گروه طالبان با نشر اعلامیهی در وبسایت خود، دو شبکهی تلویزیونی خصوصی در افغانستان را تهدید به حمله نظامی کرده است. طالبان در اعلامیهی شان گفته است که این دو تلویزیون، خبرهای کذب را از قندوز که گویا گروه طالبان دختران خوابگاه دانشگاه قندوز را مورد تجاوز جنسی قرار داده، نشر کرده است. طالبان در اعلامیهی خود نوشته است که کمیته نظامی طالبان به افراد تحت امر خود دستور داده است تا تمام کارکنان این دو شبکه را مورد حمله نظامی قرار بدهند. در اعلامیه طالبان آمده است که از این پس هیچ کارمند، تیم خبری، گوینده و گزارشگران این تلویزیونها مصئونیت ندارند.
گروه طالبان در ایجاد رعب و وحشت در جامعه و کشتن افراد بیگناه سابقهی طولانی دارد. اما تهدید کردن دو شبکه تلویزیونی به حمله نظامی، نخستین هشدار جدی این گروه پس از دگردیسیها در رهبری طالبان به شمار میرود. گروه طالبان در کنار اینکه با دولت جنگید/میجنگد چه کارهای دیگر که میتوانست اما نکرد؟ طالبان در یک دوره طولانی زیر فرمان ملا عمر از هیچ کاری دریغ نورزیدند. این گروه روحانیون را در مساجد، معلمان را در مکاتب، مسافران را در شاهراهها و عابران را در جادهها کشتند. طالبان افراد ملکی و بیگناه را در یک جنگ اعلام ناشده، از پای درآوردند. اما تهدید کردن رسانهها با حملهی نظامی از خلاقیتهای اختر منصور است. در واقع اختر منصور با هدف گرفتن رسانهها به مثابه دشمن، دامنه وحشت را گسترش میدهد و جنگ طالبان را علیه همه به راه میاندازد.
طالبان با دشمن تراشیهای تازه برای خود، باب یک فصل نوین را گشوده است. این فصل را اختر منصور؛ رهبر تازه به دوران رسیدهی طالبان، خواهد نوشت. این فصل که در واقع طرح تازهی طالبان برای راهاندازی یک جنگ تمام عیار به شمار میرود، کسانی را هدف قرار میدهد که در نبرد طالب و دولت، جز مسئولیت اطلاع رسانی و حفظ بیطرفی هیچ نقشی را میان طرفهای جنگ، بازی نکردهاند. رسانهها چه در گذشته یا اکنون توازن اطلاع رسانی را بر حسب حرفه و مسئولیت، رعایت کردهاند. خبرنگاران و روزنامهنگاران برای گزارش دادن رویدادها نظریات و اظهار نظرهای طرفهای درگیر را تا آنجاییکه از نظر زمانی و دسترسی به منابع (دو طرف) مقدور بوده، در نظر گرفتهاند.
استدلال کردن برای گروهی که فراتر از باورهای جزم گرایانهی خود به هیچ ارزش و منطق انسانی پایبند نیست، بیهوده است. اساساً تفهیم کردن این امر برای طالبان که حساب رسانههای مستقل جدا از دولت است، ناممکن است. آنگونه که تا هنوز طالبان حاضر نشده است میان یک کودک و سرباز تفاوت قایل شود، مرز میان دولت و مطبوعات را هم به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، طالبان یک هدف را دنبال میکند: کشتن! برای طالبان مهم نیست قربانی حملههای آنها یک فرد ملکی است یا نظامی.
فعالیت رسانهی در جغرافیای جنگ مثل افغانستان مخاطره آمیز است. به همین دلیل گراف خشنونت علیه خبرنگاران بالا است. این نخستین مورد نیست که اعضای جامعه مطبوعاتی کشور مورد تهدید نظامی طالبان قرار گرفته است بلکه جامعه خبرنگاران همیشه اطلاع رسانی را زیر فشارها و تهدیدهای این و آن، به سمع مردم رسانده و پخش و نشر کردهاند. موارد بیشماری از بد رفتاریهای مقامات حکومتی در حد لت و کوب با خبرنگاران وجود دارد.
پرسش این است: چه کار باید کرد؟
خبرنگاران قشر آسیب پذیر هستند. دولت در برابر جامعه خبرنگاران مسئولیتهای قانونی دارد تا از جان آنها حفاظت و زمینه را برای اطلاع رسانی فراهم کند. دولت ملزم بر حمایت از آزادی بیان و مطبوعات است. براساس قانون رسانههای همگانی و «برمنبای ماده سی و چهارم قانون اساسی و رعایت ماده نوزدهم میثاق بینالمللی حقوق بشر» حکومت مکلف است برای تطبیق قانون زمینه را برای «گسترش و حمايت از حق آزادی فکر و بيان، دفاع از حقوق روزنامهنگاران و تأمين شرايط فعاليت آزاد آنها ..» فراهم کند.