ضرورت ایستادگی بر همزیستی مذهبی

ضرورت ایستادگی بر همزیستی مذهبی

یکی از موضوع‌های مناقشه‌انگیز در مرحله‌ی تصویب چارچوب و توافق بر سر رویه‌‌ی کاری در مذاکرات بین‌الافغانی میان هیأت‌های مذاکره‌کننده‌ی جمهوری اسلامی افغانستان و طالبان، بحث بر سر مبنای فقهی مذاکرات بر سر مسائل مورد اختلاف است. طالبان خواستار قرار‌گرفتن فقه حنفی به‌عنوان مبنا در بحث‌های فقهی بر سر محورهای مذاکره است. هیأت جمهوری اسلامی افغانستان می‌خواهد آن‌چنان که در دو دهه‌ی گذشته در جریان بوده، فقه جعفری و حنفی به‌صورت مشترک، مبنای مباحث دینی و فقهی بر سر مسائل مورد اختلاف باشد.

کم‌تر کشوری در جهان اسلام وجود دارد که در تاریخ معاصرش، منازعات خشونت‌بار یا جدال‌های جدی و خطر‌آفرین بر سر اختلافات فرقه‌ای را تجربه نکرده باشد. پاکستان، جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، قطر، امارت متحده‌ی عربی و چندین کشور اسلامی که به‌لحاظ قدرت اقتصادی، نظامی و فرهنگی، مدعی رهبری جهان اسلام یا دست‌کم الگوی توسعه، اقتصاد و اقتدار در جهان اسلام هستند، با چالش سرکوب شدید مذهبی، فرقه‌گرایی افراطی یا دست‌کم نفی همزیستی مذاهب و فرقه‌ها مواجه هستند. ماحصل فرقه‌گرایی و سرکوب یا نفی مذاهب برای جهان اسلام، حداکثر به راه افتادن جنگ‌ها‌ی خونبار و کشتارهای دسته‌جمعی و حداقل، فربه‌شدن روزافزون کینه‌های فرقه‌گرایانه است که می‌تواند به‌عنوان عوامل بالقوه در شعله‌ورشدن جنگ‌ها و خشونت‌های مصیبت‌بار خطرناک‌ باشد.

اگرچه افغانستان در میان کشورهای مسلمان و در تاریخ معاصر، مشقت‌ها، بحران‌ها و فجایع متعدد و ویران‌گری را تجربه کرده اما در فهرست طویل بحران‌ها و منازعات افغانستان، منازعه‌ی مذهبی آن‌چنان که دیگر کشورهای مسلمان تجربه کرده/می‌کنند، به استثنای یک مورد کوچک در قرن نزدهم، وجود ندارد. افغانستان دست‌کم در تاریخ ‌معاصرش، یکی از الگوهای همزیستی مسالمت‌آمیز مذاهب است. از قندهار تا کابل، از هرات تا لوگر و از هزاره‌جات تا شمال کشور، پیروان مذاهب در طول دهه‌ها و قرن‌ها، زندگی نسبتا مسالمت‌آمیز و عاری از منازعات جدی را سپری کرده‌اند. در طول تاریخ معاصر کشور، یک نقطه‌ی تاریک و بدنام به‌لحاظ فرقه‌گرایی و سرکوب شدید و آشکار مذهبی وجود دارد؛ امارت سیاه طالبان در نیمه‌ی دوم آخرین دهه‌ی قرن بیست که در آن طالبان، با ایدئولوژی سرکوب‌گرانه و فرقه‌گرایش‌، به جنگ تمام‌عیار علیه همزیستی مذهبی در کشور پرداخت.

پس از سقوط طالبان، افغانستان یک گام مهم در زمینه‌ی تحکیم همزیستی مذهبی برداشت. رسمیت‌یافتن فقه جعفری، پایه‌های همزیستی مسالمت‌آمیز مذاهب در کشور را تحکیم کرد و به یکی از کشورهای نادر در جهان اسلام تبدیل شد که بدون نیاز به تشنج و منازعه‌ی جدی، فقه دو مذهب بزرگ اسلامی را به رسمیت شناخت.

در دو دهه‌ی گذشته، افغانستان با شورش، تروریزم، جدال‌ها و تشنج‌های گاه تند و ریشه‌دار قومی و تباری و موارد دیگری از بی‌ثباتی، تهدید و چالش‌های خطرآفرین را تجربه کرد، اما در باتلاق منازعه‌ و جدال مذهبی نیفتاد. برعکس، با گذشت هر روز، همدلی و همزیستی مذهبی بیش‌تر ریشه دواند و از این منظر، افغانستان یکی از نمونه‌ها و الگوهای موفق و مثال‌زدنی در میان بیش از هفتاد کشور مسلمان است.

آغاز مذاکرات بین‌الافغانی دوحه اما، مجال به صحنه رفتن سیمای نحس این کابوس برای افغانستان بود. طالبان، در اولین نیش و دندانی که به افغانستان نشان دادند، پای لجاجت بر یکی از مؤلفه‌های اصلی ایدئولوژی فرقه‌گرای‌شان کوبیدند و زنگ هشدار را به صدا درآوردند. رو کردن این گرایش نحس فرقه‌گرایانه، فارغ از این‌که پذیرفتنی و تحمیل‌شدنی نیست، شرارت‌پیشگی و ایدئولوژی ویران‌گر طالبان را برآفتاب می‌کند.

جمهوری اسلامی افغانستان، اگر براساس شاخص‌های اصلی‌ هویتی‌اش معرفی شود، پیوند ناگسستنی با همزیستی مذهبی دارد. با توجه به حشر و رونق‌گرفتن فرقه‌گرایی خشونت‌بار و نفی و سرکوب مذهبی در میان دولت‌ها و گروه‌های شبه‌نظامی، فکری و تبلیغی جهان اسلام، اساسا همزیستی مذهبی، احتمالا مهم‌ترین شاخصه‌ی هویت‌ساز جمهوری اسلامی افغانستان باشد. شاخصی که اگر از جمهوری اسلامی افغانستان برداشته شود، بخش بزرگی از هویت و جوهرش را از دست می‌دهد.

افغانستان چه در روایت رسمی و سیاسی و چه در روایت اجتماعی و مدنی، باید یکدست، قاطع و به‌صورت دسته‌جمعی در برابر این تفکر و درخواست فرقه‌گرایانه و افراطی طالبان بایستد و با قاطعیت تمام از یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شاخص‌های هویتی‌اش دفاع کند. در میان این همه چالش و مصیبت افغانستان، از بحران مواد مخدر و اعتیاد تا فقر، از تنش‌های تباری تا تبعیض و فساد، اگر نداهای فرقه‌گرایانه و تندورانه چه به‌صورت رسمی و چه به‌صورت چریکی، در روایت‌ها و مواضع رسمی و غیررسمی سیاسی و اجتماعی جا باز کند، فهرست بدبختی‌ها و مصیبت‌های افغانستان کامل می‌شود. دولت جمهوری اسلامی افغانستان و افغان‌ها از همه‌ی مذاهب باید قاطعانه در دفاع از این خط سرخ واقعی متحد شود.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *