توحش طالبان و سیاست انکار و اصرار مصالحه

عرفان مهران

طالبان بار دیگر با کشتار بی‌رحمانه‌ی چهارده نفر در ولایت غور، نهایت سبعیت و درنده‌خویی خود را به نمایش گذاشتند. این افراد که روز جمعه از شهر فیروزکوه، مرکز ولایت غور به سمت کابل در حرکت بودند، در مسیر راه توسط طالبان متوقف شده و به شکل فجیعانه‌ای به شهادت رسیدند. تصاویر منتشر شده از اجساد قربانیان این رویداد، نشان‌دهنده‌ی بد‌ترین جنایت ممکن از سوی این گروه بر افراد ملکی و شهروندان بی‌گناه این کشور می‌باشد. هر‌چند این رویداد اولین و تنها رویداد تکان‌دهنده از قربانی شدن افراد بی‌گناه کشور نیست، اما بی‌گمان یکی از بد‌ترین و دل‌خراش‌ترین صحنه‌های کشتار غیرنظامیان است که توسط گروه طالبان در افغانستان اعمال گردیده است.

این‌که چه انگیزه‌هایی در پس این کشتار بی‌رحمانه‌ به‌طور خاص و سلسله‌ای از این نوع حوادث در کشور به‌طور عام وجود دارند، فرضیات و دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارند. فارغ از هر‌گونه بحث و نظر در این خصوص، آن‌چه که می‌توان در توضیح این مسئله ابراز داشت، همان تأکید بر سبعیت، وحشی‌گری و روحیه‌ی خشونت و جنگ‌طلبی گروه طالبان می‌باشد. این‌گونه اعمال تنها با روی‌کرد خشونت‌محور قابل توجیه بوده و خارج از آن با هیچ منطق و دلیل دیگری نمی‌توانند قابل توضیح باشند. خشونت، ظلم، اجحاف و تحمیل رنج و مرارت بر زندگی مردم بی‌گناه، اصول کلی سیاست و عمل گروه طالبان را تشکیل می‌دهد. گروه طالبان در دوران نیم دهه حاکمیت خود بر افغانستان و در جریان یک دهه فعالیت شورش‌افگنانه‌ی خود در دوران جدید، از اعمال فجیعانه‌ی خشونت بر جان افراد بی‌گناه و بی‌دفاع کشور به مثابه ابزاری برای نمایش قدرت خود و به چالش کشیدن شرایط موجود بهره برده‌اند. به‌طور کلی، طالبان با چهره‌ی خشن و ظالمانه‌ی خود ظاهر شد، با ظلم و خشونت بر مردم حاکم شد و در نهایت با اعمال وحشت و دهشت در تقلای نمایش حضور خود و برهم زدن نظم زندگی مردم در این کشور است. بنا‌بر‌این، خشونت جزو لاینفک سیاست و اصول عمل طالبان و گروه‌های هم‌سنخ‌شان را تشکیل داده و نمی‌توان انتظار داشت که این گروه به روند عادی بر‌گرد‌د و به حق زندگی مردم ملکی و بی‌گناه احترام بگذار‌د.

‌این رویه‌ی کلی طالبان است و این گروه حاضر نیست در جامعه از خود انعطاف لازم را نشان دهد. آن‌چه مایه‌ی تأسف است، سیاست دولت در مواجهه با این گروه می‌باشد. دولت از زمان اعلام برنامه‌ی مصالحه تا‌کنون امتیازات گسترده‌ای به این گروه داده است. تمامی امتیازاتی که از جانب دولت در نظر گرفته شده، همه به شکل یک‌جانبه بوده و طالبان هیچ‌گونه وقعی به در‌خواست دولت برای انجام مذاکرات صلح از خود نشان نداده‌اند. اگر مجموعه‌‌ی امتیازاتی را که دولت برای ترغیب طالبان به انجام مذاکرات صلح در نظر گرفته، فهرست کنیم، به لیست بلند‌بالایی تبدیل می‌شود که هر‌کدام هزینه‌های هنگفتی را بر مردم و دولت تحمیل کرده‌اند. به‌رغم همه انتقادهایی که از سوی جریان‌های مختلف، اعم از دستگاه‌های امنیتی و برخی حلقات در درون حکومت از سیاست‌های موجود در قبال طالبان صورت گرفته، رییس جمهور کرزی بی‌درنگ این سیاست را ادامه داده و بر اِعمال بی‌نتیجه‌ی آن اصرار دارد. سیاست موجود دولت در قبال طالبان، فرصت‌های بهره‌مندی از حمایت‌های دولتی را برای این گروه فراهم کرده و در نهایت به تقویت قدرت و توان‌شان انجامیده است. در حال حاضر، نگاه عمومی این است که دولت با سیاست‌های کنونی عملا باعث تقویت مواضع سیاسی و نظامی طالبان گردیده است. تعریف دولت از طالبان به مثابه «برادران نا‌راضی» و بزرگ‌نمایی این گروه به عنوان یک جریان سیاسی نیرومند، وجهه‌ی کاذبی از آن در سطح داخلی و در نزد جامعه‌ی بین‌المللی درست کرده است. گروه طالبان پس از سقوط خود، از قدرت موجود بر‌خوردار نبود، اما به مرور زمان نحوه‌ی مواجهه‌ی دولت با این گروه باعث شد تا هم طالبان و هم گروه‌های سیاسی و کشورهای خارجی، این گروه را به عنوان گروه نیرومندی در نزد خود مجسم کنند. تجسمی که اساسا کاذب بود، اما به مرور زمان به واقعیتی انکار‌ناپذیر مبدل گردید. از طرف دیگر، رهایی بدون محاکمه‌ی شمار زیادی از اعضای طالبان از زندان‌ها، منع انجام عملیات نیروهای خارجی علیه طالبان، انجام سریع روند انتقال مسئولیت‌های امنیتی از نیروهای خارجی به نیروهای داخلی و تأخیر در امضای موافقت‌نامه‌ی دو‌جانبه‌ی امنیتی با ایالات متحده، طالبان را در موقعیت بهتری قرار داد. خروج اعضای گروه طالبان از زندان‌ها و برگشت بسیاری از آن‌ها به جبهات جنگ و دشواری‌های موجود در امضای موافقت‌نامه‌ی امنیتی با امریکا، انگیزه‌های بیش‌تری برای جنگ‌جویان طالبان فراهم ساخت. این گروه به نحوی بازسازی شد و اکنون دامنه‌ی خشونت‌ها و فعالیت‌های این گروه بخش‌های مختلف کشور را در بر گرفته و تحرکات آنان تهدیدهای جدی‌ای را متوجه امنیت کشور ساخته است. بدیهی است که تداوم این وضع، باعث آشفتگی‌های بسیاری خواهد شد و برای بهبود وضع امنیتی، بایست استراتژی صلح مورد بازبینی جدی قرار گیرد. بدون شک اصرار بی‌ثمر دولت و انکار مکرر طالبان، نشان می‌دهد که این سیاست راه به سوی مصالحه باز نخواهد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *