پاکستان در هفتهی گذشته، شاهد حملات خونین تروریستی بود. در یکی از این حملات که در آرامگاه صوفیان در ایالت سند صورت گرفت، دستکم هفتاد نفر کشته شدند. این حمله توسط یک حملهکنندهی انتحاری صورت گرفت و گروه داعش مسئولیت آن را پذیرفت.
وقوع این رویداد تنشهای جدیدی را در روابط کابل و اسلامآباد بهوجود آورد. مقامهای امنیتی و سیاسی پاکستان دولت افغانستان را متهم میکنند که در برابر حملاتی که از خاک افغانستان علیه پاکستان صورت میگیرد، اقدامات لازم را انجام نمیدهند. اتهام مشابهی که دولت افغانستان به پاکستان وارد میکند و مدتها است که از حمایت آن کشور از گروههای تروریستی و پناه دادن به سران طالبان، شبکهی حقانی و دیگر گروههای تروریستی شکایت دارد.
این حمله، خشم مقامهای پاکستان را بیشتر برانگیخته است. بهدنبال این رویداد دیپلماتهای افغان از سوی وزارت خارجهی پاکستان احضار شدند و فراتر از آن ارتش پاکستان برخلاف تمامی عرفهای دیپلماتیک نیز این کار را انجام داد. دولت پاکستان دستور بستن مرزهای خود با افغانستان را صادر کرد و دهها مهاجر افغان را در گوشه و کنار آن کشور بازداشت نمود. دولت پاکستان به این هم اکتفا نکرد و از دولت افغانستان خواسته است، تا 76 تروریستی که به زعم مقامهای پاکستانی در خاک افغانستان پنهان شدهاند، باید به آن کشور تحویل داده شود.
کابل نیز واکنش شدیدی به اقدامات پاکستان نشان داده است. وزارت خارجه سفیر پاکستان را احضار کرد و مقامهای امنیتی هم هشدار دادند که آمادگیهای لازم را برای دفاع از کشور و مقابله با پاکستان دارند. رئیسجمهور غنی در کنفرانس امنیتی مونیخ با صراحت حمایت دولتی از تروریزم را تقبیح کرد و خواهان آن شد تا کشورهای جهان بر دولتهای حامی تروریزم فشار بیشتری وارد کنند. هرچند او بهطور مشخص از پاکستان نام نبرد، اما افغانستان بارها دولت پاکستان را به حمایت از تروریزم متهم کرده و بدون شک منظور غنی از حمایت دولتی از تروریزم، اقدامات پاکستان از تروریزم و فشار بیشتر بینالمللی بر این کشور است.
روابط افغانستان و پاکستان بهدنبال شکست تلاشهای چهارجانبه با حضور امریکا، چین، افغانستان و پاکستان به سردی گرایید. تعلل پاکستان برای کشاندن رهبران طالبان به میز مذاکره، برخلاف تعهداتی بود که آن کشور در نشستهای چهارجانبه متعهد شده بود. بهدنبال آن تشدید حملات طالبان در افغانستان باعث شد، رئیسجمهور غنی سیاست نزدیکی با پاکستان را کنار گذاشته و تلاشهای خود را برای انزوای بیشتر آن کشور و اعمال فشارهای جهانی بر آن، متمرکز کند. پیش از آن بارها مقامهای افغان تاکید کرده بودند که کلید صلح افغانستان در دست پاکستان است و آن کشور باید در جهت آوردن صلح در افغانستان همکاری کند. اما رئیسجمهور غنی در نشست فوقالعادهی خود با اعضای پارلمان در ماه ثور سال جاری، اعلام کرد که دیگر از دولت پاکستان خواهان صلح نیست و همینکه آن کشور دست از حمایت طالبان و تروریزم بردارد، کافی است.
پس از سخنرانی رئیسجمهور غنی در نشست فوقالعاده با اعضای پارلمان، روابط دو کشور سرد بود. هرچند مقامهای پاکستانی از جمله سرتاج عزیز مشاور بینالمللی نخستوزیر پاکستان بارها برای از سرگیری مذاکرات میان کابل و اسلامآباد برای آغاز گفتوگوهای صلح با طالبان چراغ سبز نشان داد، اما کابل وقع چندانی به آن نگذاشت و سیاست منطقهیی کابل به سمت نزدیکی با هند گرایش یافت. در طول این مدت، مقامهای افغانستان از هیچ فرصتی برای محکومیت اقدامات پاکستان در جهت حمایت از تروریزم غفلت نکردند و انتقادات صریح خود را در هر فرصتی به استماع جامعهی بینالمللی رساندند.
اقدامات اخیر روسیه برای حل مسالهی صلح در افغانستان شرایط جدیدی را در منطقه بهوجود آورد. روسیه در طول یک ماه گذشته دو نشست سهجانبه و چندجانبه را در ارتباط با مسالهی افغانستان برگزار کرده است. یک بار این نشست با حضور چین، پاکستان و روسیه در مسکو برگزار شد و نشست بعدی آن با مشارکت شش کشور مهم منطقه- روسیه، هند، چین، ایران، پاکستان و افغانستان- برگزار گردید تا اجماع منطقهیی برای مسالهی افغانستان پیدا شود. موضع روسیه در این نشستها این بود تا با ادغام طالبان به روند صلح، جبههی مشترک منطقهیی برای نابودی داعش در افغانستان شکل بگیرد. روسیه پیش از این بارها اعلام کرده بود که با طالبان در ارتباط است و طرح اصلی آن نیز آن است تا از پیوستن طالبان میانهرو به روند صلح حمایت کند. بدون شک هر اقدامی جهت دستیابی به این هدف، نیازمند بهبودی روابط میان کابل و اسلامآباد است تا آن کشور طالبان را وادار کند به روند صلح بپیوندند.
بهبود روابط میان کابل و اسلامآباد، در دستور کار روسیه است. سردی روابط میان امریکا و پاکستان، اسلامآباد را بیشتر به سمت روسیه متمایل کرده است. سیاست روسیه این است تا اکنون با محوریت پاکستان نقش جدیدی را در منطقه به عهده گیرد و این نقش بیش از هرجای دیگر میتواند در افغانستان ایفا شود. برای همین نشستهای متعدد از سوی روسیه برگزار گردید تا آن کشور به نوبهی خود وارد بازی پیچیدهی منطقهیی شده و راه را برای حضور فعالانهی خود در مناسبات بینالمللی و نقشآفرینی در این حوزه هموار سازد.
حالا به نظر میرسد تحولاتی که در چند روز گذشته در روابط میان کابل و اسلامآباد رخ داده است، اوضاع را اندکی پیچیدهتر ساخته است. دستکم این تنشها، میتواند برای مدتهای بیشتری امکان گرمی رابطه میان اسلامآباد و کابل را منتفی سازد. با این سردی رابطه، طرح روسیه برای نزدیکی کابل- اسلامآباد نیز در حالت تعلیق قرار میگیرد و امکان تشدید جبههگیریهای منطقهیی و جهانی در افغانستان بیش از پیش برجسته میشود.
عرفان مهران