در کمتر از ده روز گذشته، دومینبار است که نیروهای امریکایی طالبان را هدف قرار میدهد. نیروهای امریکایی روز گذشته اعلام کرده است با حمله هوایی در میدان وردک پنج عضو طالبان را کشته است. در روزهای پیش نیز نیروهای امریکایی طالبان را در جنگ هلمند هدف قرار دادند. نیروهای امریکایی تأیید کرده که موضع طالبان را هدف قرار دادهاند. اولینبار است که نیروهای امریکایی در افغانستان پس از موافقتنامه امریکا و طالبان در دوحه رسما تأیید میکنند که موضع طالبان را هدف قرار دادهاند.
حمله هوایی نیروهای امریکایی به مواضع طالبان و دخالت در جنگ یک هشدار بهموقع و حسابشده است. پیام دخالت امریکا در جنگ به این معناست که طالبان در محاسبات خود دقیقتر عمل کنند. محاسبهی گروه طالبان این است که میتواند با افزایش جنگ امتیازهای بیشتری در میز مذاکره بهدست آورند. به همین دلیل همزمان با مذاکرات بینالافغانی گروه طالبان به شدت جنگ افزوده است. اکنون سطح بلند خشونتها در افغانستان بیپیشینه است. دوباره طالبان به حملات پیچیده روی آوردهاند. این سطح از خشونت همزمان با مذاکرات صلح را هیچکسی نمیتواند نادیده بگیرد. حملات نیروهای امریکایی در واقع واکنشی است به خشونتورزی روزافزون طالبان. قبلا هم امریکا این هشدار را داده بود. بنابراین، اصرار طالبان بر ادامه جنگ میتواند به زیان این گروه تمام شود.
گروه طالبان نمیتواند دخالت امریکا در جنگ را زیر عنوان نقض و تخطی از توافقنامه دوحه به چالش بکشاند. زیرا اگر مبنای قضاوت توافقنامه دوحه است، این طالبان است که از توافقنامه تخطی کرده است. در توافقنامهی چند ماه پیش طالبان و امریکا در دوحه، این گروه در ازای خروج نیروهای این کشور از افغانستان، به خودداری از انجام حملات بزرگ و تهاجمی و انتحاری در بزرگشهرها متعهد شده بودند. اما طالبان چند روز پیش در ولایت هلمند به قصد سقوط این ولایت بزرگترین حملهی خود را سازماندهی کردند. پس از آن دست به حملهی مرگبار انتحاری در ولایت غور زدند. افزون بر اینها کارگذاری ماینهای کنارجادهای در افغانستان هر روز از شهروندان و غیر نظامیان قربانی میگیرد. این رویکرد طالبان شواهدی آشکار برای تلاش دورزدن توافق این گروه با امریکا و مصداق بارز انجام حملات بزرگ و تهاجمی و انتحاری در بزرگشهرها است.
موقع آن رسیده است که دوباره نیروهای رزمی امریکا در میدان جنگ افغانستان بازگردد. ترمپ قول داده بود که اگر طالبان دست از پا خطا کنند، جنگآوران امریکایی با چنان سرعت و قدرتی به افغانستان برخواهند گشت که نظیر آن در گذشته دیده نشده باشد. عطش طالبان برای جنگ تقریبا امید مردم افغانستان از رسیدن به صلح را نابود کرده است. بدون قبول آتشبس، رسیدن به صلح ممکن نیست. طالبان تا کنون به تمام درخواستها مبنی بر کاهش خشونت و قطع جنگ جواب رد دادهاند. از طرف دیگر، بیش از یک ماه است که هیأت مذاکراتی حکومت افغانستان و طالبان در قطر در میز مذاکره هیچ پیشرفتی نداشته است. با این وضعیت امید چندانی به موفقیت مذاکره باقی نمیماند.
از آغاز نگرانی همین بود که طالبان نمیتوانند این حجم بزرگی از انعطافپذیری را که امریکا در مذاکرات با این گروه در پیش گرفته هضم کنند. اکنون روشن شده است که استراتژی مذاکره ایالات متحده که تاکنون تسلیمشدن در برابر خواستههای طالبان بوده است، این گروه را سازشناپذیرتر کرده است. از اینرو، بهنظر میرسد طالبان در روند کنونی صداقت لازم را ندارند و برای فراهمکردن زمینه خروج نیروهای ناتو از افغانستان به مذاکرات پیوستند، اما بهدنبال احیای امارت اسلامی خود هستند.
واقعیت این است که نگاه انتخاباتی تیم امنیتی کاخ سفید به مسأله صلح افغانستان باعث شد ایدئولوژی تمامیتخواهانه طالبان نادیده گرفته شود. اکنون روشن است که خمیر صلح که خلیلزاد سرشته، برای ترمپ در انتخابات نان نمیشود. وقت آن رسیده است که در مسأله بیصبری خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و مواجهه با روند صلح بازنگری جدی شود. یک راهش این است که گفتوگوها تا زمانی که طالبان انعطافپذیری بیشتری از خود نشان ندادهاند، تعلیق شود. راه دوم ریختن بمبهای بیشتر جنگندههای امریکایی بر مواضع طالبان است. هدف این است به طالبان فهمانده شود که با اختیارکردن میدان جنگ برای گشت به قدرت دچار خطای جدی محاسباتی است.