«من فقط از یک حلقه انگشترش و یک گوشواره نقره که در گوشش بود و یک قسمت صورتش که سالم مانده بود و یک توته از دامنش او را شناسایی کردم.» بریدهای از روایت پایان زندگی یکی از قربانیان جنگ افغانستان در کتاب «آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» است. این کتاب جلد اول مجموعهی «روایت قربانیان جنگ» است که از سوی مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان منتشر میشود.
«آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند»
مجموعه روایت قربانیان جنگ روز شنبه با حضور خانوادههای قربانی جنگ رونمایی شد. «آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» عنوان این کتاب است که یک تراژیدی انسانی را سال 1377 روایت میکند. رویدادی که مردان در روستای «قزلآباد» ولایت بلخ، توسط طالبان تیرباران شدند.
مسئولان مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی در روز رونمایی این کتاب گفتند این مجموعه روایتها «جلد اول» و در واقع بخشی از یک پروژه کلان است که این مؤسسه روی آن کار میکند تا روایت قربانیان جنگ را در شرایط کنونی تبدیل به یکی از گفتمانهای مسلط در مناسبات سیاسی و اجتماعی کنند و با برجستهسازی روایت قربانیان جنگ، علیه فراموشی قربانیان مبارزه کنند.
کتاب دارای چهار بخش است که بخش اول شامل ماجرای 10 قربانی «اختطاف، شکنجه و اعدام»، بخش دوم شامل 7 روایت از قربانیان «انتحار، انفجار و بمبگذاری»، بخش سوم شامل 12 روایت از قربانیان بر اثر «اصابت گلوله» و بخش چهار شامل 8 روایت از قربانیان «درگیریهای زمینی و اصابت خمپارهها» را به تصویر میکشد.
خاطره صفی، از اعضای مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی، در روز رونمایی از این کتاب با اشاره به اینکه خشونت و سرکوب در تاریخ افغانستان امر معمول و همیشگی بوده، گفت این کتاب تجارب زیستهی قربانیان جنگ را روایت میکند: «این مؤسسه تلاش کرده تا تجارب زیسته قربانیان و سرگذشت شخصی آنان را در گیرودار این جنگها و خشونتها جمعآوری کند و به معرض نمایش و دید عموم قرار دهد.»
علیه فراموشی
مسئولان مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان گفتهاند با پنج هدف اساسی روایتهای قربانیان جنگ را جمعآوری و نشر کرده و میکند.
اول: نشر چنین کتابی در واقع «مبارزه با فراموشی» است. جنگ افغانستان در یک پیوستار خشونت و فراموشی ادامه یافته و با فراموشی دوباره امکان بازتولید یافته است.
دوم: نشر چنین کتاب کمک میکند تا روایت قربانیان جنگ شکل بگیرد، چرا که طبق معمول روایتهای مطرحشده در مورد جنگ اغلب از طرفهای جنگ بوده است. در واقع تاریخ جنگ و رویدادهای جنگی «تکروایتی» و «تکگفتاری» است.
سوم: مستندسازی رخدادها، وقایع و خشونتها در جریان جنگ، که این امر کمک میکند تا سند دست اول و معتبر از جریان جنگ، ارتکاب جرم و نقض حقوق بشر تهیه شود تا به بنیانهای صلح عادلانه و پایدار کمک کند.
چهارم: برجستهسازی نقض قواعد و مقررات جنگی و حقوق بشردوستانه بینالمللی، چرا که یکی از جنبههای تراژیک منازعه و جنگ در افغانستان غیبت مطلق قواعد ابتدایی جنگی و اصول حقوق بشردوستانه بینالمللی بوده است.
پنجم: حفظ خاطرات و میراث جنگ بهصورت عینی و انضمامی، که از این طریق خاطره جمعی جامعه با میانجی مشاهده یادوارههای جنگ و مرور روایتهای قربانیان، با تاریخ جنگ رابطهی عینی برقرار کنند.
بهمثابهی تاریخ شفاهی
احمدضیا رفعت، نویسنده و استاد دانشگاه در برنامه رونمایی این کتاب، با اشاره به اینکه خودش نیز یکی از قربانیان جنگ است و برادرش را در این جنگ ناتمام از دست داده است، گفت: «بسیاری از قربانیان با روایتهایشان از جنگ در شکلدادن منازعه و قربانیکردن سهیم هستند.»
محمدجواد سلطانی، نویسنده و استاد دانشگاه کتاب «آن شب هیچ از یک مردان خانواده برنگشتند» را تاریخ شفاهی نامید. آقای سلطانی گفت «تاریخ شفاهی» یکی از گرایشهای جدید علمی در حوزه مطالعات اجتماعی است: «روایت و سنت شفاهی را با تاریخ شفاهی یکی نگیریم.»
چرا این کتاب مهم است؟
محمدجواد سلطانی کتابِ «آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» را دارای اهمیت و ارزش دانست: «تاریخ همهی گذشته نیست. تاریخ امر گزینششدهی گذشته است. تاریخ بهصورت عام تاریخ قدرت است.» سطانی یادآور شد که در دورههای مختلف تاریخ از سوی قدرت حاکم نوشته شده و کسانیکه نتوانسته تاریخ خودشان را بنویسند، محکوم به حذف شدهاند: «از این منظر این اثر بهعنوان تاریخ شفاهی صدایی حذفشدهها است. این اثر مجال شنیدهشدن صدایی آنهایی است که در تاریخ رسمی صداییشان حذف شده است.»
از نظر سلطانی جریانهای که در تاریخ دست به کشتار زدهاند، در عین حال برای خودشان گفتار فرهنگی نیز خلق کردهاند. برای نمونه سلطانی به یکی از روایتها اشاره میکند که در آن قربانی از کشتهشدن شوهرش توسط هواپیماهای روسها حرف میزند و در عینحال میگوید که «خواستهی خدا بوده». آقای سلطانی باور دارد که کسانی که دست به کشتار میزنند، در عینحال به دنبال «خلق گفتار مشروعیتبخش برای قربانیکردن» نیز هستند.
با اینحال، از نظر جواد سلطانی، اهمیت مضاعف کتابِ «آن شب هیچ یک از مردان خانواده برنگشتند» در این است که «این متن روایت جانهای است که تجربه درد دارند». وی با اشاره به اینکه روایت به معنای این است که پرده را از دروازهی جان یک انسان قربانی برداری و به تماشای جان آن بنشینی، که از این حیث این کتاب روایت جانهای رنجدیده و قربانیشده است که در جنگ ناتمام افغانستان نادیده گرفته شده و به فراموشی رفته است.
عارف یعقوبی، روزنامهنگار و پژوهشگر در روز رونمایی این کتاب گفت جامعهی افغانستان فاقد ارزشِ «همدلی جمعی» است و افزود «قالب کار در این کتاب قصه است. قصه یکی از تأثیرگذارترین فورمهای روایت است. این کتاب با قصه در پی همدلی جمعی است.»
عارف یعقوبی به تجربههای اینچنینی و بهخصوص به مواجهه مردم در کشورهای دیگر با رویدادهای مثل هلوکاست و یازدهم سپتامبر اشاره کرد و گفت: «خیلیها گذشته را دقیق به یاد ندارند، اما فکر میکنند که دقیق به یاد دارند.» او با یادآوری این نکته به کارگزاران مؤسسه حقوق بشر و دموکراسی افغانستان پیشنهاد کرد که در جمعآوری روایتهای قربانیان جنگ محتاط باشند، چرا که «روزی ممکن است این کتاب بهعنوان سند در دادگاه مورد استفاده قرار بگیرد.»