ما زبان را ننگریم و قال را

ما زبان را ننگریم و قال را

سید احسان‌الدین طاهری، رییس مطبوعات ریاست‌جمهوری

سلام چون بوی خوش آشنایی به همکاران روزنامه وزین اطلاعات روز!

موضع‌گیری شما را در پیوند به استعفا و یا هم به زعم شما برکناری دکتر احمدجواد عثمانی را از سمت وزارت صحت کشور در سرمقاله‌تان خواندیم، نکات قابل بحثی هم وجود دارد که باید به آن پرداخته شود. این نوشته توضیحی بر قسمت‌های نانوشته‌ی این سرمقاله است. سپاسگزاریم که بر مبنای تعهد بر آزادی بیان این نوشته را نیز نشر می‌کنید.

۱- استعفا برای کناره‌گیری از کار محوله به‌دلیل انجام‌نشدن مسئولیت‌هایی که باید تحقق می‌یافت، مانند تقرر و فرصت‌یافتن برای اشتغال یک حق است. اما متأسفانه بیست سال است که این فرهنگ با هیچ راه و روشی در کشور ما جا نیفتاده است. در طی این بیست سال، مأمورین بلندرتبه که نتوانسته‌اند مسئولیت کارشان را به گونه درست انجام بدهند از استعفا به‌عنوان یک موقعیت استفاده کنند درحالی‌که استعفا برای ختم رسمیت کاری که به درستی انجام نشده است، یک امر معمول در تمام دنیاست. استعفا یک نوع اعتراف است به ناتوانی که به شرمساری ختم نمی‌شود. این فرهنگ تا زمانی جا نخواهد افتاد که رسانه‌ها در همرسانی این کنش به‌عنوان یک اخلاق کاری ذهن جامعه را به آگاهی نرساند.

۲- شیفتگان جاه و مقام چه بپذیرند و چه نپذیرند تعیین و عزل یک اصل است و اما بهترین روش برای کنار رفتن همان استعفا است. حالا دلیل هرچه باشد افراد معزول‌شده برای آب‌دادن شرم خود نباید با ابزار اتهام وارد میدان شد و داعیه‌هایی را که با مسئولیت‌های یک مأمویت رابطه ندارد علم کند. آرامش روان جامعه و ارزش‌هایی که باید پا بگیرد و فرهنگ و اخلاقی که باید ایجاد شود، بسیار بااهمیت‌تر از موجودیت یک فرد است که نه براساس شایستگی بل براساس سهم‌بندی بر کرسی یک وزارت تکیه می‌زند. چه خوب بود که جناب داکتر عثمانی بر تخصص و توانایی خود تکیه می‌کرد و با کارهای بهتر برای بخش صحت خودش را محبوب می‌ساخت، نه با ادعای کاذب مثل توطئه سیاسی و غیره که می‌تواند به چپنِ سپید این مسلک لکه‌ی ننگی باشد.

۳- بارها از طریق رسانه‌ها خوانده و شنیده‌ایم که مسئولان بلندپایه در کشورهای دیگر به‌دلیل ضعف کار یک کارمند پایین‌رتبه خودش، استفعا کرده است. یا هم به‌دلیل موجودیت فساد در اداره تحت امرش –درحالی‌که خودش در این فساد دخالت نداشته- اما به‌دلیل ضعف مدیریت‌اش از ملت خود پوزش خواسته و برای بقای اعتبار شخصیت مسلکی خود استعفا کرده است. اما داکتر جواد عثمانی که چند تن از اعضای خانواده و همکاران نزدیکش به اتهام رشوه‌ستانی دستگیر می‌شوند، عزل خودش را یک توطئه سیاسی قلمداد می‌کند و جرم را یک عمل شخصی می‌خواند. در این‌که جرم یک عملی شخصی است شکی وجود ندارد اما این این نگرانی وجود خواهد داشت که جمعی از بستگان وزیر به گونه‌ی روشمند از بخش‌های مختلف اداره صحت پول جمع کنند و اما شخص وزیر چگونه می‌تواند بی‌خبر باشد؟ برای صحت و سقم این مسأله صبر می‌کنیم تا نتایج تحقیقات ارگان‌های عدلی و قضایی روشن شود. حتا اگر بی‌خبری وزیر اسبق را از این فساد گسترده و سیستماتیک عجالتا به‌عنوان یک ضعف مدیریت قبول بکنیم، راه آبرومندانه برای کناررفتن دکتر عثمانی همان استعفا بود. با این‌که رییس‌جمهور افاده خوبی به داکتر عثمانی داد تا شرف و عزتش با استفعا حفظ شود، اما جنون قدرت گاهی چنان آدم‌ها را از عقل بیگانه می‌کند که حاضر است تمام مملکت را بر باد فنا بدهد اما خودش روی کرسی محفوظ بماند.

۴- تعهدی که نظام جمهوری و شخص رییس‌جمهور برای محو فساد دارد باید کنش‌های عملی و قاطع از این مسیر بگذرد. مردم باید بدانند که اگر سهم‌بندی در قدرت وجود دارد از این جهت است که نظام در یک آیینه بزرگ‌تر دیده شود و اقتدار ملی تمثیل گردد. سهم‌بندی برای احراز کرسی‌ها به معنای نواختن زنگ چور از مجرای قدرت نیست. عزل داکتر عثمانی از سمت وزارت صحت کشور می‌تواند درسی باشد برای آن‌هایی که منتظر نواختن زنگ چور اند و یا هم به دنبال راه‌هایی برای فساد سیستماتیک سرگردان‌اند.

۵- زمانی که اراده نظام برای نابودی فساد استوار است و ملت از بیکارگی و فساد روزافزون تعدادی از ادارات حکومت شکایت دارند و رسانه‌ها هم آمار و ارقام متعدد از مساله فساد را به نشر می‌رساند از سوی دیگر حمایت از این اقدامات مسئولیت شهروندان و رسانه‌هاست. اما رسانه‌ها می‌توانند در یک طیف گسترده‌تر بحث فساد و اقدامات حکومت را مشاهده کنند، تا شهروندان از اقداماتی که در این راه انجام می‌شود آگاهی بیشتر داشته باشند. شایعات در رسانه‌های اجتماعی و نشر خبر و گزارشات یک‌جانبه به‌نحوی آب ریختن آسیاب آن‌هایی است که در ضدیت با نظام قرار دارند. این‌که داکتر عثمانی عزل شد و یا استعفا کرد، نتیجه امر یکی‌ست. بازی با اصطلاحات مشکل را حل نمی‌کند. مولانا می‌گوید ما زبان را ننگریم و قال را – ما درون را بنگریم و حال را. حالا مسئولیت رسانه‌هاست که به درون وزارت صحت بروند و حال را بپرسند و یک گزارش مفصل و واقع‌بیانه ازین بابت تهیه و نشر کنند تا سیه‌روی شود هرکه در او غش باشد.

دیدگاه‌های شما
  1. من با شما هم عقیده هستم .من هم نمیدانم اغا عثمانی فکر میکند منحیث وزیر صحت هر کاری را از قبیل رشوه حق فامیل اش میداند و یا اینکه نفر نور معلم است بنابراین خود را وفامیل اش حق دارد هرجه بخوهد انجام در وزارت بهداشت انجام میدهد.اگر یک انسان با وجدان بجای او می بود بیدون انکه خود وفامیل خودرا بی حیثیت نمیکرد و استعفا را قبول میکرد

  2. اگر دلیل فساد باشد که بعید نیست باشد، خود اشرف غنی و اداره تحت ریاستش از فاسدترین ادارات و مستحق استعفاست. بارزترین نمونه آن همین چور و چپاول کد۹۱ است که از طریق اطلاعات روز افشا شد.

  3. غني بدرستي اين را ميفهمد؛اطرافش هر كس بخاطر منافع شخصي خود دورش جمع و هيچ كدامش بخاطر منافع دولت و ملت دور يك ميز جمع نشده ،اگر قانون و صلاحيت ها را نظر به چوكات دموكراتيك پيش رود قدرت غني محدود ميشود بخاطر اين هر روز همه صلاحيت هاي دولتي را وابسته بخود كرده رو به دكتاتوري آورده دولت هيچ وقت خود را دولت مردم ندانسته مثل يك شركت به نفع چند گروپ و شخص بوده.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *