لووی انستیتوت – عبدالباسط
مترجم: جلیل پژواک
جابهجاییها در رهبری طالبان پیش از آغاز مذاکرات بینالافغانی، نشان داد که این گروه شبهنظامی بهویژه پس از امضای توافقنامه ماه فبروری با ایالات متحده، در تلاش است تا از زیر سایه پاکستان بیرون آید و مشروعیت سیاسی خود را تقویت کند. بهنظر میرسد که هدف اصلی رهبران این گروه برداشتن برچسب «عنصر نیابتی پاکستان» از روی طالبان است؛ تصویری که نهتنها پیامدهای منفی برای طالبان در افغانستان داشته بلکه به رقیب اصلی این گروه در افغانستان، یعنی دولت اسلامی نیز کمک کرده تا طالبان را تخریب کند.
رهبران طالبان بهرغم اینکه همواره در پی دستیابی به استقلال استراژیک بودهاند، اما خواستههای پاکستان را برای حفظ حمایت این کشور از خود، پذیرفتهاند. اما حالا فهرست مکانهای پیشنهادی برای میزبانی از مذاکرات بینالافغانی آینده شامل اسلو، تاشکند و دوحه است و نامی از اسلامآباد در آن برده نشده است. نقش پاکستان در مذاکرات صلح افغانستان، همانند سایر کشورهای منطقه به نقش یک تسهیلکننده تنزل یافته است.
پاکستان خواهان احیای امارت طالبان نیست، بلکه ترجیح میدهد این گروه در افغانستان بدل به نیروی سیاسی جریان اصلی و در معادله فعلی قدرت افغانستان شامل شود. در جریان حکومت طالبان در افغانستان از سال 1996 تا 2001، چندین تروریست بدنام پاکستانی به دامن طالبان در افغانستان پناه برده و بهرغم درخواستهای مکرر حکومت پاکستان، طالبان از تحویلدادن آنها خودداری کردند. بازگشت کامل طالبان به قدرت در افغانستان، باعث شکلگیری روایت پیروزمندانه جهادی برای بسیاری از گروههای شبهنظامی در پاکستان میشود و موج جدیدی از افراطیگری را در شبکههای مدارس دیوبندی که با طالبان همدلند، برمیانگیزد.
انتصاب ملا یعقوب، پسر ملاعمر، بهعنوان رییس کمیسیون نظامی طالبان و جانشین چندین فرمانده ارشد این گروه، نیز به هدف به حداقلرساندن وابستگی طالبان به پاکستان است. یعقوب متعلق به نسل جوان طالبان است که توشهای از جنس حمایت پاکستان را با خود ندارد. انتصاب ملا عبدالحکیم اسحاقزی، مولوی تندرو و در عمل رییس دستگاه قضایی طالبان، بهعنوان رییس تیم مذاکرهکننده این گروه، نیز باید از همین منظر دیده شود. حکیم جانشین محمد عباس استانکزیِ طرفدار پاکستان شده است. انتصاب وی نهتنها به معنای پرداختن به ملاحظات جناحهای تندرو طالبان است، بلکه این تصور را که طالبان در مذاکرات هیچ سازشی در خصوص حکومت اسلامی در افغانستان نخواهند کرد، نیز در میان این گروه تقویت میکند.
به همین ترتیب، تصمیم طالبان مبنی بر پخشکردن اعضای شورای رهبری کویته در افغانستان، قطر و پاکستان، بخشی از تلاش وسیعتر این گروه برای کاهش وابستگیاش به پاکستان است.
وقتی نفوذ سیاسی یک عنصر نیابتی افزایش یابد و به استقلال مالی برسد، رابطه حامی-مشتری تغییر میکند. رابطه حامی-مشتری پاکستان و طالبان با پیروزیهای نظامی طالبان که باعث گسترش قلمرو و نفوذ سیاسی و افزایش استقلال مالی این گروه شد، شروع به تغییر کرد. اهرم فشار اصلی پاکستان بر طالبان، پناهگاههای این گروه در خاک پاکستان بود که با گسترش قلمرو طالبان در افغانستان، ضعیف شد. افزایش کنترل ارضی به طالبان امکان داد تا مخفیگاههای بیشتری در افغانستان و وابستگی کمتری به پاکستان داشته باشد. علاوه براین، گشایش دفتر طالبان در قطر این گروه را قادر ساخت تا روابط خود را متنوع و با کشورهایی همچون چین، روسیه و ایران، در منطقه ارتباط برقرار کند. این کشورها پس از ظهور «ولایت خراسان دولت اسلامی» در سال 2015 در افغانستان به روی طالبان آغوش گشودند. این کشورها ولایت خراسان دولت اسلامی در افغانستان را تهدیدی برای امنیت ملی خود میدانند و از اینرو برای جلوگیری از رشد ولایت خراسان، به طالبان به لحاظ مادی کمک کردند.
در گذشته دستگاه نظامی پاکستان از طریق بازداشتهای خودسرانه و ارعاب، طالبان را فشار میداد تا مطیع پاکستان باشد.
برای مثال در سال 2010، ملا عبدالغنی برادر، معاون وقت ملا عمر، طی یک عملیات مشترک سازمان سیا و آیاسآی پاکستان، بهدلیل برقراری تماس با حامد کرزی، رییسجمهور وقت افغانستان برای مذاکره در مورد صلح، بازداشت شد. پس از آن طالبان برای رهایی از نفوذ پاکستان، دفتر سیاسی خود را در قطر افتتاح کردند. همینطور در سال 2014 پاکستان به مدت کوتاهی دو برادر طیب آغا، رییس دفتر طالبان در قطر، را بهدلیل دورزدن پاکستان و برقراری تماس مستقیم با ایالات متحده دستگیر کرد.
در سال 2015 هنگامی که پاکستان رهبری این گروه را مجبور به گفتوگو با اعضای شورای عالی صلح افغانستان کرد، رهبری طالبان خشمگین شد. شورای رهبری طالبان به برخی از رهبران نزدیک با دستگاه نظامی پاکستان اجازه ملاقات با هیأت شورای عالی صلح افغانستان را داد تا از خرابی رابطه این گروه با پاکستان جلوگیری شود، اما طالبان آرام ننشسته و شروع به جستوجوی پناهگاه بدیل کردند. اخترمحمد منصور، رهبر پیشین طالبان، پیش از کشتهشدن در حمله هواپیمای بدون سرنشین امریکا در سال 2016، بهعنوان بخشی از تلاشهایش برای یافتن مخفیگاههای جدید، در ایران بود. متعاقبا طالبان شورایی را در شهر مشهد ایران، جایی که برخی از رهبران طالبان اقامت دارند، ایجاد کردند. همین اواخر یک جناح مخالف طالبان به نام حزب ولایت اسلامی، از ایران فعالیت خود را شروع کرده است.
در ماه می امسال، طالبان این شایعه را که این گروه پس از خروج کامل ایالات متحده از افغانستان در شورش کشمیر شرکت میکند، رد کرده و تأکید کردند که طالبان نمیخواهد پایش به اختلافات هند و پاکستان کشیده شود. سهیل شاهین، سخنگوی دفتر طالبان در قطر بر سیاست عدم مداخله طالبان در امور داخلی سایر کشورها تأکید کرد.
تصمیم اخیر پاکستان مبنی بر وضع تحریم بر طالبان و شبکه حقانی، تلاشی برای تقویت چهره پاکستان و کاستن از فشارهای جامعه جهانی بر اسلامآباد بهدلیل روابطش با طالبان است. نتیجه مذاکرات صلح بینالافغانی هرچه باشد، نفوذ پاکستان بر طالبان همچنان رو به زوال خواهد بود. پس از مذاکرات، ایالات متحده انتظار دارد که پاکستان و افغانستان توافقنامهای را امضا کنند که تضمین کند خاکشان در آینده علیه یکدیگر استفاده نخواهد شد. چنین توافقی مستلزم پایان تحرکات مرزی طالبان از پاکستان به افغانستان خواهد بود. اکنون پاکستان فرصت دارد تا سیاست محدودنگرانه و امنیتیمحور خود در قبال افغانستان را بازنگری و یک رویکرد آیندهنگر و جامعتر تنظیم کند.