قربانیان جنگ

خواست‌های قربانیان جنگ و پایداری صلح

صوفیا رامیار


هیأت ۲۱ نفری مذاکره‌کننده حکومت که چهار خانم نیز در آن شامل است و از اقوام مختلف و سیاسون افغانستان تشکیل شده، برای مذاکره با طالبان آماده شده است و براساس صحبت‌های ویدیوکنفرانس محمداشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان در نهاد پژوهشی شورای اتلانتیک امریکا، می‌توان انتظار داشت که مذاکرات در آینده‌ی نزدیک آغاز خواهد شد.

این اقدامات گام‌های مثبتی است که پروسه صلح را بدون شک به جلو خواهد برد. اما آنچه در موردش صحبت نمی‌شود و یا کم‌تر مورد توجه قرار گرفته است، شمولیت نمایندگان قربانیان جنگ در پروسه صلح است که بازتاب‌دهنده مستقیم خواسته‌های آن‌ها باشد. در ترکیب هیأت ۲۱ نفری مذاکره‌کنندگان، هیچ کسی به نمایندگی از قربانیان جنگ وجود ندارد. در مباحث محتوایی نیز صحبتی راجع به قربانیان جنگ نمی‌شود و یا حداقل مردم در جریان همچون مباحثی قرار ندارند. همین‌طور هم در توافق‌نامه میان ایالات متحده امریکا و گروه طالبان که در ماه فبروری سال روان میلادی در قطر به امضا رسید، نیز اندک‌ترین اشاره‌ای به قربانیان جنگ نشده است.

ممکن نزد عده‌ای این سوال مطرح شود که قربانیان جنگ را در جامعه به چه کسانی می‌توان اطلاق کرد؟ در پاسخ می‌توان گفت به‌جز آنانی که در بدل خون مردم و ویرانی کشور صاحب تاج و تخت شده و ثروت‌های هنگفتی اندوخته‌اند، دیگران همه، چه مستقیم و یا هم غیرمستقیم قربانی جنگ‌اند. وقتی از نماینده قربانیان صحبت می‌کنیم هدف آنانی‌ست که به‌صورت مستقیم عملا قربانی داده‌اند و متضرر شده‌اند و بنابر شرایط و وضعیت موجود، بدون خودشان دفاع از حقوق و تأمین عدالت برای آن‌ها کم‌تر متصور است.

به این صورت عدم و یا کم‌رنگ‌بودن حضور قربانیان جنگ از اول تا انتهای پروسه صلح افغانستان، می‌تواند این پروسه را تضعیف و حتا صدمه بزند. تجارب نشان می‌دهد که اگر جناح‌های متضرر در پروسه حل منازعات شامل نباشند، مدت دوام یک توافق‌نامه صلح طولانی نخواهد بود و منجر به منازعات و چالش‌های جدید خواهد شد.

انعکاس‌نیافتن خواست‌های قربانیان جنگ در توافق صلح می‌تواند زمینه را برای موج جدیدی از بی‌ثباتی و حتا جنگ‌های جدید داخلی فراهم کند که ممکن است به مراتب خطرناک‌تر از وضعیت فعلی باشد. عدم توجه به خواست‌های قربانیان جنگ امتيازی خواهد بود براي گروه طالبان؛ زیرا بدون حضور قشر آسیب‌دیده‌ی مردم، گروه طالبان عمق وحشت جنگ را درک نخواهد کرد. لذا ممکن است نبود قربانیان جنگ در پروسه صلح افغانستان باعث بی‌باوری و ایجاد فاصله‌ی مردم از گروه‌های تصمیم‌گیرنده شده و در نهایت به تعدادی آسیب‌دیده‌های جنگ زمینه‌ای را مهیا کند تا با گروه‌های تروریستی که ممکن در دوره پسا-توافق صلح در افغانستان فعالیت داشته باشند، ارتباط برقرار کرده و یکجا شوند. این خود باعث تضعیف توافق‌نامه احتمالی صلح خواهد شد.

در این ارتباط کشورهای مختلف از میکانیزم‌های متفاوت استفاده کرده‌اند. مثلا کشور کلمبیا پنج نماینده قربانیان جنگ را در جریان مذاکرات شامل کرد، همچنان پارلمان کلمبیا مشوره‌ها را در مورد شامل‌کردن قربانیان جنگ با انجمن‌های هرمحله به راه انداخت که نظریات جمع‌آوری‌شده‌ی قربانیان جنگ به شکل طرح‌های پیشنهادی مشخص به مذاکره‌کنندگان ارائه می‌شد که تعداد آن به هزارها می‌رسید. این همه اقدامات باعث حمایت مردم از پروسه صلح شد و به پروسه تطبیق توافق‌نامه صلح در آن کشور کمک کرده است.

در خصوص افغانستان، میکانیزم‌ها و اقدامات از سوی دولت که هم صدای قربانیان جنگ را منعکس کند و هم باعث تشویق قربانیان جنگ برای حمایت از پروسه صلح شود می‌تواند موارد ذیل باشد:

۱. شامل‌کردن چند تن از نمایندگان مشخص قربانیان جنگ در ترکیب هیأت مذاکره‌کننده با گروه طالبان باعث خواهد شد تا صدا و خواست‌های این قشر زجرکشیده کشور در جریان تصمیم‌گیری برای تأمین عدالت و ایجاد صلح شامل شود.

۲. کمیسیون خاصی در چارچوب شورای عالی مصالحه تأسیس شود که به‌طور دوامدار با قربانیان جنگ در تماس بوده، نظریات و خواست‌های‌شان را جمع‌آوری کرده و به اطلاع مذاکره‌کننده‌های صلح برساند تا آن‌ را در جریان فیصله‌ها جدی در نظر بگیرند.

۳. راه‌اندازی مشورت‌های مداوم با کمیسیون حقوق بشر افغانستان تا از تأمین حقوق قربانیان جنگ در پروسه مذاکرات اطمینان حاصل شود. ۴. در نظرگرفتن یک بخش خاص از توافق‌نامه برای پرداختن به مسائل مربوط به قربانیان جنگ حتمی و ضروری است؛ زیرا چنین اقدامی توأم با عملی‌کردن آن باعث ایجاد اطمینان خاطر در میان مردم خواهد شد و از تکرار خون‌ریزی‌ها در آینده جلوگیری خواهد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *