علی شیر شهیر
برخی از موترداران و رانندگان عادت دارند سلام و علیک با یک آشنا، صدا زدن، باز کردن دروازهی پارکینگ یا راه گرفتن از رانندگان دیگر، اخطار و نشان دادن عصبانیت خود را با استفاده از این وسیلهی تعبیه شده در موتر انجام دهند. در فرهنگ رانندگی و موترداری، نحوهی رانندگی و روش استفادهی افراد از موتر است که سطح رشد شخصیت اجتماعی راننده را مشخص میکند. اما گویا این موضوع در کشور ما به فراموشی سپرده شده است.
هارن، علامت صوتی موتر است. در هارن از امواج صوتی استفاده میشود و صدا تولید میکند. به وسیلهی صدای تولید شده، میتوان رانندهی موتر دیگر را از چگونگی و مقصود خود آگاه کرد. بهطور کلی، زمانی در موتر هارن زده میشود که برای ایمنی رانندگی مورد نیاز باشد. مثلا وقتی بریک موترتان بریده است، هارن میزنید تا بقیهی رانندهها را مطلع کنید یا بعضی وقتها اتقاق میافتد که رانندهی مقابل شما به چراغ سرخ، وقتی سبز میشود، توجه نمیکند، میتوانید تا ۴ ثانیه صبر کنید و بعد با یک تماس کوتاه دست با هارن، او را آگاه کنید.
آنچه در جامعهی ما کمتر به آن توجه میشود، معنای هارن زدنهاست. هر شهروندی از صبح که چشم باز میکند، تا شب، هنگامی که در رویای آرامشی دیده برهم میگذارد، هزارها، و شاید هم بیشتر، صدای هارن میشنود، بدون آنکه از آن معنایی بگیرد.
در شهرهای اکثر کشورها، هارن زدن بین ساعات خاصی خلاف قانون است. هارن زدن در نزدیکی شفاخانه و آسایشگاهها نیز ممنوع اعلام میشود. این قانون در کشور ما نیز با نصب تابلوهایی در اماکن ذکر شده وجود دارد، اما تعداد زیادی از رانندگان ما به نشانهی اعتراض به رانندگی بدِ رانندگان دیگر، دستشان را روی شاسی هارن میگذارند بهصورت ممتد فشار داده، صدای ناهنجار آن را نثار روح و روان دیگران میکنند. با این کار، میخواهند به دیگران هشدار بدهند که اشتباه کردهاند، غافل از اینکه اشتباهی را با اشتباهی دیگر پاسخ دادهاند و رواج دهندهی فرهنگی غلط در رانندگی شهر شدهاند.
صدای ناموزون بوق موترها، امروز به یکی از بخشهای جدانشدنی زندگی روزمرهی شهروندان کابل تبدیل شده است. در شهری مثل کابل، 75 درصد آلودگی صوتی ناشی از تردد موتر و صداهای تولید شده از آنهاست. شهر کابل بیش از شش میلیون نفر جمعیت دارد که بیشتر این افراد موتر های شخصی دارند. مسئولان ادارهی ترافیک کابل، افزایش موترهای شخصی را تأیید میکنند و میگویند، شهر کابل گنجایش تردد بیش از 70 هزار موتر را ندارد؛ در حالی که هم اکنون در شهر کابل بیش از 400 هزار موتر وجود دارد.
دیده میشود که مهمترین عامل هارن زدن در شهر کابل، ازدحام ترافیکی است و هر رانندهای بغض گلویش را نسبت به ازدحامهای متلاطم، با این وسیلهی تعبیه شده در موترش خالی میکند. حاصل این صداهای ناهمگون و دلخراش، تشویش و پریشانی ذهن و عصبی شدن افرادی است که مجبورند برای انجام کارهای شخصی و شغلی خود در سطح شهر تردد کنند. در اثر ایجاد این نوع آلودگی صوتی، عوارض روانی مانند کمخوابی، کجخلقی، زودرنجی، تحریک رفتارهای ضداجتماعی، خشونتطلبی، افزایش نرخ حوادث کار، مختل شدن رشدشناختی، استرس و افسردگی، پرخاشگری، کاهش تمرکز و کاهش بازده کاری هریک بر حسب میزان آلودگی صوتی محیط و تداوم آن در انسان به وجود میآیند. ایجاد مشکلات یادگیری در کودکان از دیگر آثار بد این نوع آلودگی است. آلودگی صوتی، آنچنان خطرآفرین است که براساس برخی پژوهشها، حتا میتواند احتمال خودکشی در افراد را افزایش دهد. در تحقیق جالبی دربارهی تأثیر سروصدا بر میزان پرخوری افراد در دانشگاه پنسیلوانیا مشخص شد که گروهی که در معرض صدا قرار داشتند، دو برابر گروه دیگر خوردهاند. پس میتوان گفت، چاقی هم از عوارض آلودگی صوتی است.
در کشور ما هنوز هیچ اقدامی برای حل این معضل صورت نگرفته است و سندهای جرایم ترافیکی ما، هیچ فردی را نشان نمیدهند که به خاطر بوق زدن بیجا جریمه شده باشد. در حالی که در سایر کشورهای جهان، به خاطر هارن زدن یا بوق زدن بیجا، افراد زیادی جریمه شدهاند و حتا در بعضی از کشورها، هارن زدن ممنوع اعلام شده است. در کشور ایران از آغاز سال جاری تاکنون حدود 2 هزار اعمال قانون برای موترهایی که بوق بیدلیل زدهاند، انجام شده است و حدود 480 دستگاه موتر و موترسیکل نیز به علت داشتن بوق نامتعارف، توقیف شدهاند.
در نیپال هارنهای گوشخراش ممنوع شده است و پولیس راهنمایی و رانندگی نیپال بر ضد رانندگان موترهایی که بوقهای کر کننده روی وسیلهی نقلیهی خود نصب میکنند، اعلام جنگ کرده است. پولیس نیپال ضمن جریمه کردن رانندگان خاطی، بیش از 1000 بوق گوشخراش را که زندگی را در خیابانهای اغلب پرترافیک شهرها غیرقابل تحمل کردهاند، توقیف کرده است تا از آلودگی صوتی در خیابانهای پایتختشان بکاهد.