دیپلمات – فرانز جی. مارتی
مترجم: جلیل پژواک
طالبان در توافقنامه تاریخی خود که اوایل سال جاری بین این گروه و ایالات متحده به امضا رسید، تعهد کردهاند که در ازای خروج سربازان امریکایی از افغانستان، با تروریسم مبارزه کنند. با اینحال، این واقعیت که طالبان بهصورت رسمی همچنان گزارشهای مؤثق و مفصل دربارهی حضور جنگجویان خارجی در افغانستان را تکذیب میکنند ــ حتا گزارشهایی را که دیپلمات به طور اختصاصی از جنگجویان طالبان در میدان جنگ به دست آورده است ــ شک و تردیدهایی را در مورد وفاداری این گروه به تعهداتش در امر مبارزه با ترویسم ایجاد میکند.
تعهدات طالبان به مبارزه با تروریسم در توافقنامه دوحه
ایالات متحده و طالبان در 29 فبروری سال جاری، پس از گذشت بیش از 19 سال از آغاز جنگ، «موافقتنامهی آوردن صلح به افغانستان» را در دوحهی قطر امضا کردند. این توافقنامه در اصل راه را برای خروج ایالات متحده در بدل تعهد طالبان به مبارزه با تروریسم، هموار میکند. تعهدات اصلی طالبان در این توافقنامه این است که این گروه:
• «به هیچ یک از اعضایش، سایر افراد و گروهها از جمله القاعده اجازه نخواهد داد که از خاک افغانستان برای تهدید امنیت ایالات متحده و متحدانش استفاده کنند.»
• «پیام واضحی خواهد داشت که آنهایی که برای امنیت ایالات متحده تهدید محسوب میشوند در افغانستان جای ندارند و به اعضای امارت اسلامی -که توسط ایالات متحده بهعنوان دولت شناخته نمیشود و بهعنوان طالبان شناخته میشود- هدایت خواهد داد که با گروهها یا افرادی که امنیت ایالات متحده و متحدانش را تهدید میکنند، همکاری نکنند،» و
• «هرگونه گروه یا فرد را از تهدید امنیت ایالات متحده و متحدانش ممانعت خواهد کرد، جلو سربازگیری، آموزش و تمویل آنها را خواهد گرفت و و طبق تعهداتش در این موافقتنامه، از آنها میزبانی نخواهد کرد.»
برخلاف سایر بخشهای توافقنامه دوحه ــ مهمتر از همه مرحله اول آن که خروج سربازان امریکایی و آزادی زندانیان طالبان و حکومت افغانستان است ــ تضمینهای ضدتروریستی که در این توافقنامه ارائه شده، توجه چندانی جلب نکرده و در مورد اجرای این تعهدات از جانب طالبان، نظرات متناقضی وجود دارد.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی رسمی طالبان در 19 جولای به دیپلمات گفت: «در روز امضای توافقنامه، امیر ما، هبتالله آخندزاده، بیانیهای را صادر کرد. او در این بیانیه دستور داد که کلیه تعهدات توافقنامه اجرا شود. به تمام مجاهدین ما دستور داده شد که اجازه ندهند کسی از خاک افغانستان برای ایجاد تهدید علیه سایر کشورها استفاده کنند و انشاالله از اینجا تهدیدی صورت نمیگیرد. این بیانیه همچنین یک پیام واضح [به تروریستهای ذکرشده در توافقنامه] داشت. طبق اطلاعات ما در مناطق تحت کنترل ما هیچ جنگجوی خارجی وجود ندارد.»
به عبارت دیگر، مجاهد اصرار داشت که طالبان از هماکنون تعهدات ضدتروریستی خود را به اندازه کافی به اجرا درآوردهاند. هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان بعدا در بیانیهای که در تاریخ 28 جولای منتشر شد، با اعلام اینکه طالبان «تعهدات [خود را طبق توافقنامه دوحه] اجرا کردهاند» این موضوع را با صراحت تأیید کرد.
با اینحال، این اظهارات در مغایرت با موضع ایالات متحده قرار دارد. وقتی از سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا خواسته شد تا درباره اظهارات فوق ذبیحالله مجاهد و همچنین وضعیت کلی اجرای تعهدات طالبان به مبارزه با تروریسم نظر دهد، گفت همانطور که «خلیلزاد، نماینده ویژه [ایالات متحده] در رشته توییت اخیرش پس از گذشت 135 روز از امضای توافقنامه با طالبان گفته است، پیشرفتهای بیشتری در زمینه مبارزه با تروریسم لازم است.» این نشان میدهد که ایالات متحده هنوز تعهدات ضدتروریستی طالبان را اجراشده نمیداند.
اظهارات مشکوک طالبان درباره جنگجویان خارجی
دلیل اصلی این دیدگاههای متناقض این است که طالبان حضور جنگجویان خارجی را در مناطق تحت کنترل خود رد میکنند، درحالیکه واشنگتن مدعی است نهتنها چنین جنگجویانی در افغانستان حضور دارند بلکه آنها با طالبان همکاری نیز میکنند.
طالبان مرتبا چنین گزارشهای ایالات متحده و نیز دیگران، از جمله سازمان ملل متحد، را به عنوان «دروغ»، «پروپاگاندا» و ادعاهای «بیاساس» رد کردهاند و آنها را بهعنوان تلاشهای بدخواهانه «دشمنان»شان برای تخریب روند صلح به تصویر کشیدهاند. (برای مثال این دو اظهارات رسمی اخیر طالبان را با کلیک در اینجا و اینجا ببینید.) با اینحال، این تنها «دشمنان» طالبان نیستند که ادعا میکنند جنگجویان خارجی واقعا در افغانستان حضور دارند.
در ماه جولای دیپلمات با جنگجویان طالبان در مناطقی که حضور جنگجویان خارجی در آن گزارش شده است، تماس گرفت. برخی از این جنگجویان با صراحت و بلافاصله بعد از سوال، تأیید کردند که جنگجویان خارجی در خاک افغانستان فعالیت دارند.
یک جنگجوی طالب از ولسوالی مروره گفت: «تعداد زیادی پنجابیها [از پاکستان] در مروره و غازیآباد [دو ولسوالی ولایت کنر در شرق افغانستان] حضور دارند. در مروره پنجابیها با دین محمد که یک قومندان محلی طالبان است، همکاری دارند. من خودم دیدهام.»
یک طالب دیگر به دیپلمات گفت: «در شیرزاد [ولسوالی ولایت ننگرهار در شرق افغانستان] تعدادی پنجابی و اویغور [از چین] حضور دارند. پنجابیها قبلا عضو جیش محمد و لشکر طیبه [دو گروه تندرو پاکستانی] بودند اما حالا کاملا درون طالبان فعالیت میکنند. اویغورها در یک گروه جداگانه هستند اما آنها نیز با طالبان همکاری میکنند.»
در موردی دیگر، یکی از منابع نویسنده این گزارش مستقیما با یک تبعه پاکستانی که فعلا در ولایت غزنی فعالیت دارد، تماس گرفت. این تبعه پاکستانی اذعان کرد که او در میان سایر کارها، با ساختن چاشنی برای مواد منفجره با طالبان جهاد میکند. همچنین گزارشهای مفصلی از حضور جنگجویان خارجی در مناطق تحت کنترل طالبان در ولایت بدخشان در شمالشرق افغانستان نیز وجود دارد، از جمله ویدیوهایی از این جنگجویان و یک عکس از حاجی فرقان، رهبر آنها. تمام این گزارشها موجود است و به راحتی نمیتوان آنها را «بیاساس» یا غیرقابل اثبات خواند و هر مورد توسط بیش از یک منبع غیردولتی که هیچ انگیزهای برای تحریف واقعیتها برای اهداف تبلیغاتی نداشته است، تأیید شده است.
علاوه براین، نویسنده این گزارش اواخر ماه جولای سال 2020 خودش با اعضای گروه تحریک طالبان پاکستان، که توسط ایالات متحده سازمان تروریستی خوانده شده است، در شرق افغانستان ملاقات کرد. با اینوجود حضور تحریک طالبان پاکستان در شرق افغانستان یک نمونهی عجیب است زیرا دستکم در ولایت کنر، اعضای تحریک طالبان پاکستان و اعضای طالبان افغانستان با یکدیگر اختلاف دارند.
ذبیحالله مجاهد در مواجهه با این گزارشها، بدون اینکه بخواهد جزئیات این اتهامات را بررسی کند، دوباره آنها را به عنوان تبلیغات دروغین یا پروپاگاندای دشمن، تکذیب کرد. مجاهد در رابطه به مناطق مرزی در ولایت ننگرهار و کنر گفت که «با قبایل محلی [پشتون» مشکلاتی وجود دارد.»
مجاهد گفت: «برخی از این [قبایل] مسلح و بانفوذ هستند. یکی از این افراد منگل باغ و دیگری عبدالولی نام دارد. آنها پاکستانیهای مناطق قبایلی هستند و برخی مواقع در این طرف و گاه در آن طرف مرز مورد مناقشه حضور دارند.» منگل باغ رهبر لشکر اسلام است؛ گروه تندرو که از دره خیبر پاکستان سرچشمه گرفته است، اما در خاک افغانستان در نزدیکی دره خیبر یعنی بخشهایی از ولسوالی نازیان ولایت ننگرهار دستکم از سال 2008 به اینسو حضور دارد. عبدالولی نام رهبر جماعت الاحرار است؛ گروه انشعابی تحریک طالبان پاکستان که از جانب سازمان ملل متحد تحریم شده است. مجاهد گفت: «در این زمینه لازم به ذکر است که ما [طالبان افغان] این مناطق را تحت کنترل نداریم. ما همچنین کدام نیروی مرزی نداریم که به ما امکان دهد علیه آنها اقدام کنیم.» او همچنین گفت که این مردان قبایلی «از کشورهای دیگر نمیآیند» زیرا آنها «از آنسوی خط دیورند [مرز مورد مناقشه افغانستان و پاکستان] هستند.» این نشان میدهد که بسیاری از افغانها پشتونهای پاکستانی مناطق مرزی را به عنوان افراد بیگانه نمیبینند.
وقتی دیپلمات گزارشهایی را که عمدتا حاکی از حضور پنجابیهای پاکستانی ــ نه پشتونها ــ در خاک افغانستان است، به مجاهد نشان داد، او تصمیم گرفت آنها را نادیده بگیرد. پنجابیهای پاکستانی از مناطق مرزی آنسوی خط دیورند نمیآیند. همچنین برخی گزارشها حاکی از حضور اویغورها در خاک افغانستان است. وقتی از مجاهد خواسته شد درباره چنین جنگجویان خارجی اظهار نظر کند، او گستاخانه این ادعاها را بدون دادن جزئیات، به عنوان ادعاهای غلط رد کرد.
مجاهد در رابطه به گزارشها درباره روابط القاعده و طالبان گفت که چنین روابطی وجود ندارد. او گفت: «آنها [القاعده] اکنون در افغانستان نیستند. وقتی جنگ در سال 2001 شروع شد، همهی آنها [افغانستان را] ترک کردند. بعدا بهار عربی آمد. آنها [افغانستان] را به مقصد تونس، عراق، سوریه و سمالیا ترک کردند. ما در حال حاضر هیچ تماسی با آنها نداریم.» این ادعا بعدا در یک اطلاعیه رسمی طالبان تکرار شد.
وقتی از مجاهد پرسیده شد که چرا طالبان بیعت ایمنالظواهری، رهبر القاعده، را با هبتالله آخندزاده ، پذیرفتند، یا چرا آنها اکنون پس از امضای توافقنامه دوحه، این بیعت را رد نمیکنند، گفت که در زمان بیعت، طالبان با ایالات متحده «در جنگ» بود. او گفت که «اکنون، لازم نیست [طالبان] حمایتی را رد کند که یک نفر سالها پیش اعلام کرده بود.»
با توجه به اینکه طالبان سالهاست حضور جنگجویان خارجی در افغانستان و همچنین گزارشها مبنی بر همکاری این گروه با گروههای تروریستی فراملی مانند القاعده را انکار میکنند، دیپلمات از مجاهد پرسید که از زمان امضای توافقنامه این گروه با ایالات متحده دقیقا چه چیزی در زمینه مبارزه با تروریسم تغییر کرده است، اما پاسخ روشنی دریافت نکرد.
توضیحات و نگرانیهای احتمالی
میتوان فرض کرد که طرف امریکایی، در جریان مذاکرات و قبل از امضای توافقنامه دوحه، نهتنها نگرانیهای خود را درباره جنگجویان خارجی در افغانستان برای طالبان ابراز کردهاند بلکه انتظارات خود را مبنی براینکه طالبان باید در برابر چنین تهدید اقدامات بیشتری انجام دهند، نیز شریک کردهاند. بنابراین، اظهارات طالبان پرسشهای جدی را درباره تعهدات این گروه نسبت به تضمینهای ضدتروریستیاش در توافقنامه دوحه ایجاد میکند.
این پرسشها زمانی جدیتر میشود که میبینیم اظهارات طالبان که در بالا توضیح داده شد، کاملا شبیه به اظهارات این گروه در اواخر دهه 1990 است؛ وقتی که رژیم طالبان در ابتدا به شدت (و به طور نادرست) حضور اسامه بن لادن و اعضای القاعده را در افغانستان تکذیب کرد. «ان استنرسن»، که قبل از یازده سپتامبر کتاب مفصلی را درباره القاعده در افغانستان نگاشته است، میگوید: «تاریخ در حال تکرار است.»
با اینحال استنرسن میگوید که پرش به این نتیجهگیری که طالبان، به خاطر نقشههای شومی که در سر دارد، حضور جنگجویان خارجی در افغانستان را برای فریبدادن ایالات متحده انکار میکند، بسیار سادهلوحانه است. او میگوید که در «دیدگاههای غربی در مورد افغانستان اغلب این واقعیت که طالبان با چالشهای داخلی پیچیده روبرو هستند و چطور این چالشها بر تصامیم سیاست خارجی طالبان تأثیر میگذارد، نادیده گرفته میشود.»
این موضوع را «اندرو واتکینز»، تحلیلگر ارشد امور افغانستان در گروه بینالمللی بحران، نیز تأیید میکند. او میگوید: «محکومکردن حضور جنگجویان خارجی، به ویژه القاعده، در خاک افغانستان، ممکن است برخی از اعضای ردهپایین و رده میانی طالبان را دلسرد کند، زیرا چنین جنگجویان [خارجی] در میان اعضای [طالبان] محبوب هستند. به همین دلیل برخی رهبران طالبان میترسند که چنین اقدامی منجر به چندپارچگی گروهشان شود.»
استنرسن میگوید: «برای طالبان [رد حضور جنگجویان خارجی در افغانستان] خیلی به خاطر فریبدادن امریکا نیست، بلکه برای تضمین بقای سیاسی خود این جنبش است. مهمتر از همه، رهبران [طالبان] میخواهند از تصامیم جنجالیِ که ممکن است باعث ایجاد شکاف در خود این جنبش شود، خودداری کنند.»
انگیزهی طالبان هرچه باشد، این واقعیت را که طالبان ــ با توجه به شواهد مؤثق درباره حضور دستکم برخی از جنگجویان خارجی در افغانستان که با طالبان در ارتباط هستند ــ ظاهرا آگاهانه واقعیتهای مرتبط با تضمینها ضدتروریسم ــ که این گروه ادعا میکند اجرا کرده است ــ را تحریف میکنند، تغییر نمیدهد.
باید در نظر داشت که تهدید واقعی جنگجویان خارجی در افغانستان گاه اغراق میشود. این امر در مطالعهی موردی مفصل درباره افراطگرایان اویغور در بدخشان نشان داده شده است. با اینحال، این به این معنا نیست که طالبان حضور چنین جنگجویان را نپذیرند، یا کاری درباره آنها انجام ندهند یا توضیح ندهند که چرا چنین جنگجویان خارجی تهدیدی ایجاد نمیکنند. با اینکه در توافقنامه دوحه گفته نشده است که طالبان باید تعهدات خود را به مبارزه با تروریسم به طور علنی به اجرا درآورد، این واقعیت که طالبان تصمیم گرفته به صورت علنی و پیوسته حضور جنگجویان خارجی را انکار کند، به سختی میتواند با تعهدات این گروه در توافقنامه دوحه سازگار باشد. با توجه به این، مسأله جنگجویان خارجی در افغانستان باید جدیتر مورد بررسی قرار گیرد ــ خواه به صورت علنی خواه پشت درهای بسته ــ تا از تکرار تاریخ جلوگیری شود.