یکی از کارهای ارزشمندی که بعد از سقوط طالبان در افغانستان رواج یافته، رونمایی از آدمها است. آدمهاییکه به تنهایی بیشتر از تمام قوانین و مقررات افغانستان میارزند. مهم نیست شمار این آدمها به چند میرسد، مهم این است که چندیست به شمار این آدمها افزوده میشود. ناگفته نباید گذاشت که مراسم و شیوهی رونمایی از یکی به دیگر، فرق دارد. مثلاً یکی اینگونه رونمایی میشود: سابق خلبان بود، کلید طیاره پیشش بود، کمی گدودی شد، فلانی ولد فلانی طیاره را برد به مملکت دیگر فروخت. حالا یکی از افراد وفادار به آقای رییس جمهور است. البته که در انتخابات رقیب رییس جمهور بود اما بنده خدا نتوانست صندوقهای رای را به دشت برده و لگدآسا از رای پر کرده دوباره به کمیسیون انتخابات برگرداند، شکست خورد و بعد از انتخابات، رفیق رییس جمهور شد. رییس جمهور او را در بخشی از بخشها، معتمد و نمایندهاش برگزید. بعد یک سال، همین آدم مورد اعتماد توسط رسانهها رونمایی شد. یکی از رسانهها گزارش داد که وی بیشتر از سه میلیون دالر را از جیب همیشه پُر حاجیهای افغانستان دزدیده. تازه باید علاوه کرد که این مبلغ کوچک که حالا رونمایی شده، اگر درست تحقیق شود، ممکن خیلی فربهتر از آنچه حالا است، باشد.
یا یکی دیگر را اینگونه رونمایی میکنند: محترم دکتر شخصیت دانشمند است، اینقدر علم حقاش بالا است که مقام مشاوریت حقوقی رییس جمهور را از آن خود کرده. در شروع کار، از خدا خواست که عبدالرحمانی در این مملکت بیاید تا کارها به سامان شود. نمیدانم عبدالرحمان مورد نظرش آمد یا نه، اما او علمش را برای روز مبادا نگهداشت و دل به دریا زده، دست به بستههای خطرآفرین دالر برد. خیلی زود پرده از چهرهی علمی و شخصیت حقوقیاش کنار رفت، طوریکه وظیفهاش را به حالت تعلیق درآورد تا مدتی وی را معلق در هوا نگهدارد. دانشمندان میگویند که معلق نگهداشتن مردان در هوا، مقدمهی چوبکاری مفصل است.
یکی دیگر با تمام امکانات شروع کرده به دعوت جوانان به ارگ! عکس میگیرند، پلو باد میکنند، به پای هم چکچک میکنند، بغل واز کرده یکدیگر را گرم میفشارند، بعدش هم در فیسبوک نشر میکنند. انگار هیچ کسی در دنیا نمانده که بر فریب و تفنن شان واقف نباشد. با تمام امکانات به این معنا که از لِست مورد نظر، 200 جوانی را که تصور میشد سوالی در ذهن داشته باشند، حذف کردند. با تمام امکانات یک معنای دیگر هم دارد که هشت صد سال بعد درد این ملت را دوا خواهد کرد. البته گزارش های دست چپی دیگر می رسانند که این 200 جوان خودشان نرفتهاند و یادشان مانده که چند روز قبلش آنجا هفت جنازه سر بریده بر دوش مردم برای دادخواهی و طلب عدالت حمل میشد.
یکی دیگر که اول نمایندهی رییس جمهوری در حکومتداری خوب بود و به لطف رشادتهای که در هیچ کار نکردن از خود نشان داد، ارتقا یافت به معاونیت ریاست جمهوری. گفتم که این آدمها از تمام قوانین و مقررات افغانستان باارزشترند، این هم نمونهاش. انگار این ارتقا به معاونیت ریاست جمهوری بار سنگین نمایندهی رییس جمهور بودن در حکومتداری خوب را از شانههای المونیمیاش برداشت. خیلی زود محفل رونمایی او را برگزار کرده و گفتند که در آزادی خلیلالله فیروزی نقش بازی کرده، سپس با تفاهم همکاران، دل به دالر باخته و قرارداد شهرک هوشمند را سرکار کرده، اما خدا حتا معاونین و مشاورین را از چشم رییس جمهور دور نگهدارند. رییس جمهور دید که نمیشود به سوال مردم پاسخ درستی ارائه کرد، قرارداد را لغو کرد. البته از نگاه طبی معاونین یک کمی سنگین وزن اند و اگر به تعلیق درآیند، یا معلق شوند عوارض تخنیکی در دستگاه حکومتی یافت خواهند شد. به همین خاطر و به همین بهانه، ایشان هنوزهم نمایندهی خاص ریاست جمهوری در امور حکومتداری خوب است. ضمن اینکه از تمام امتیازات و صلاحیتهای معاونیت ریاست جمهوری هم برخوردار است.
و آن که هرچه مردم خواهش میکنند که تو رهبر ما هستی اما قبول نمیکند و اصرار دارد که سرباز مردم است، در این اواخر بیست و چار ساعت مصروف دعوت و بازدید مردم اند. کاخ سفید در این زمینه گفت که اگر این دیدارها همچنان ادامه یابد، این مردمی که حالا بوریا ندارد، تا سال بعد حتا هنر ملاقزدن را هم فراموش خواهند کرد و آنوقت جهان به مشکل مواجه خواهد شد. سخنگوی کاخ سفید گفت که سازمان صحت جهانی هشدار داده که تا هنوز هیچ واکسینی در این زمینه کشف نشده، لطفاً مراقب باشید. اما همانگونه که شما میفهمید کاخ سفید را چه به سرباز مردم افغانستان؟! بهتر است این کاخ سفید معلوم کند که طرفدار بارسا است یا ریال مادرید؟