فرصت بازسازی روابط و بازبینی روند صلح

فرصت بازسازی روابط و بازبینی روند صلح

حکومت، شهروندان و رسانه‌های افغانستان انتخابات امریکا را با هیجان زیادی دنبال کردند. تصور اصلی در افغانستان این است که نتیجه این انتخابات در ابعاد بزرگ می‌تواند برای افغانستان بسیار مهم باشد. زیرا وضعیت امنیتی در افغانستان هنوز خطرناک و دولت ضعیف است. امریکا و طالبان حدود یک سال قبل توافق‌نامه صلح امضا کردند که مهم‌ترین مفاد توافق‌نامه دوحه میان واشنگتن و طالبان خروج سربازان امریکا از افغانستان، جدایی و دوری‌گزینی طالبان از القاعده است. بر مبنای همین توافق، مذاکرات صلح میان افغان‌ها نیز نزدیک به دو ماه پیش آغاز شد و تاکنون هرچند در عمل پیشرفتی نداشته، اما به‌عنوان یک روند ادامه دارد. اکنون مهم‌ترین پرسش در افغانستان این است که تأثیر نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا بر افغانستان در سطح بزرگ‌تر و روند جاری مذاکرات قطر در ساحت کوچک‌تر چه خواهد بود؟

نگاه دونالد ترمپ به جنگ افغانستان بیشتر اقتصادی‌محور بود. برای امریکا در این دوره مهم‌ترین چیز هزینه‌ی اقتصادی بود که در جنگ افغانستان می‌پرداخت. درحالی‌که پیش از این، به‌ویژه در زمان ریاست‌جمهوری اوباما نگاه این کشور در جنگ افغانستان اغلب امنیتی‌محور بود. همین تفاوت دیدگاه باعث شد که ترمپ در طول دوران ریاست‌جمهوری خود بیشتر در افغانستان از یک سیاست دمدمی‌مزاج پیروی کند و همین سیاست هم باعث شد که طالبان از روند صلح بیشترین سود را نصیب شوند. به‌طور واضح طالبان فکر می‌کنند که امریکا را فریب‌ داده‌اند و تلاش امریکایی‌ها برای مذاکره را نشان ضعف و بیچارگی آنان می‌دانند. سیاستی که اکنون گروه طالبان در روند صلح دارد درخواست امتیازات و کوتاه‌نیامدن، به‌جای درک دیپلماسی به‌عنوان راهی برای حل منازعه است.

با تغییر قدرت در امریکا تغییر رادیکال در روند صلح آمدنی نیست. ممکن است امریکا جای خلیل‌زاد را به کسی دیگری بدهد، اما هرگز توافق‌نامه‌ی را که حدود یک‌ونیم سال قبل این کشور با طالبان امضا کرد، ملغا نخواهد کرد. از یک طرف، جو بایدن نیز خواهان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان است، هرچند نه به شیوه‌ ترمپ. از طرف دیگر، دیدگاه‌های گذشته جوبایدن نشان می‌دهد که او نسبت به طالبان نگاه‌ بسیار منفی ندارد. بایدن زمانی که معاون اوباما بود در مصاحبه با مجله‌ی امریکایی نیوزویک گفته بود که امریکا در افغانستان طالبان را دشمن خود نمی‌داند. حالا که احتمال پیروزی بایدن در انتخابات زیاد است، مرور دیدگاه‌های گذشته بایدن نشان می‌دهد که او طرفدار به پایان‌رساندن جنجال‌های افغانستان از طریق گفت‌وگو است. در سطح بزرگ‌تر نیز نظر آقای بایدن این است که افغانستان کشوری سه‌پاره و درست‌ناشدنی است. او این سخن را خیلی دور نه، همین سال گذشته در در مناظره انتخاباتی حزب دموکرات با رقبای خود گفته بود.

هنوز روشن نیست که چه تصمیم و سیاست تازه در مورد افغانستان گرفته خواهد شد. افغانستان مسأله‌ی فراموش‌شده‌ی امریکا در مبارزات انتخاباتی بایدن و ترمپ بود. اما تغییرات در رهبری امریکا می‌تواند فرصت تازه هم برای امریکا و هم برای حکومت افغانستان برای بازبینی روند صلح و اعتمادسازی دو کشور باشد. اشتباه روند کنونی صلح این است که کاهش خشونت شروع نشده است. تصامیم اغلب مبتنی بر احساسات است تا واقعیت. این برخورد باعث شده است که طالبان مطالبات غیرواقع‌بینانه داشته باشند. از یک طرف بر طبل جنگ می‌کوبند و از طرف دیگر، هیچ نوع انعطاف‌پذیری را در کار خود ندارند. همچنان میان حکومت افغانستان و امریکا به‌عنوان دو دولت بی‌اعتمادی و تفاوت دیدگاه به مرحله‌ی نگران‌کننده رسیده است. همین امر سبب شده است که امریکا تصمیم‌های که در مورد افغانستان می‌گیرد، نهایتا در مشورت با متحدان بین‌المللی‌شان است، نه حکومت افغانستان. افغانستان به‌عنوان یک دولت مشروع و یک طرف مسأله کمترین نقش را ندارد. حکومت افغانستان باید مهم‌ترین کاری که کند ترمیم روابط و بازسازی اعتماد از دست‌رفته با نیروهای سیاسی تازه در امریکا است.

در نتیجه‌ی تغییرات تازه در امریکا ممکن است روند مذاکرات کند شود، اما این نباید روند را از ریشه خراب کند. زیرا از یک طرف فرصتی که برای صلح پیش آمده بی‌پیشنه است و این فرصت نباید از دست برود. از سوی دیگر، این روند برای افغانستان تا این جای کار بسیار پرهزینه تمام شده است. قبولی آزادی پنچ هزار زندانی طالب برای مردم افغانستان برای شروع‌شدن مذاکرات مثل سرکشیدن جام زهر بود. اگر مبنا این باشد که تمام آنچه تا کنون صورت گرفته، نادیده گرفته شود آزادی پنج هزار زندانی در بدل هیچ است. مهم‌تر از آن با برگشت به نقطه‌ی صفری چرخه‌ی خشونت در افغانستان در جهت نامناسب و غیرقابل کنترل حرکت خواهد کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *