شماری از کارگران و مسئولان نهادهای حامی کارگری میگویند در پارکهای صنعتی کابل از قانون کار خبری نیست و 85 درصد کارگران در کشور بهشمول کارگران پارکهای صنعتی قرارداد کاری ندارند. نبود قرارداد کاری و کار در محیطهای خطرناک و ناسالم، بینظمی در ساعات کاری و رفتارهای توهین و تحقیرآمیز کارفرمایان از برجستهترین چالشهای کارگران در پارکهای صنعتی کابل است. این مشکلات سبب شده است که از کارگران «بهرهکشی ظالمانه» شود.
بنابر گفتههای مسئولان اتحادیه ملی کارگران، 85 درصد کارگران در افغانستان بهشمول کارگران پارکهای صنعتی بدون قرارداد کاری کار میکنند.
دهها پارک صنعتی فعال در کابل و ولایات وجود دارد. دهها هزار کارگر در این پارکها کار میکنند. بنابر آمار اتاق صنایع معادن تنها در پارک صنعتی پلچرخی کابل بیش از 700 کارخانه در 25 بخش فعال است و حدود 40 هزار کارگر و کارمند در آن مشغول به کارند.
اسدالله مجبور، مسئول روابط عمومی اتحادیهی ملی کارگران افغانستان وضعیت نابهسامان کارگران در پارکهای صنعتی را «بهرهکشی ظالمانه» میخواند و میگوید این وضعیت سالهاست که در بیشتر کارخانهها وجود دارد اما توجهی برای رفع آن نمیشود: «در کارخانهها از کارگران بدون قرارداد و مقررات مانند «قرون اولیه» کار کشیده میشود. درحالیکه قانون و مقررات کار وجود دارد، اما تنها روی کاغذ است و از طرف کارفرماها و صاحبان کارخانه تطبیق نمیشود.»
مسئولان اتحادیه ملی کارگران میگویند دولت نیز در کنار کارفرمایان و صاحبان کارخانهها نسبت به کارگران بیتوجه است. به گفتهی آقای مجبور به شکایات و پیشنهادات کارگران از طرف دولت توجه نمیشود. با آنکه نهادهای زیادی در چارچوب وزارت کار و امور اجتماعی در حمایت از کارگران وجود دارد، اما این نهادها کار مؤثری در جهت رفع چالشهای کارگری در کارخانهها هنوز نکردهاند.
ساعتهای طولانی کار
رضا منتظر، کارگری است که از چهار سال به اینسو در پارکهای صنعتی کابل در بخشهای مختلف، از جمله در کارخانههای ذوب آهن کار کرده است. رضا می گوید در این مدت هیچ گونه قراردادی با صاحبان کارخانهها نداشته و همین گونه صدها کارگر در هر کارخانه بدون قرارداد کار میکنند. از اینرو شرایط و معیارهای حقوقی و ایمنی کار نیز رعایت نمیشود: «تنها کاپی تذکره میگیرند و هیچ گونه شرایط و معیارها تعیین و تضمین نمیشود. سرپرستان و مسئولان کلیدی که بیشترشان شهروندان پاکستانیاند هر آنچه که بخواهند انجام میدهند و حقوق و معیارها را رعایت نمیکنند.»
رضا میگوید که بارها کارگران خواستهاند که بهگونهی جمعی صدایشان را بلند کنند، اما از سوی سرپرستان تهدید به از دستدادن کار شده و ناگزیر شدهاند که خاموش باشند. به علاوه رضا میگوید که اگر صدایشان را بلند و مشکلاتشان را بازگو کنند از سوی سرپرستانشان توهین و تحقیر میشوند.
از چالشهای عمدهی کارگران نبود نظم در ساعات کاری است. کارگران ساده معمولا با معاش ماهوار هشت تا 12 هزار افغانی کار میکنند. با این معاش شماری از کارگران گفتهاند گاهی شده که روزانه تا 16 – 17 ساعت کار کنند. رضا میگوید که معیار کار روزانه هشت ساعت است، اما از آنان تا 16 ساعت هم کار میکشند و هیچ گونه معاش اضافی هم برای آنان پرداخت نمیشود.
در قانون کار افغانستان زمان رسمی کار 40 ساعت در هفته تعیین شده که روزانه به هشت ساعت میرسد. همچنان در این قانون آمده است که هر کارگر و کارفرما باید قرارداد مکتوب داشته باشند که براساس آن کارمند طبق لایحه وظایف مشخص کار کند و در برابر آن حقوق و امتیازات دریافت کند.
در قانون کار آمده است که در قرارداد کاری باید «مشروعیت، معینبودن موضوع قرارداد، عدم موجودیت موانع قانونی در انجام کار، نوع کار و یا حرفهای که کارکن در آن مشغول میشود، مزد، حقوق و امتیازات کارکن، اوقات و ساعت کار طبق قانون کار افغانستان» مشخص شود.
رحمان توانا یکی از کسانی است که تجربه کار در پارک های صنعتی را دارد، اما او تنها توانسته است یک روز را در یک کارخانه ذوب آهن تحمل کند. رحمان میگوید، برایش غیر قابل تصور بوده است، وقتی که به کار شروع کرده هیچ شرایط و معیاری برای کار با او مقرر نشده است.
رحمان که فارغ تحصیل رشتهی علوم اجتماعی است میگوید در آن یک روز از ساعت پنج بامداد کار را شروع کرده و تا ساعت 10 شب کار کرده است: «برایم غیر قابل تحمل شد و غیر قابل تصور بود. از کارگران سوءاستفاده میشود و آنان از روی جبر اعتراضی هم نمیتوانند. در چنین شرایط کارگران خواب درست و کافی ندارند. حتا برای غذاخوردن هم وقت کافی نداشتیم. برعلاوه رفتار انسانی هم وجود ندارد. کارگران توهین و تحقیر میشوند.»
محیطهای خطرناک و ناسالم
عدم رعایت شرایط بهداشتی و ایمنی نیز از چالشهایی است که کارگران کارخانههای پارکهای صنعتی از آن شکایت دارند.
محمد جمعه، یکی از کارگران میگوید که در هنگام کار در یکی از کارخانههای ذوب آهن بارها زخمی شده اما از سوی مسئولان آن کارخانه توجهی نشده است.
رضا منتظر نیز میگوید که مسئولان بخشهای کلیدی که بیشترشان شهروندان پاکستانیاند با کارگران رفتار معیاری ندارند و آنان را با خطرات زیادی روبهرو میکنند. به گفتهی رضا کارگران با وجود معاش کم در بسیار موارد، بر اثر بیتوجهی مسئولان با خطرهای قطع دست و پا، معیوبشدن و حتا مرگ روبهرو میشوند، اما از سوی کارفرمایان و سرپرستانشان این موارد مخفی نگهداشته میشود: «حتا ممکن است کسی به کره ذوب بیفتد و دود شود. این خطرات وجود دارد. مواردی که اتفاق میافتد نیز مخفی نگهداشته میشود.»
عدم تطبیق بیمهی صحی، عدم رعایت نکات بهداشتی و رسیدگی به صحت کارگران در صورت بروز حوادث از چالشهای دیگر کارگران است. این کارگران میگویند که در برابر حوادث هیچگونه بیمه صحی نیز در کارخانهها وجود ندارد و به آن توجه نمیشود.
درحالیکه در قانون کار افغانستان آمده است: «کارکنان اقتصادی و اجتماعی دارای حق تأمین شرایط صحی (بهداشتی)، ایمنی محیط کار و تولید، آموزش حرفهای، تقویت مهارتها، ارتقای سطح دانش فنی هستند.»
همچنان در قانون کار آمده که کارفرما مکلف است تا قواعد ایمنی، سلامت محیط، آتش نشانی، عرضه خدمات اولیه صحی و سایر قواعد حفاظت کار را بهصورت مداوم به کارکنان آموزش دهد.
براساس قانون، کارفرما وظیفه دارد که در صورت وقوع حادثه، کارگر را به شفاخانه ببرد و هزینهی داروی او را فراهم کند.
همچنان براساس قانون کار، کارگر از امتیازهای مثل خدمات صحی و مساعدت مالی در صورت کهولت سن، مریضی و معلولیت نیز مستفید می شود.
امید فضلی، مسئول روابط عامه کارخانهی ذوب آهن میهن استیل نیز میپذیرد که در کارخانهها موارد زخمیشدن و معیوبیت وجود دارد، اما با وجود آن هیچ گونه مرکز صحی وجود ندارد. او از دولت می خواهد که برای تأسیس یک مرکز صحی که مورد نیاز پارکهای صنعتی است اقدام کند.
آقای فضلی با رد گفتههای کارگران به این نظر است در کارخانهها به نیازهای صحی کارگران رسیدگی میشود. آقای فضلی گفت که تاکنون در کارخانهی ذوب آهن میهن استیل موردی از مرگ کارگر در جریان کار ثبت نشده است و در دو سال اخیر تنها یکی-دو مورد کارگران معیوب شده که به آن رسیدگی شده است.
آقای فضلی میگوید از حدود 350 کارگری که در کارخانهی ذوب آهن میهن استیل کار میکنند، تنها 40 کارگر بدون قرارداد کاریاند. همزمان آقای فضلی ادعای 16 ساعت کار را رد میکند.
وزارت کار چه میکند؟
مسئولیت نظارت از تطبیق قانون کار را وزارت کار و امور اجتماعی به عهده دارد. خواستیم در این مورد پاسخ مسئولان این وزارت را بیاوریم اما سخنگوی این وزارت به تماسهای ما جواب نگفت. کارگرانی که با خبرنگار اطلاعات روز مصاحبه کردهاند، گفتهاند که مسئولان وزارت کار گاهی در کارخانه میآیند اما به صدای کارگران گوش نمیدهند و به شکایتهایشان رسیدگی نمیکنند.
رضا منتظر به اطلاعات روز گفت فرستادههای وزارت کار و امور اجتماعی با سر زدن به کارخانهها تنها با مسئولان و کارفرمایان دیدار میکنند و کسی صدای کارگر را نمیشنوند: «وقتی مسئولان وزارت میآیند صرف برای چند ساعت برای کارگران مواد و لباس ایمنی توزیع میشود، ولی پس از آن دوباره لباسهای ایمنی پس گرفته میشود و اعتراضها نیز شنیده نمیشود.»
مسئول روابط عمومی کارخانه ذوب آهن میهن استیل به اطلاعات روز میگوید، مسئولان وزارت کار و امور اجتماعی تنها در هر سه ماه یا چهار ماه از کارخانهها بازدید میکنند.
سخیاحمد پیمان، معاون اتاق صنایع و معادن افغانستان نیز میگوید که به نسبت عدم تطبیق قانون تا هنوز رابطهی معیاری میان کارگر و کارفرما در پارکهای صنعتی وجود ندارد. آقای پیمان میگوید که این وضعیت در مورد کارگرانی است که از روی مجبوریت کار میکنند و کارگران فنی نیستند.
آقای پیمان میگوید مسئولیت وزارت کار و امور اجتماعی است که برای کارگران شرایط معیاری فراهم کنند. او میگوید که کارخانهها بیشترشان با کارگران قرارداد دارند، اما اینکه عملی نمیشود باید از طرف وزارت کار پیگیری شود.
به گفتهی آقای پیمان با وجود آن هم بیشتر کارگران از اینکه بیکاری زیاد است شرایط دشوار را تحمل میکنند: «این شرایط افغانستان است، نباید با اروپا یا امریکا مقایسه شود.»
محمدکریم عظیمی، رییس هیأت عامل اتاق صنایع و معادن کابل میگوید که شرایط دشوار ممکن با کارگرانی باشد که در گروههای 20 – 30 نفری کار را به شکل اجاره از صاحبان کارخانهها میگیرند. آمار دقیق این کارگران مشخص نیست. به گفتهی آقای عظیمی، کارگران در این گروهها مستقیما با صاحبان کارخانه قرارداد ندارند و مسئولیت شرایط دشوار کار به دوش سرپرستانی است که قرارداد عمومی با صاحبان کارخانه دارند: «مقصر همان سرپرستان و تیکهداران است و سوءاستفاده هم اگر میشود از سوی آنان میشود.»
آقای عظیمی دشواریهای کارگری را میپذیرد اما میگوید که وضعیت پارکهای صنعتی در افغانستان در عموم معیاری نیست. به گفتهی آقای عظیمی پارکهای صنعتی از سوی دولت حمایت نمیشود و امکانات لازم را برای کار معیاری ندارد.