بن‌بست انتخابات، کاردی بر گلوی مردم

انتخابات ریاست جمهوری افغانستان نزدیک به دو سال وقت گرفت؛ از دهم عقرب 1391 تا اکنون که این انتخابات به بن‌بست خورده است. در این میان اما، مثل همیشه، به درازا کشیدن این روند، تأثیر ناگواری بر زندگی و اقتصاد مردم افغانستان برجا گذاشته است.

در دهم عقرب 1391 تاریخ انتخابات ریاست جمهوری افغانستان مشخص شد و جدول زمان‌بندی انتخابات نیز به نشر رسید. اما آغاز عملی این روند از 25 سنبله 1392 بود. 25 سنبله تا 14 میزان 1392، زمان ثبت نام نامزدان ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی بود.

پس از برگزاری دور نخست انتخابات در 16 حمل سال روان، هیچ‌یک از مراحل انتخابات براساس تقویم از پیش تعیین شده پیش نرفت. به عبارت دیگر، کمیسیون‌های انتخاباتی هیچ‌کدام نتوانستند وظایف‌شان را براساس جدول زمان‌بندی انتخابات به پیش ببرند.

با وجودی که برگزاری احتمالی دور دوم انتخابات در این جدول زمانی پیش‌بینی شده بود، اما باز هم کمیسیون انتخابات از برگزاری دور دوم انتخابات که براساس جدول زمان‌بندی، باید در 7 جوزای امسال صورت می‌گرفت، عاجز ماند و جدول زمانی دیگری را ترتیب داد.

براساس جدول زمان‌بندی جدیدی که کمیسیون انتخابات ترتیب داده بود، دور دوم انتخابات ریاست جمهوری با اختلاف زمانی 17 روزه، در 24 جوزا برگزار شد. اما پس از برگزاری این دور انتخابات در 24 جوزا، نه تنها تقویم دومی کمیسیون انتخابات نیز نقض شد، بل‌که دور دوم انتخابات با ادعای تقلب گسترده و مهندسی شده از سوی یکی از دسته‌های انتخاباتی روبه‌رو شد؛ دسته‌ی انتخاباتی اصلاحات و هم‌گرایی ارتباط خود را با کمیسیون‌های انتخاباتی قطع کرد و به دنبال آن، هرگونه فیصله‌ی این کمیسیون از سوی این دسته‌ مردود شمرده شد.

بحران، دور انتخابات ریاست جمهوری حلقه کشید و با اعلان نتایج ابتدایی دور دوم انتخابات، با پنج روز تأخیر، در 16 سرطان، عبدالله عبدالله، یکی از دو نامزد دور دوم انتخابات ریاست جمهوری این نتیجه را نپذیرفت و تا اعلان حکومت موازی اصلاحات و هم‌گرایی پیش رفت. اما در نهایت، با پادرمیانی ایالات متحده‌ی امریکا و جامعه‌ی بین‌الملل، از هوادارانش برای تصمیم‌گیری وقت گرفت و به‌گونه‌ی موقت، از تشکیل حکومت موازی دست کشید.

اکنون جان کری، وزیر خارجه‌ی امریکا این‌جاست تا به بن‌بست انتخابات افغانستان پایان دهد. این‌که تلاش‌های آقای کری نتیجه‌ای می‌دهند یانه، زمان پاسخ خواهد گفت. اما آن‌چه برای مردم افغانستان مهم است، این است که از یک‌سو به رای‌شان خیانت نشود و از سوی دیگر، این بن‌بست باید هرچه زودتر بشکند. مردم افغانستان قیمت گزافی را برای این انتخابات پرداخته‌اند. از به جان گرفتن خطر مرگ در روز انتخابات‌ تا قطع انگشتان رنگی‌شان که بگذریم، این انتخابات بر زندگی عادی آن‌ها نیز تأثیرهای ناگواری گذاشته است. کاهش سرمایه‌گذاری، بی‌کاری، بالا رفتن قیمت‌های مواد اولیه در بازار و ناامنی هرچه بیش‌تر را می‌توان از تأثیرهای مستقیم به درازا کشیدن و به بن‌بست خوردن انتخابات بر زندگی مردم دانست.

شهروندان کشور از این بن‌بست به ستوه آمده‌اند. آنان خواهان حل هرچه زودتر این چالش اند.

عارفه سحر، یکی از شهروان کشور می‌گوید: «بن‌بست انتخابات تأثیرات زیادی روی برنامه‌های زندگی من به عنوان یک شهروند گذاشته؛ از جمله این‌که من یک دانشجو هستم و امسال تعطیلات دولتی باعث شده ‌برنامه‌های درسی ما خیلی عقب بمانند و گذشته از این، قیمت‌ مواد غذایی به‌شدت بالا رفته است. به نظر من، اگر این بن‌بست به بحران بیانجامد، آوار‌گی‌، مهاجرت، فقر‌ و در کل بدبختی مردم را به‌دنبال خواهد داشت».

وی از نامزدان می‌خواهد که به تفاهم با هم‌دیگر بیاندیشند، نه به جنگ و آوار‌گی مردم و اگر نامزدان نتوانند بین‌شان به تفاهم برسند، جامعه‌ی جهانی باید جلو بحران را بگیرد.

عباس فراسو، یکی دیگر از شهروندان کشور می‌گوید، بدون ترید، بن‌بست انتخابات تأثیرهای ناگواری بر زندگی من و امثال من گذاشته است؛ از تأثیرهای ناگوار روانی گرفته تا تأثیرهای منفی اقتصادی. آقای فراسو بر حل بن‌بست پیش‌آمده از راه‌های قانونی تأکید می‌کند و ضمن مثبت دانستن نقش جامعه‌ی جهانی در حل بن‌بست و متقاعد کردن نامزدان به پذیرش نتیجه‌ی انتخابات، می‌افزاید: «انتظار ما از کمیسیون‌ها این است که بدون استثنا آن‌چه تقلب و تخطی دانسته می‌شود، باید بررسی شده و به نتایجِ برآمده از آرای ملت، حرمت گذاشته شود».

الیاس نواندیش، شهروند دیگر کشور به این نظر است که این بن‌بست همه را سردرگم کرده است. او می‌گوید: «‌ما نمی‌دانیم آینده‌ی کشورمان چگونه خواهد بود». آقای نواندیش کسادی بازار کار، بالا رفتن قیمت‌ها و بی‌کاری را از تأثیرات مستقیم بن‌بست انتخابات بر زندگی مردم می‌داند. وی به پادرمیانی جامعه‌ی جهانی و ایالات متحده‌ی امریکار امیدوار است و می‌گوید که این پادرمیانی می‌تواند افغانستان را از رفتن به بن‌بست نجات دهد. نواندیش افزود: «این بن‌بست حل شدنی است، اگر سیاست‌مداران افغانستان نفع شخصی خود را دخیل این قضیه نسازند».

نواندیش هم‌چنان از نهادهای انتخاباتی افغانستان می‌خواهد که «به خواسته‌های مردم افغانستان و هر‌دو نامزد به‌صورت بی‌طرفانه رسیدگی کنند و ابهامات تقلب و دست‌برد در آرای ملت را برای مردم روشن سازند» و از حکومت می‌خواهد که در روند انتخابات دخالت نکند و بگذارد رای مردم افغانستان تعیین کند که چه کسی رییس جمهور آینده‌ی افغانستان باشد. او از دو نامزد این انتخابات نیز می‌خواهد که به انگشتان بریده‌ی مردمی که برای‌شان رای دادند، فکر کنند؛ از شعارهای قومی سمتی‌ای که بوی بحران و نفاق می‌دهند، خودداری کنند؛ از احساسات مردم سوء استفاده نکنند و به قانون احترام بگذارند.

عیسی فرامرز، یکی دیگر از شهروندان کشور می‌گوید: «من حرف‌ زیادی ندارم و راه‌حلی هم پیش‌نهاد نمی‌توانم، اما من یک جمله می‌گویم؛ این‌که من امروز افسوس می‌خورم که چرا با احساس خطر جان و قطع انگشتانم، صبح‌گاهی به امید این‌که رای من فردای من و سرزمینم را تغییر خواهد داد، در انتخابات اشتراک کردم، در حالی که با چشمان خود دیدم که چه ناجوان‌مردانه با رای من بازی کردند».

قربانیان اصلی روند جنجال‌برانگیز انتخابات ریاست جمهوری افغانستان، مردم این کشورند. هزینه‌‌‌ی این بن‌بست هم‌چنان بر مردم کشور سنگینی می‌کند و چنان کاردی، گلوی مردم فقیر افغانستان را می‌فشارد. آنان برعلاوه‌ی این‌که قیمت گزافی را برای رفتن به پای صندوق‌های رای و انتخاب نامزد مورد نظرشان پرداخته‌اند، هم‌چنان زندگی و کاروبارشان قربانی به درازا کشیدن و جنجالی شدن این روند می‌شوند. بنابراین، توقع می‌رود دولت، نهادهای انتخاباتی، جامعه‌ی جهانی، سازمان بین‌الملل و نامزدان این انتخابات در راستای بیرون‌رفت از این بن‌بست، صادقانه تلاش کنند.

البته باید گفت که مردم افغانستان خواهان بیرون‌رفت از بن‌بست انتخابات هستند، ولی هر عمل فراقانونی را برنمی‌تابند. بیرون‌رفت از بن‌بست کنونی باید بر مبنای قانون، احترام به تصمیم و آرای مردم و در نهایت، سلامت روند انتخابات به عنوان به عنوان یگانه سازوکار انتقال مسالمت‌آمیز قدرت استوار باشد، نه تقلب و مهندسی.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *