افغانستان: جدایی به منظور اتحاد؟

منبع: سایت رسمی مرکز «توسع هی آسیایی »

مهدی زرتشت

بخش سوم و پایانی

 آیا امضای قرارداد امنیتی میان افغانستان و امریکا- دست‌کم برای مدتی- به معنای پایان جنگ در افغانستان است؟

فکر می‌کنم، نه. چرا؟ چون این قرارداد، میان دولت‌های امریکا و افغانستان امضا‌ شده است؛ اما دولت افغانستان با طالبان همچون یک نیروی جداگانه، دعوا دارد. می‌بینم که طالبان در ارتباط به نتایج انتخابات و امضای قرارداد امنیتی با امریکا، موضع مشخص خود را حفظ می‌کنند.

در حال حاضر، دولت افغانستان طالبان را به اشتراک در دولت وحدت ملی، دعوت می‌کند؛ اما طالبان این تقاضا را بارها رد کرده‌اند. مثل این‌که آن‌ها امضای این قرارداد با امریکا را محکوم می‌کنند. فکر می‌کنم که خروج نیروهای ناتو، فرصت جدیدی را برای تجدید حیات طالبان‌ فراهم می‌آورد. البته کاهش حضور نظامی خارجی، درجه‌ی تحریک‌پذیری آن‌ها را برای تمایل به ادامه‌ی جنگ، کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، حضور قدرتمند و مجهز نیروهای خارجی در مناطقی از کشور، یک عامل مهم بازدارنده‌ی نظامی بود. پس از خروج امریکایی، مسئولیت تأمین امنیت، با نیروهای افغان خواهد بود. این‌که آن‌ها چگونه خود را نشان خواهند داد، سوال بزرگی است.

اطلاعاتی در دست داریم که نشان می‌دهند، در حال حاضر در 17 ولایت از 34 ولایت افغانستان، طالبان مشغول فعالیت‌های جنگی خود هستند. آن‌ها در مورد خود می‌گویند: «ما در دست داریم، ما وجود داریم.» شهروندان افغانستان خود تأکید می‌کنند که در جریان یک سال گذشته، فعالیت‌های طالبان به‌طور چشم‌گیری افزایش یافته است. قبلاً نیروهای باالقوه‌ی آن‌ها 30 هزار نفر تخمین زده می‌شد؛ در حالی که اکنون بیش‌تر از 50 هزار نفر تخمین زده می‌شود. از یک‌سو، به نظر می‌رسد که حفظ حضور نظامی ایالات متحده‌ی امریکا، یک ضرورت باشد؛ اما از سوی دیگر، پرسش از تعامل ایالات متحده و افغانستان علیه طالبان هنوز سرباز باقی مانده است؛ چرا که به اتفاق امریکا، مسئولیت ثبات و توسعه‌ی افغانستان‌ ادا نمی‌شود.

آیا تأخیر در خروج نظامی امریکا به رویدادهایی که اخیراً پیش آمده، ارتباط می‌گیرد؟

ایالات متحده همواره اذعان کرده است که می‌خواهند افغانستان را ترک کنند: اما حد‌اقل تا چند سال دیگر، به‌طور مشروط و با محدود کردن حضور نیروهایش، باقی خواهد ماند. در عین حال، این موقعیت، متناسب با منطق «ترک به منظور باقی ماندن» است؛ زیرا بدیهی است که واشنگتن می‌خواهد تأثیر قدرتمند خود را در افغانستان حفظ کند.

قابل درک است که امریکا مبالغ زیادی را در این کشور هزینه کرده است. در واقع، همه‌ی این جهت‌گیری‌ها، مبهم و متناقض به نظر می‌رسند. فکر می‌کنم‌ امریکایی‌ها روی تقویت نیروهای امنیتی افغانستان و همکاری با دولت وحدت ملی، ناگزیر خواهند بود همچنان سرمایه‌گذاری کنند و این، روشی است برای تحریک کردن طالبان. برای مثال، در ولایت هلمند همزمان با تشکیل دولت وحدت ملی، رویارویی شدیدی میان طالبان و نیروهای دولتی به وقوع پیوست است. این‌که طالبان پس از خروج نیروهای ناتو، چه رفتاری از خود نشان می‌دهند، این مسئله دقت بیش‌تر می‌خواهد.

افغانستان با کاهش کمک‌های اقتصاد بین‌المللی مواجه خواهد شد. این احتمال وجود دارد که دولت این کشور سعی کند برای ایجاد روابط سازنده با روسیه و شرکای آسیای مرکزی، دست به کار شود؟

کاهش کمک‌ها در بخش فعالیت نظامی خواهد بود. بخش اصلی نیروهای ناتو، افغانستان را ترک خواهند کرد و به این ترتیب، اقتصاد نظامی در مناطق افغانستان، به‌شدت کاهش می‌یابد. میزان درامدهای دولت افغانستان نیز کاهش خواهند یافت. برای مثال، اکنون بیش از شش ماه است که معاش ارتش افغانستان و کارمندان دولتی پرداخت نشده است. تخمیناً به 114 میلیون دالر نیاز است تا دست‌مزد نظامیان و کارمندان دولتی پرداخت شود و مشکل دامن‌گیر کنونی، موقتاً حل شود. خبرهایی که به گوش ما می‌رسند، حاکی از این اند که عملاً کشورهایی اعلام کرده‌اند که افغانستان را کمک خواهند کرد. هر زمان‌ این سوال مطرح می‌شود که این کمک‌ها چقدر به ثبات اقتصادی افغانستان کمک می‌کنند. در این راستا، نیازمندی به افزایش همکاری با افغانستان در روسیه و کشورهای آسیای مرکزی، بیش از پیش مطرح می‌شود.

در حال حاضر، رهبری روسیه و حکومت‌های آسیای مرکزی با یک چالش عمده در منطقه مواجه اند- طرح یک برنامه‌ی جدید همکاری با دولت افغانستان. جستن منافع مشترک میان دولت افغانستان و دولت فعلی تاجیکستان و همچنین دیگر کشورهای منطقه، یکی از مسایل مهم است. به هرحال، در سناریوی جدید برای روسیه، کار در شمال افغانستان یک فرصت عالی است؛ زیرا من واقعاً راهی برای تقویت حضور روسیه در کابل یا جنوب و جنوب‌غربی افغانستان‌ نمی‌بینم. برای انجام کاری در همچو مناطق، فرصت‌ها بعید است. اما در حال حاضر ما به همراه روسیه و کابل، در مناطق شمال- به روش اتحاد جماهیر شوروی سابق- فرصت همکاری را داریم. می‌دانیم که بسیاری از زیربناهای ایجاد شده توسط اتحاد جماهیر شوروی، تا حال هم به شکل واقعی خود حفظ شده‌اند. در یک زمان، ما حدود 140 پروژه‌ی مختلف ملی و اقتصادی را به‌طور عمده در کابل، شمال و شمال‌غرب افغانستان‌ پایه‌ریزی کردیم. در این‌جاست که یک زمینه‌ی مناسب برای از سر گیری مذاکرات و همکاری وجود دارد.

طرح ارائه شده در روسیه توسط گروه یوری کروپنوف[1]، یک طرح خیلی جالب برای هردو کشور افغانستان و تاجیکستان است. علاوتاً به اعتقاد من، به منظور توسعه‌‌ از راه طرح یک همکاری سه‌جانبه میان افغانستان، تاجیکستان و روسیه، این همکاری شدیداً نیاز است. جدا از این، اگر ما روی نقش رو به رشد سازمان همکاری شانگهای [ШОС] صحبت می‌کنیم، چرا [برنامه‌های همکاری سه‌جانبه‌ی افغانستان، تاجیکستان و روسیه] را در قالب پروژه‌های این سازمان‌ به اجرا نگذاریم؟

***

حامد سعیدوف، شرق‌شناس و دکترای علوم سیاسی، رییس دیپارتمنت «روسیه-تاجکستان» دانشگاه سلاوینسکی. حامد سعیدوف در دروان اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان مشاور ارشد نظامی در افغانستان کار کرده است.

__________

  • Крупнов, Юрий
دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *