم با شما بدی کنیم. اندازهی جمعیت تان گیج کننده است. پشتونها و هزارهها و تاجیکها و ازبیکها و ترکمنها بیش از حد لازم جمعیت دارند و به همین خاطر به طور اتوماتیک مستحق دشمنی همدیگر هستند. یهودیها خیلی کم اند و شرمآور است که آدم سر شان رحم کند. بلوچها نه زیاد اند و نه کم. جمعیت کاملا مناسبی دارند. این است که برادر مایند و نور چشم ما و انشاءالله روزی برسد که بدون این که اندازهی جمعیت شان تغییر کند به حقوق حقهی خود برسند.
ملاحظه میکنید که اولاد کم و زیاد داشتن مهم نیست. مهم این است که سرجمع افراد قبیله نه زیر خط فقر جمعیت بماند و نه از خط لازم جمعیت قابل ترحم فراتر برود.