ناپاکی، بی‌توجهی و بد رفتاری

ناپاکی، بی‌توجهی و بدرفتاری

روایت «هزار و یک مشکل» از ارائه خدمات صحی در شفاخانه جمهوریت

از پله‌ها که بالا می‌رفتم بوی تعفن بیشتر می‌شد. تمامی پله‌ها کثیف بودند، انگار مدت‍هاست پاک‌کاری نشده بود. این را از روی بوی بد و لکه‌های زرد رنگ پله‌ها می‌گویم. درانتهای پله‌ها اتاقی موقعیت دارد که مخصوص همراهان بیمار است. اتاقی با فرشی کهنه و رنگ‌‌ و رو رفته. وقت آن‌جا رسیدم چند نفر در حال استراحت بودند. بوی دوا و تعفن برای کسی که مجبور نباشد هوای اتاق را تحمل‌ناپذیر کرده بود. نزدیک دروازه کنار یکی از همراهان بیمار که مرد میان‌سالی بود نشستم. داشت برای مادرش که از بیماری سرطان معده رنج می‌برد، یخنی می‌پخت. مادر جمشید دور دوم واکسین‌اش را سپری کرده و منتظر بود تا یک هفته‌ دیگر بگذرد و او برای دور سوم واکسین شود. جمشید به گفته‌ی خودش روزانه در در این اتاق رو به دیوار می‌نشیند تا بدون مزاحمت برای همراهان زن برای مادرش غذا و چای آماده کند.

«از مجبوری اینجایم»

شفاخانه جمهوریت در کابل نام شناخته‌ شده‌ای است. از بیرون ظاهرِ زیبایی دارد. کسی که هنوز آن‌را ندیده تصور از یک مرکز درمانی پاک و خالی از مشکلات معمول در نهادهای صحی افغانستان در ذهن می‌پروراند. اما با قدم گذاشتن به آن‌جا این تصور فرو می‌ریزد. وقتی برای گفت‌وگو با بیماران و همراهان بیمار به شفاخانه جمهوریت رفتم، عمق فاجعه را از نزدیک دیدم.

وقتی از جمشید که به همراه مادر بیمارش شب و روز در این شفاخانه به‌سر می‌برد، از وضعیت شفاخانه پرسیدم، تصورم این بود که او از وضعیت بهداشتی و ناپاکی شکایت کند، اما برای او مشکل فراتر از آن‌چیزی بود که من دیده بودم؛ نارضایتی از برخورد بد، بی‌توجهی و به گفته معروف «هزار و یک مشکل» دیگر. کنایه از مشکلاتی زیادی که بیماران و همراهان شان از آن ناراض اند: «سیروم مریض تمام می‌شود، کسی نیست متوجه مریض باشد. به پایواز هم اجازه ماندن در اتاق مریض را نمی‌دهند. مریض بیچاره می‌ماند و سیروم تمام شده. بعد که داکتر یا یکی از کارمندان شفاخانه دید که سیروم تمام شده و کسی خبرشان نکرده یک جنجال و بی آبی را با مریض و پایوازش راه می‌اندازند و می‌گویند چرا خبر نکردی که سیروم‌ات تمام شده.» جمشید از سهل‌انگاری، بدرفتاری و بی‌توجهی کارمندان شفاخانه‌ی جمهوریت شاکی است. او به روزنامه اطلاعات روزمی‌گوید اگر وضعیت اقتصادی بهتری می‌داشت مادرش که از بیماری سرطان معده رنج می‌برد، هرگز به این شفاخانه نمی‌آورد.

شفاخانه جمهوریت یگانه مرکز دولتی تشخیص و مشورت‌دهی به بیماران سرطانی در کشور است. هم‌چنان این مرکز در بخش‌های مختلف خدمات صحی ارائه می‌کند و ار شلوغ‌ترین مرکزهای صحی در کابل است.

تنها جمشید نیست که از وضعیت ارائه خدمات صحی در شفاخانه‌ی جمهوریت شکایت دارد. شمار زیادی از همراهان بیمار که در هوای سرد خزانی در بیرون و اتاق انتظار نشسته‌اند از ارائه‌ی خدمات صحی، بدرفتاری، سهل‌انگاری و بی‌توجهی کارکنان شاکی هستند. آنها می‌گویند علاوه بر این‌ها مشکلات زیادی در ارائه‌ی خدمات این شفاخانه وجود دارد. آنها ناگزیرند برای خرید دارو وانجام آزمایش بیمارانشان به بیرون از شفاخانه مراجعه کنند.  

مسئولان وزارت صحت عامه و شفاخانه جمهوریت مشکلات بیماران مراجعه کننده به این شفاخانه را تأیید می‌کنند، اما بی‌توجهی و سهل‌انگاری مسئولان این شفاخانه را رد می‌کنند. پاسخ مسئولان شفاخانه این است که شمار مراجعه‌کننده‌گان به این شفاخانه زیاد است، اما امکانات کم است.

پولِ بیشتر توجهِ بیشتر

جمشید که چهار شبانه‌روز در بیرون و اتاق همراهان بیمار سر کرده مدعی است به دلیل رفتار نامناسب کارمندان شفاخانه و عدم رسیدگی به بیمارش تاکنون چندین‌بار به کارمندان شفاخانه پول داده است تا بیشتر به او رسیدگی کنند: «مادرم سرطان دارد. هر روز ضعیف‌تر می‌شود و نیاز به توجه‌ِ بیشتر دارد. می‌ترسم به‌خاطر انجام کارهای شخصی‌اش به مشکل مواجه شود. سیروم مریض تمام می‌شود اما نرس و داکتر خبر نمی شوند. به همین خاطر به یکی از کارمندان شفاخانه پول می‌دهم تا به مادرم سر بزند.» او و دیگر همراهان بیمار برای دریافت خدمات بهتر به «خاله پنجاهی» پول می دهند تا از بیمار شان مراقبت بیشتری کند. خانمی کارمندی که به خاطر گرفتن پول از همراهان بیمار و در عوض کمک به بیمار به این عنوان معروف شده است.

برات از ولایت غزنی، که بیمارش در شفاخانه‌ی جمهوریت بستری است، می‌گوید پرستاران  و پزشکان علاوه بر اینکه برای بهبود بیماران تلاش می‌کنند باید متوجه رفتار و برخورد شان با آنها نیز باشند: «فقط کافی است یک شب در اتاق مریض بمانید، بعد به چگونگی رفتار و برخورد بد کارمندان شفاخانه با مریض را متوجه می‌شوید. رعایت حال بد مریض را نمی‌کنند. به‌خاطر استفراغ و خطا خوردن سیروم سر مریض چیغ می‌کشند، حتا دو هم می‌زنند. باور کنید دل آدم پاره می‌شود.» او همچنان از غذایی که شفاخانه به بیماران توزیع می کنند نیز شاکی است.

یک وعده غذای بیمار در بخش سرطان معده در شفاخانه جمهوریت
یک وعده غذای بیمار در بخش سرطان معده در شفاخانه جمهوریت

فیروزه از ولایت بادغیس است. او که پسر ۱۶ ساله‌اش را در شفاخانه‌ی جمهوریت بستری کرده می‌گوید، پزشک مربوطه از او خواسته تا فرزندش را برای درمان به شفاخانه شخصی‌اش ببرد تا روند درمان بهتر انجام شود: «داکتر وقتی پسرم را دید آدرس شفاخانه را داد و گفت اگر می خواهی پسرت جور شود به شفاخانه شخصی من بیار. اینجا امکان تداوی پسرت نیست. بهتر است بیاری شفاخانه من.»

به گفته‌ی همراهان بیمار برخی از پزشکان با تأکید بر نبود امکانات و تجهیزات شفاخانه بزرگ جمهوریت بیماران را به شفاخانه‌های شخصی خودشان فرا می‌خوانند. بستگان بیمار همچنان می‌گویند، آزمایش‌های مورد نیاز را نیز در بیرون از شفاخانه و در آزمایشگاه‌های خصوصی انجام می‌دهند. 

فیروزه می‌گوید، برای همراهان بیمار جای مناسبی وجود ندارد و آنهایی که مجبورند تا رخصت‌شدن بیماران در شفاخانه باشند با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند: «از بس که دستشویی دور است پایوازان شب‌ها مجبور می‌شوند سر زینه یا کنج آن برنده دستشویی کنند. دستشویی اتاق پایوازان را بسته می‌کنند. مجبور می‌شویم در هوای سرد تا دروازه عمومی دستشویی برویم. به دستشویی عمومی هم که می‌رویم باید ده دقیقه منتظر بمانیم تا نوبت برسد. در کجای دنیا رسم است که دستشویی را بسته کنند.»

شکایت‌هایی که به گوش وزارت هم رسیده است

این گفته‌ها در حالی مطرح می‌شود که داکتر راشد شاهد مسئول دفتر سمع شکایات در وزارت صحت عامه به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید، موضوع بدرفتاری مسئولان و کارکنان شفاخانه‌ی جمهوریت چند روزپیش به آنها رسیده است و آنها موضوع را به گونه‌ی جدی پی‌گیری خواهند کرد. اما مسئولان شفاخانه روایت دیگری از نارضایتی بیماران و همراهان بیمار دارند. سردار خان موسی‌زی معاون شفاخانه‌ی جمهوریت می‌گوید، میزان مراجعان به این مرکز درمانی بیش از ظرفیت است: «مثلا در منزل دوم در بخش سرطان دوازده بستر دارند، اما روزانه بیشتر از سی بیمار مراجعه می کنند. وقتی به بیمار و همراهانش گفته شود که بیشتر از این ظرفیت نداریم باید دو یا سه روز بعد مراجعه کنند، مریض شاکی می شوند. به همین علت بیماران و همراهانش از پرسونل شفاخانه شکایت دارند.»

داکتر راشد، مسئول دفتر سمع رسیدگی به شکایات صحی به اطلاعات روز می‌گوید، اگرچه مشکلات زیاد است اما تمامی کارمندان صحی مکلف به رعایت اخلاق طبابت هستند. او می‌گوید، احترام متقابل میان پزشک و بیمار و همراهانش از اصول اساسی اخلاق طبابت است: «داکتران و کارمندان مراکز صحی باید با بیمار و همراه بیمار رفتار بسیار نیک داشته باشند.» او می‌افزاید، مراجعان در صورت شکایت از کادر درمان می‌توانند به مراکز سمع شکایات، که در شفاخانه‌های مرکزی واقع شده، مراجعه کرده و شکایت درج کنند و در صورت اثبات ادعای آنها مبنی بر بدرفتاری با بیماران مطابق قانون خدمات ملکی با آنها برخورد خواهد شد.»