حدود یک ماه است که که هیأتهای گفتوگوکنندهی صلح افغانستان و طالبان در قطر هستند. اما هنوز مذاکرات رسمی شروع نشده و دو طرف نتوانسته روی طرزالعمل مذاکرات توافق کنند. آخرین و تازهترین نشست گروه تماس پس از وقفهی طولانی بار دیگر بینتیجه پایان یافته است. تقریبا در دو هفته گذشته دو تیم مذاکراتی هیچ نشست رسمی با هم نداشتند. دو طرف یک دیگر را مسئول این بنبست میدانند. حکومت افغانستان طالبان را به بهانهجویی و اصرار روی قبولاندن کارشیوهی غیرمنطقی متهم میکند. طالبان در موضع دفاعی حکومت را به تلاش برای سبوتاژکردن روند صلح متهم کردهاند. پیام سیاسی این اتهامزنیها نبود اراده لازم برای رسیدن به صلح و واقعیت انکارناپذیر به بنبسترسیدن این روند است.
بهنظر میرسد بنبست مذاکرات صلح در دوحه و میدان گرم جنگ در افغانستان، روند صلح را به سمتی میبرد که کمترین امیدواری را برای رسیدن به صلح باقی میگذارد. از آغاز، نگرانی همین بود که دوام جنگ و خشونت روند صلح را خدشهدار میکند. پس از آغاز این روند، موج شدیدی از خشونتها در افغانستان آغاز شده است. این روزها خشونت و جنگ شدید شده است. گروه طالبان در دو روز گذشته در ولایت هلمند در جنوب کشور دست به بزرگترین حمله خود در یک سال گذشته زده است. ظاهرا طالبان قصد داشتند که این ولایت را سقوط دهند. شدت و بزرگی حمله به قدری بود که در کنار نیروهای امنیتی افغانستان نیروهای امریکایی و جنگندههای این کشور نیز وارد عمل شدند و به دفاع از نیروهای امنیتی موضع طالبان را هدف قرار دادند. پیامد این جنگ نیز بزرگ و تکاندهنده است، علاوهبر ویرانی تأسیسات عامه، هزاران خانواده را آواره شدهاند.
در آستانهی مذاکرات جاری صلح تدارک بزرگترین حمله طالبان این را میرساند که این گروه بهجای تمرکز بر مذاکرات، میخواهد در میدان جنگ حکومت افغانستان را برای تحمیل خواستههای خود زیر فشار قرار دهد. تیم مذاکراتی طالبان در دوحه اصرار دارد که تنها فقه حنفی و موافقتنامه طالبان و امریکا در روند صلح مبنای حل اختلافات باشد. خواستی که از طرف تیم حکومت افغانستان رد شده است. به همین دلیل ظاهرا طالبان میخواهند این گره را در میدان جنگ باز کنند. دستزدن طالبان به بزرگترین حملهشان در یک سال گذشته، نقض توافقنامه واشنگتن-طالبان است، زیرا طالبان در این موافقتنامه متعهد شدهاند که در بدل خروج نیروهای خارجی از افغانستان از انجام حملات بزرگ و تهاجمی و انتحاری در بزرگشهرها خودداری میکنند. به همین دلیل حملهی نیروهای امریکایی بر طالبان در هلمند هشدار بهموقع و درستی است. همچنین در دو روز گذشته نیروهای امنیتی همچنان دست بالا را در جنگ داشتهاند. ولایت هلمند در جنوب افغانستان پایگاه اصلی طالبان بهشمار میرود و بیشترین اقتصاد جنگی این گروه از طریق کشت، قاچاق و خرید و فروش مواد مخدر در هلمند تأمین میشود. همچنان براساس گزارشها طالبان از چندین ولایت جنگجویان خود را در این جنگ بسیج کرده بودند، اما با همهی اینها با متحملشدن تلفات سنگین انسانی، نتوانستند واقعیت جنگ را به نفع خود تغییر دهند. واقعیت همچنان این است که اگر طالبان تمام ظرفیت جنگی خود را هم بهکار ببندند، نیروهای امنیتی افغانستان در میدان جنگ از این گروه دست بالا دارند.
گره کارها باید در میز مذاکره و در دوحه باز شود. کشاندن اختلافها در میدان جنگ فقط جنگ را بیشتر و فرصت صلح را در معرض خطر قرار میدهد. طالبان با تنندادن به آتشبس و کاهش خشونت، مقصر اصلی این وضعیت و بنبست مذاکرات است. ارگ ریاستجمهوری اگرچه در ظاهر در روند مشارکت کرده، اما مواضع تلویحی تیم سیاسی رییسجمهور غنی، پیششرطهای انعطافناپذیرش و ایستادگی در برابر روند صلح در مقاطع مختلف شواهدیست که نشان میدهد در موضع جنگ قرار دارد و به آمادگی برای شدتگرفتن جنگ اذعان دارد. جنگطلبی طالبان و بازی با کارت خشونت در مذاکرات صلح اشتباه محاسباتی است که ناخواسته برای این رویکرد رییسجمهور غنی بهانهی مشروع میدهد. بهطور واضح پیامد خشونتطلبی طالبان و موضع جنگی حکومت افغانستان برچیدهشدن بساط صلح است.