چند روز از زلزلهی ویرانگر در افغانستان و پاکستان گذشته است و اکنون ما با این سوال مواجه هستیم که آیا میتوان این زمینلرزه را بهسادگی رویدادی ناشی از رشتهای طولانی از حوادث زمینشناسی دانست؟ یا مردم افغانستان و پاکستان میتوانند واقعا باور داشته باشند که اگر اینبار خانهها، بیمارستانها و مدارس خود را بازسازی کنند، این ساختمانها بار دیگر با زمینلرزهها فرو نخواهد پاشید؟
همزمان با آغاز کار تیم نجات در میان آوارها، زمینشناسان شروع به بررسی وقایع و اطلاعات موجود کردند تا به درک کاملتری از علت زلزلهی هندوکش برسند. ما تلاش میکنیم تا داشتههایمان را در کنار هم قرار بدهیم تا بتوانیم به اطلاعات بهتری برای پیشبینی زلزلههای آینده رسیده و خطرات کوتاهمدت و بلندمدت آن در این منطقه را ارزیابی کنیم.
دورهی بازسازی
همچنان که تعداد کشتهشدگان زلزلهی افغانستان و پاکستان بالا میرود، گروه بینالمللی امداد نیز ارایهی حمایتها و کمکها را آغاز کردهاند. نخست وزیر هند «نارندارا»، درخواست حمایت و بررسی فوری خسارات در افغانستان و پاکستان را داده است.
کارمندان گروههای نجات، در مناطق صعبالعبور زلزلهزده باید از جادههای آسیبدیده، کوهریزشها و آوارها عبور کنند. در افغانستان، بیش از 7600 خانه در اثر زلزله ویران شدهاند و در یکی از دورافتادهترین مناطق شمالشرق افغانستان هزاران مجروح برجای ماندهاند.
برخلاف زلزلهی اخیر 7.6 ریشتری که در سال 2005 پاکستان را لرزاند، عمق این زمینلرزه بسیار بیشتر بود و در نتیجه باعث ایجاد آسیبهای کمتری شد. کانون زلزلهی 2005 در حدود 6 مایل زیر سطح زمین بود، در حالی که کانون زلزلهی دیروز حدود 130 مایل عمق داشت.
زمینشناسی افغانستان و پاکستان
زلزلهی اخیر با بزرگی7.5 ریشتر که در امتداد کوههای هندوکش در افغانستان رخ داد، یکی از چندین زمینلرزهی بزرگ این منطقه در قرن گذشته است. این زمینلرزه که علت آن گسل معکوس بود، در عمق 130 مایلی سطح زمین رخ داد. گسل معکوس درنتیجهی همگرایی صفحات هند و اوراسیا در این منطقه که هر سال حدود 40 میلیمتر است، ایجاد میشود. این همگرایی درحدود 100 میلیون سال پیش، زمانی که صفحهی هند از ابرقارهی گندوانه شکست و جدا شد، آغاز شده است. این صفحه در حال حرکت به سمت شمال، در حدود 55 میلیون سال قبل به صفحهی اوراسیا برخورد کرد. درحال حاضر، صفحهی هند در زیر اوراسیا قرار گرفته که منجر به بالاآمدن رشتهکوههای شمالی در آن محدوده، گسلهی رانشی چشمگیر، و ناپایداری زمین در این منطقه میشود.
این برخورد باورنکردنی دو صفحهی قارهای، منجر به شکلگیری کوههای هیمالیا و کوههای هندوکش شده است. خوشبختانه عمق متوسط 130 مایلی این زلزله موجب انتشار شدت آن پیش از رسیدن به سطح زمین شده و صدمات آن را در مقایسه با زلزلهای با شدت مشابه در عمق کمتر، محدود کرده است.
آینده ی زمین لرزههای افغانستان
زلزلهی این هفته علیرغم آزادشدن میزان قابلتوجهی از تغییرشکل سطحی، بهاحتمال زیاد برای مدتی ادامه پیدا میکند. زمینلرزههایی به بزرگی 7+ در 150 مایلی زلزلهی اخیر ثبت شدهاند. این زمینلرزهها نتیجهی همان برخورد صفحهها است که برای 55 میلیون سال گذشته رخ داده و برای آیندههای دور نیز ادامه خواهد داشت. متاسفانه، تقریبا غیرممکن است زمینلرزهها را برای چند روز، ماه یا سال پیشبینی کرد. بسیاری از پیشبینیهای زمینلرزه یا نادرست بوده است یا زمان آن اشتباه بوده و استفادهی کمی برای مردم داشتهاند.
برای پیشبینی زمینلرزههایی مانند مورد اخیر در افغانستان، دشواریهای قابلتوجهی وجود دارد. برای پیشبینی یک زمینلرزه، باید از مقاومت کششی سنگها، فشار دیفرانسیل و بسیاری از عوامل دیگر آگاهی داشت. تمام این موارد را باید تا عمق بیش از 100 مایلی سطح زمین مشخص ساخت که نیاز به ابزارهای محدود اما باورنکردنی برای بررسی زمین زیر پای ما دارد.
همچنان که دادههای زیر سطح همچنان درک ما را از زمینلرزه بالا میبرند، میتوانیم امیدوار باشیم که این دادهها ما را بهسوی یک مدل قابل پیشبینی فراهم کند که برای مناطق ویرانشدهی زلزلهخیز امید خلق مینماید. یکی از دوستان من عبارتی دارد که میگوید زمینشناسی بد است چرا که هربار اتفاق میافتد مردم صدمه میبینند. این دقیقاً همان چیزی است که باید ما را وادار کند بهعنوان یک جامعه، به یادگیری در مورد جهان اطرافمان ادامه بدهیم تا در نتیجه بتوانیم [به] درک بهتر از جهانمان رسیده و به کسانی که نیاز دارند کمک کنیم. یک تلاش متمرکز میتواند این امید را خلق کند که تخریبهای آیندهی زلزلههایی مشابه زلزلهی اخیر افغانستان، کمتر شوند.