گفت‌وگوهای امنیتی هرات و نیاز به گفت‌وگوی‌های دوامدار

سلطان‌احمد آریا-استاد دانشگاه در هرات
ششمین نشست دوروزه‌ی «گفت‌وگوهای امنیتی هرات» در دو روز هفته‌ی گذشته در شهر هرات برگزار شد. این گفت‌وگوها که از شش سال به این‌طرف همه‌ساله با اشتراک نمایندگان کشورهای منطقه و جهان در این شهر برگزار می‌شود موضوع‌های مختلف سیاسی را مورد بررسی قرار می‌دهد. موضوع مورد بحث امسال این کنفرانس «آینده‌ی دولت‌های ملی» بود. شرکت‌کنندگان این کنفرانس‌ها را نماینده‌های دولت‌ها و سازمان‌های مختلف بین‌المللی تشکیل می‌دهند.
امسال نمایندگان 17 کشور و دو سازمان بین‌المللی و شماری از سیاست‌گران افغانستانی شرکت‌کنندگان این کنفرانس‌اند. این نشست‌ها به‌میزبانی «انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان» برگزار می‌شوند. جدا از بحث‌هایی که در این کنفرانس صورت می‌گیرد همه‌ساله در جریان برگزاری این کنفرانس بحث‌های داغی میان شهروندان هرات بیرون از این کنفرانس شکل می‌گیرد. کسانی با انتقاد از برگزارکنندگان این نشست‌ها، برآیند این نشست‌ها را هیچ می‌انگارند و باور دارند که این نشست‌ها جز هدر دادن هزینه‌های گزاف پیامد دیگری ندارند و در مقابل کسانی هم با حمایت از این فرایند، آن را گامی با ارزش و موثر در جهت یافتن راه‌حل‌های مناسب برای تامین امنیت در افغانستان و منطقه می‌دانند و به‌ویژه برای آینده‌ی هرات بااهمیت قلمداد می‌کنند. به‌راستی، اهمیت برگزاری این کنفرانس‌ها چیست؟ چرا باید این گفت‌وگوها ادامه پیدا کند؟ و جایگاه هرات در این گفت‌وگوها کجاست؟ نویسنده در این نبشته‌ی کوتاه کوشیده است با نگاهی به موضوع، اهیمت درازمدت برگزاری این نشست‌ها را به بررسی بگیرد.

توقع ما از نهادهای مدنی چیست؟
از جامعه‌ی مدنی به‌عنوان پلی میان مردم و دولت، یاد می‌شود و انتظار مردم افغانستان این است که این نهادها بتوانند بخشی از مشکلات افغانستان را به‌دوش گرفته برای آن‌ها چاره‌اندیشی کنند و یا با شناسایی مشکلات و ارایه‌ی راه‌حل‌های مناسب از حکومت خواهان عمل شوند. ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که در درازمدت این گفت‌وگوها بتواند سبب گسترش همکاری و به‌هم پیوستن شهروندان افغانستان از یک‌سو و زمینه‌ساز همکاری میان قدرت‌های منطقه و جهان در جهت تامین امنیت در افغانستان و منطقه شود.
در دیگر کشورها برگزاری چنین کنفرانس‌هایی امری است معمول و شاید در یک شهر چندین نشست از این قبیل در یک ماه برگزار شود و حتا خیلی از مردم آن شهر از آن باخبر نشوند اما چیزی که افغانستان را متفاوت می‌سازد نبود امنیت است. پس چه چیزی می‌تواند مهم‌تر و با اهمیت‌تر از سرمایه‌گذاری برای رسیدن به امنیت باشد؟ اگر وظیفه‌ی دولت تامین امنیت است وظیفه‌ی نهادهای مدنی‌ دادخواهی برای تامین امنیت، ایجاد زمینه‌ی رفاه و بهزیستی برای شهروندان است. در غرب نهادهای مدنی و علمی-پژوهشی (مراکز فکرساز) به‌عنوان بازوی توانای دولت و حامی حقوق شهروندان سیاست‌های دولت را شکل می‌دهند و حکومت‌ها را وادار به کار در جهت منافع شهروندان می‌سازند. شهروندان افغانستان نیز باید چنین توقعی از نهادهای مدنی و پژوهشی داشته باشند. اگر نهادهای مدنی ما ظرفیت برگزاری کنفرانس‌های بین‌المللی را دارند پس باید از این ظرفیت برای رسیدن به تفاهم داخلی از یک‌سو و ایجاد زمینه‌ی همکاری در سطح منطقه از سوی دیگر استفاده کنند.

دولت مدرن و فاصله‌ی دولت-ملت
دولت- ملت پدیده‌یی است متعلق به دوران مدرن. سرآغاز دولت-ملت برمی‌گردد به معاهدات وستفالی 1648 که بعد از جنگ‌های سی ساله‌ی مذهبی در اروپا میان قدرت‌های اروپایی آن زمان به امضا رسید. در این معاهدات برای نخستین‌بار حاکمیت سرزمینی ملت‌ها به‌رسمیت شناخته شد اما به‌گونه‌ی مشخص‌تر انقلاب کبیر فرانسه بود که ملت را وارد معادلات بین‌المللی ساخت. از آن به‌بعد کشورهای مختلف فرایند دولت- ملت‌سازی را به‌گونه‌های مختلف تجربه کردند اما چیزی که در این میان بااهمیت است نقش مردم است. بسیاری از ملت‌ها در قرن بیستم و به‌ویژه بعد از جنگ جهانی دوم توانستند دولت‌هایی را شکل دهند که بیرون‌آمده از اراده‌ی خودشان باشد، اما در قرن بیست‌و‌یک دیده می‌شود که فاصله میان دولت و ملت زیاد شده است و حکومت‌ها بدون در نظرگرفتن منافع مردم همه چیز را برای منافع گروه خود می‌خواهند؛ امری که ملت‌ها را به استقلال‌طلبی وا داشته است. استقلال‌طلبی مردم اقلیم کردستان عراق و کاتلونیای اسپانیا روشن‌ترین نمونه‌های در این زمینه‌اند. بنابراین نیاز است تا رابطه‌ی ملت و دولت از نو تعریف شود تا ملت‌ها بتوانند سرنوشت خود را خود به‌دست گیرند. روشن است که حکومت‌ها در این زمینه کاری نمی‌کنند مگر این‌که توسط ملت‌ها تحت فشار قرار گیرند و ملت‌ها نیز از چنین حقی آگاه نمی‌شوند مگر این‌که نخبگان و روشن‌فکران جامعه در این زمینه کاری کرده باشند.
هرچند در افغانستان هنوز چیزی به‌نام دولت-ملت شکل نگرفته است و رسیدن به آن مسیری است طولانی اما هموار ساختن این مسیر برای رسیدن به این هدف، وظیفه‌ی نخبگان و نهادهای پژوهشی‌ است. نهادهای پژوهشی می‌توانند با راه‌اندازی تحقیق‌ها و با مطالعه‌ی تجارب دیگر کشورها و تهیه‌ی نسخه‌ی مناسبی برای افغانستان در این زمینه نقش خود را ایفا کنند. هرچند ما در این مرحله بیشتر گفت‌وگو کنیم بیشتر می‌آموزیم و می‌توانیم آینده‌ی بهتری را برای کشورمان رقم زنیم. از سوی دیگر شکنندگی دولت‌های ملی یکی از مشکل‌های مهم منطقه‌یی‌ است که ما جزئی از آن هستیم. اگر اکنون کاری در این زمینه نکنیم فردا فرصتی برای مطالعه و گفت‌وگو نخواهد بود. آموزش هنر همکاری در درون کشورها و اعتمادسازی و ایجاد زمینه‌ی همکاری میان ملت‌ها با رویکرد عملی-فرهنگی و اقتصادی می‌تواند در این زمینه راه‌گشا باشد.

برجسته ساختن جایگاه هرات در سیاست افغانستان
در چند سال اخیر مردم هرات از نقش ضعیف سیاست‌ورزان هراتی در مرکز و بی‌توجهی حکومت مرکزی به این ولایت شکایت می‌کنند. به‌باور آن‌ها هرات برای حکومت مرکزی تبدیل به یک «کلک ششم» شده است. اما کسی راهکار مناسبی هم برای برجسته ساختن جایگاه هرات در سیاست افغانستان ارایه نمی‌کند. برگزاری کنفرانس به‌عنوان یکی از شیوه‌های دادخواهی می‌تواند از چند طریق هرات را برجسته سازد. نخست این‌که مرکزنشینان و حتا خارجیان هرات را بیشتر به‌عنوان یک شهر فرهنگی و اقتصادی می‌شناسند تا یک قلمرو سیاسی؛ برگزاری این کنفرانس‌ها سبب می‌شود که سیاست‌گران مرکزی و خارجی به هرات کشانده شوند و با شرکت در این کنفرانس‌ها به خواست‌های مردم این حوزه گوش دهند و دیدگاه‌های این مردم را بشنوند. از سوی دیگر حضور سیاسیون خارجی در این شهر سبب آشنایی‌شان با جاذبه‌های تاریخی و منابع و فرصت‌های اقتصادی این شهر شده و زمینه‌ی حضور سیاحان و بازرگانان خود به این شهر را فراهم می‌سازند. بدین‌سان زمینه‌ی نزدیکی هرات با حکومت مرکزی از یک‌سو و دادوستد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی میان افغانستان و به‌ویژه هرات و کشورهای منطقه و جهان از سوی دیگر فراهم می‌گردد.
برای این‌که این کنفرانس‌ها نتیجه‌ی بهتری داشته باشد خوب است که انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان در جریان سال با فراخوان تهیه‌ی مقاله در مورد موضوع‌های مرتبط به گفت‌وگوهای امنیتی هرات و برگزاری نشست‌ها برای این گفت‌وگوها در میان نخبگان و پژوهشگران داخلی مهم‌ترین مشکلات امروز افغانستان را شناسایی و راه‌حل‌های ممکن را برای آن‌ها جست‌وجو کند و در کنفرانس سالانه با راه‌حل روشن‌تری وارد گفت‌وگو شود.

نتیجه
در کشورهای در حال توسعه به‌ویژه افغانستان نباید از فعالیت‌های علمی و مدنی انتظار نتیجه‌ی زودهنگام را داشت. به همین‌گونه از گفت‌وگوی‌های امنیتی هرات هم نمی‌شود در کوتاه‌مدت انتظار نتیجه‌ی روشنی داشت. با آن‌که شاید برگزاری چنین نشست‌هایی در هرات به مشام مرکزنشینان خوش نخورد اما خوب است که هراتیان با درک عمیقی از موقعیت و شرایط تاریخی-فرهنگی هرات به این نشست‌ها به‌عنوان یک فرصت برای هرات و افغانستان بنگرند و باصبر و حوصله‌مندی بیشتر این نشست‌ها را دنبال کنند. از انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان توقع می‌رود تا این گفت‌وگوها را از سطح محدودش بیرون آورده و زمینه‌ی مشارکت بزرگ‌تر نخبگان کشور را فراهم سازد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *