واکنش داکتر صاحب عبدالله و باز هم عبدالله | طنز

واکنش داکتر صاحب عبدالله و باز هم عبدالله | طنز

عیسا قلندر

طالبان مثل همیشه حمله کردند، کشتند و ویران کردند. مقامات هم مثل همیشه شروع کردند به واکنش نشان دادن و محکوم‌کردن. در این میان، واکنش داکتر صاحب عبدالله و باز هم عبدالله متفاوت از بقیه‌ی مقامات بود.

داکتر عبدالله که اکنون دیگر رییس شورای عالی مصالحه است در واکنش به حمله‌ی طالبان گفت: «این حملات حوصله‌ی ما را کم نمی‌کند. ما به حول و قوه‌ی الهی و به کمک مردم دهن حوصله‌ی خود را فراخ گرفته‌ایم. انشاءالله این فراخی حوصله‌ی ما که ریشه در دوران مقاومت دارد و بزرگان وطن که در آن زمان جوانان وطن بودند همگی شاهدند در این راه سعادت مردم را خواهان‌اند. ما از طالبان نمی‌خواهیم دست از این حملات بردارند بلکه اگر طالبان قصد دارند حوصله‌ی ما را که در حقیقت حوصله‌ی بزرگان وطن و مردم شریف افغانستان است، چِک کنند، باید پیش‌شان به این نتیجه برسند که در این راه به یاری خداوند متعال ناکام خواهند بود. ما یک بار دیگر تأکید می‌کنیم که جنگ راه حل نیست. من دقیق به یاد دارم که کاکای مرحومم زیاد قرآن شریف تلاوت می‌کرد و یک روز که ما جوان بودیم و میله‌ی توت‌خوری داشتیم و در میله‌ی توت‌خوری چند تا فیر هم کردیم به ما گفت «جنگ راه حل نیست، جنگ راه بربادی است و شما جوانا ناق دل تان خوش است». ما آن روز این گپ را نفهمیدیم، اما حالا خوب می‌فهمیم. من در این‌جا از طالبان یک سوال دارم. خو شما این همه سال جنگ کردید، کدام بلای ما بزرگان را غم توانستید؟ شما غیر از این‌که مردم بیچاره و شریف افغانستان را کشتید، دیگر کدام کار توانستید؟ نتوانستید. از ما عبرت بگیرید. ما هم مثل شما جنگی بودیم، از کشت و کشتار لذت می‌بردیم. اما ما جنگ را کنار گذاشتیم، آمدیم و الحمدلله روزگار ما بسیار بهتر از گذشته شده. حالی مجبور نیستیم وقت خواب‌شدن کلمه را خوانده خواب شویم. به خدا هفته گذشته یک جلسه با خانم‌‌ها داشتم، خودم از گوش خود شنیدم که سه نفرشان در مورد عطر من صحبت می‌کردند. حالا اگر از همین سه نفر در مورد طالبان سوال کنید، همه‌‌شان وحشت‌زده می‌شوند و از خشونت طالبان صحبت می‌کنند. چرا خانم‌ها در این ملک از عطر ما و شما صحبت نکنند که از وحشت ما و شما صحبت کنند؟»

در همین حال یکی از خبرنگاران خارجی به زبان انگلیسی از داکتر صاحب عبدالله و باز هم عبدالله پرسید که «یعنی چه؟ می‌خواهی چه بگویی، ما نفهمیدیم.» داکتر صاحب با حوصله پاسخ داد: «تو چه میگی او جوان؟ از برای خدا تو چه رقم خبرنگار شدی؟ گپ مه بسیار واضح اس. مه میگم طالبان با ای حملات حوصله ما برای صلح را کم نمی‌تانن. اگر میخواین حوصله ما را کم کنن، تریلی پُر کرده بیارند دم دروازه‌ی شورای عالی مصالحه منفجر کنن که ما کمی بترسیم. میرن د جلال آباد و قندهار حمله می‌کنن و چندصد نفر را می‌کشن. حوصله ما خو با ای کارا کم نمیشه.»

من و دو نفر دیگر مجبور شدیم به آمبولانس زنگ زده و آن خبرنگار را به شفاخانه برسانیم. متاسفانه از ادامه سخنان گهربار داکتر صاحب محروم شدیم. وضعیت آن خبرنگار هم وخیم است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *