«ما می‌دانستیم که به آغوش مرگ می‌رویم»

«ما می‌دانستیم که به آغوش مرگ می‌رویم»

خاطرات و روایت‌های 4 کادر صحی از کار در شفاخانه‌های ویژه‌ی درمان کووید19

خادم‌حسین کریمی و الیاس نواندیش

در حمل ۱۳۹۹، خبری از تجلیل سال نو خورشیدی در افغانستان نبود. برخلاف معمول و بر طبق یک سنت فرهنگی دو هزار و پنجصدساله که سال نو خورشیدی و نخستین روز بهار را به‌نام رسمی «نوروز»، با آداب و شعایر فرهنگی متنوعی تجلیل می‌کنند، افغانستان در سایه‌ی ترس ناشی از ابتلای دسته‌جمعی به یک بیماری نوظهور و شناخته‌نشده به‌سر می‌برد. رسانه‌ها مرتبا در سرویس‌های خبری‌شان زنگ هشدار را به صدا درمی‌آوردند، نهادها و سازمان‌های صحی ملی و جهانی از شدت خطر، مرگباری بیماری، سرعت شیوع و ناشناخته‌بودن می‌گفتند و توصیه‌های بهداشتی را صادر می‌کردند. دولت‌های ثروتمند، مقتدر و مجهز به سیستم‌های صحی بسیار پیشرفته، یکی پشت هم شهرهای بزرگ و پرجمعیتی را به قرنطینه می‌بردند. برخی از کشورها قرنطینه‌ی سراسری سخت‌گیرانه‌ای را اجرا کرده بودند. کسب و کارها به تعطیلی مؤقت سوق داده می‌شد و مغازه‌ها در کشورهایی که هنوز به اوج شیوع و اعلام رسمی قرنطینه نرسیده بودند، با هجوم مردمی نگران و مضطرب خالی می‌شد. برخی از بزرگ‌ترین شهرهای جهان که با خیابان‌های مزدحم، متروهای شلوغ و رفت‌وآمد فشرده‌ی روزانه و شبانه‌ها در خیابان‌هایش شناخته می‌شد، به ناگهان به‌صورت سراسری تعطیل شده بودند و در خیابان‌ها، بازارها، محلات خرید و فروش و تفریح‌‌گاه‌های عمومی پشه پر نمی‌زد.

اکثر افغان‌ها تصور می‌کردند شیوع بیماری کووید۱۹ در افغانستان، به‌دلیل فقر، سیستم صحی تقریبا فلج، نبود ظرفیت، آمادگی و زیرساخت‌ها در سکتور صحت و ناکارآمدی حکومت، از کشته‌ها پشته خواهند ساخت. با اعلام رسمی شیوع این بیماری در ولایت هرات و سپس انتشار آن در دیگر کلان‌شهرهای افغانستان در اواسط بهار، وحشت و اضطراب چندبرابر شد. آن‌هایی که می‌توانستند به خانه‌ها‌ی‌شان خزیدند و آن‌هایی که به دلایل مختلف مجبور به خروج از خانه بودند، با اضطراب و اجبار ناچار به مواجه‌شدن وحشت ناشی از خروج از خانه بودند.

در این میان، گروهی از مردم نمی‌توانستند ماندن در خانه و قطع ارتباط با بیرون را انتخاب کنند. اکثریت قاطع پزشکان، پرستاران، مدیران و دیگر کارمندان سکتور صحت، به‌ویژه آن‌هایی که در مراکز درمانی ویژه‌ی درمان بیماران مبتلا به کووید۱۹، مؤظف شده بودند، در هنگامه‌ی تاریخی و حساسی قرار گرفته بودند. مردم در موجی از وحشت و اضطراب به‌سر می‌بردند و مبارزه با همه‌گیری مرگ‌بار، ناشناخته و با سرعت شیوع بالا نیازمند حضور آن‌ها در خط اول بود. این گزارش روایت چهار پزشک/پرستار از مواجه‌شدن‌شان با این چالش است. آن‌ها در دو شفاخانه‌ی اختصاصی درمان بیماران مبتلا به کووید۱۹ در کابل به درمان و مراقبت از بیماران مبتلا به کووید۱۹ مشغول‌اند.

به پیشواز ترس

در دومین ماه بهار ۱۳۹۹، جمیله مطلع شد که شفاخانه‌ی افغان-جاپان، ویژه‌ی مراجعه، درمان و بسترکردن بیماران مبتلا به کووید۱۹ در کابل، کادر صحی استخدام می‌کند. او از حدود ۴ سال قبل به‌عنوان پرستار در انستیتوت طبی فرانسه برای اطفال کار می‌کرد؛ شفاخانه‌ای که کار در آن برای اکثر پزشکان و پرستاران، فرصت مناسبی است.

«من باید به سوگندی که پس از فراغت از دانشگاه طبی یاد کرده بودم، عمل می‌کردم. بحران آغاز شده بود و مردم به پزشکان و پرستاران نیاز داشتند.» جمیله حسن، پرستار در شفاخانه‌ی افغان-جاپان. عکس ارسالی به اطلاعات روز
«من باید به سوگندی که پس از فراغت از دانشگاه طبی یاد کرده بودم، عمل می‌کردم. بحران آغاز شده بود و مردم به پزشکان و پرستاران نیاز داشتند.» جمیله حسن، پرستار در شفاخانه‌ی افغان-جاپان. عکس ارسالی به اطلاعات روز

جمیله حسن، برای استخدام در شفاخانه‌ی افغان-جاپان به‌‌عنوان پرستار درخواست رسمی فرستاد. او به‌دلیل برخورداری از تجربه‌ی مناسب و کارنامه‌ی موفق در پرستاری و از سوی دیگر نیاز فوری شفاخانه به کادرهای درمان، خیلی سریع استخدام شد. جمیله می‌گوید وقتی از دانشگاه طبی کابل لیسانس‌ پرستاری‌اش را گرفته بود، در یک سنت رایج، به‌‌عنوان یک پرستار سوگند خورده بود که هیچ‌گاه نیاز یک انسان به درمان و پرستاری را بی‌پاسخ نگذارد، در بحران‌های صحی در کنار مردم بماند و بیماران را صرفا به‌‌عنوان انسان و بی‌توجه به تعلق فرهنگی، عقیدتی و نژادی‌شان درمان کنند: «من باید به سوگندم عمل می‌کردم. بحران آغاز شده بود و مردم به پزشکان و پرستاران نیاز داشتند. ما سوگند خورده بودیم که به وظایف مان عمل کنیم.»

روزی که پرستار جوان برای اولین بار از چارچوب در ورودی شفاخانه عبور کرد و اولین گامش را به محوطه‌ی شفاخانه گذاشت، بدنش از ترس داغ شد. اضطراب وجودش را فرا گرفت و تصور کرد به مرکز تولید مرگ پای نهاده است. جمیله می‌گوید: «ترس فراگیر و غالب بود. به‌خصوص برای کسانی که در شفاخانه‌های ویژه‌ی درمان بیماران کووید۱۹ کار می‌کردند. من پذیرفته بودم تصمیمی که گرفته‌ام ممکن است به قیمت مرگ تمام شود اما یک نیروی قدرتمند مرا به صحنه می‌کشاند. شاید این نیرو، رضایت و آرامش وجدان و افتخاری بود که از پاسخ‌دادن به شدیدترین احتیاج و نیاز مردم در من خلق می‌شد.»

برای راضیه غفاری، نیز انگیزه‌ی مشابهی وجود داشت. او لیسانس‌اش را یک سال قبل از دانشگاه طب هرات گرفته بود. پس از فراغت مدتی در چند شفاخانه در هرات کار کرد و سپس به همراه همسرش به کابل کوچیدند. در ماه جوزا که شفاخانه‌ی افغان-جاپان در کابل اعلامیه‌ی استخدام پزشک منتشر کرد، او به این شفاخانه درخواست کار داد.

خانم غفاری می‌گوید برای نخستین بار در زندگی‌اش حس کرده بود که مردم به صورت «حیاتی» به او به‌‌عنوان یک پزشک ضرورت دارند. او می‌گوید به هیچ صورت نمی‌توانست به این نیاز جمعی پاسخ منفی دهد. پزشکی که دو کودک خردسال داشت و یکی از آن‌ها هنوز از شیرش تغذیه می‌کرد، وقت و زندگی‌اش را میان مردم و دو فرزندش تقسیم کرد.

راضیه غفاری، پزشک در شفاخانه‌ی افغان-جاپان می‌گوید اکثر مالکان خانه‌ها به او و همسرش خانه به اجاره نمی‌دادند زیرا او در شفاخانه افغان-جاپان کار می‌کرد. عکس ارسالی به اطلاعات روز
راضیه غفاری، پزشک در شفاخانه‌ی افغان-جاپان می‌گوید اکثر مالکان خانه‌ها به او و همسرش خانه به اجاره نمی‌دادند زیرا او در شفاخانه افغان-جاپان کار می‌کرد. عکس ارسالی به اطلاعات روز

کاظم مقصودی، پزشک و متخصص جراحی مغز و ستون فقرات و همکارش سکینه رحیمی سرپرستار دیپارتمنت جراحی اعصاب در شفاخانه‌ی محمدعلی جناح، پیش از شیوع این همه‌گیری در افغانستان، در این شفاخانه کار می‌کردند. زمانی که وزارت صحت افغانستان، این شفاخانه را به‌‌عنوان یکی از مراکز درمان بیماران مبتلا به کووید۱۹ در کابل اعلام کرد، آن‌ها اصولا مؤظف نبودند که در بخش درمان بیماران مبتلا به کووید۱۹ کار کنند زیرا کاظم و سکینه در دیپارتمنت جراحی اعصاب مؤظف بودند و درمان مبتلایان به بیماری کووید۱۹ در حیطه‌ی مسئولیت متخصصین و کادرهای درمان بخش عفونت و انتانی بود.

کاظم و سکینه اما برای عضویت در تیم کادر درمان مبتلایان به کووید۱۹ داوطلب شدند. آقای مقصودی علاوه بر این که در شفاخانه محمدعلی جناح پذیرفت که عضو تیم درمان مبتلایان به کووید۱۹ باشند، معاینه‌خانه‌ی خصوصی‌اش را نیز باز گذاشت. زمانی که شیوع بیماری به اوجش رسید، کاظم مقصودی از طریق حساب فیسبوکش اعلام کرد که حاضر است به صورت آنلاین و تلفنی برای کسانی که نیازمند کمک و مشورت‌های پزشکی باشند، رهنمایی کند. در اوج تماس‌ها و مراجعه‌های آنلاین و تلفنی، او گاه روزانه به بیش از صد تماس و پیام آنلاین برای مشوره‌های صحی به کسانی که عمدتا نمی‌شناختندشان، پاسخ می‌داد.

مخالفت خانواده‌ها، دورشدن بستگان و همسایگان

۳ پزشک/پرستار جوان زمانی که تصمیم گرفتند به کادر صحی درمان بیماران مبتلا به کووید۱۹ بپیوندند، در نخستین چالش به سد مخالفت خانواده‌هاشان برخوردند. از میان آن‌ها، کاظم برخلاف رویه‌ی معمول خانواده‌های کادر درمان کووید۱۹، از طرف خانواده‌اش به صورت مستقیم حمایت و ترغیب شد. آقای مقصودی می‌گوید خانواده‌اش انتخاب او را تحسین کردند.

سکینه رحیمی، سرپرستار بخش جراحی اعصاب در شفاخانه محمدعلی جناح می‌گوید باری یک همراه بیمار، با خشم و مسلح سعی می‌کرد به او و یک همکارش آسیب بزنند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
سکینه رحیمی، سرپرستار بخش جراحی اعصاب در شفاخانه محمدعلی جناح می‌گوید باری یک همراه بیمار، با خشم و مسلح سعی می‌کرد به او و یک همکارش آسیب بزنند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

زمانی که جمیله به‌‌عنوان پرستار در شفاخانه‌ی افغان-جاپان استخدام شد، خانواده‌اش برای فرار از ابتلا به کووید۱۹ به‌صورت مؤقت به زادگاه‌شان، ولسوالی جاغوری ولایت غزنی کوچیده‌بودند. خانواده‌ی جمیله به شدت با انتخاب و تصمیم او مخالفت کردند. سکینه می‌گوید مخالفت خانواده‌اش سنگین و شدید بود اما او موفق شد پس از مدتی، آن‌ها را مجاب کند که به انتخاب و تصمیم‌اش تمکین کرده و احترام بگذارند.

خانواده‌ی راضیه غفاری وقتی متوجه شدند فرزندشان در شفاخانه‌ی افغان-جاپان استخدام شده، به او گفته بودند که «هنوز برای مردن خیلی جوان است و یتیم‌شدن فرزندانش دردناک خواهد بود». راضیه، به سختی مادر و پدرش که از هرات برای سلامتی و زندگی او تشویش می‌کردند را متقاعد کرد که نگرانی‌شان را کنار بگذارند، «به خدا توکل کرده و برای او دعا کنند». او به همسرش نیز گفته بود اگر دوستش دارد به تصمیمش احترام گذاشته و حمایتش کند.

وقتی خانم غفاری کارش در شفاخانه‌ی افغان-جاپان را آغاز کرده بود، آن‌ها در یک حویلی واقع در حوالی قلعه‌ی فتح‌الله زندگی می‌کردند. صاحب‌خانه هم در همان حویلی ساکن بوده است. راضیه می‌گوید خانواده‌ی مالک خانه، وسواس و احتیاط مضاعفی در رعایت تدابیر بهداشتی داشتند و زمانی که فهمیدند او در یک شفاخانه‌ی اختصاصی بیماران مبتلا به کووید۱۹ کار می‌کند، معذب شدند. راضیه و همسرش ترجیح دادند از آن‌جا بکوچند و خانه‌ی دیگری به اجاره بگیرند.

کاظم مقصودی، متخصص جراحی مغز و ستون فقرات در شفاخانه محمدعلی جناح می‌گوید او در زمان شیوع بیماری کووید19 روزانه به ده‌ها نفری که به صورت آنلاین و تلفنی خواهان همکاری بودند، مشاوره صحی می‌داد. عکس ارسالی به اطلاعات روز
کاظم مقصودی، متخصص جراحی مغز و ستون فقرات در شفاخانه محمدعلی جناح می‌گوید او در زمان شیوع بیماری کووید۱۹ روزانه به ده‌ها نفری که به صورت آنلاین و تلفنی خواهان همکاری بودند، مشاوره صحی می‌داد. عکس ارسالی به اطلاعات روز

راضیه و همسرش آقای شیرزاد نمی‌خواستند شرایط‌شان را از کسی که به آن‌ها خانه به اجاره می‌دهد، مخفی کنند. آن‌ها به هر جا که برای اجاره‌کردن خانه مراجعه می‌کردند، وقتی می‌فهمیدند با یک پزشک مؤظف در یک شفاخانه‌ی اختصاصی درمان کووید۱۹ طرف هستند، انصراف می‌دادند. پس از جست‌وجوی بسیار، آن‌ها موفق شد کسی را سراغ کنند که با کار کردن مستأجرشان در شفاخانه‌ی افغان-جاپان مشکلی نداشته باشند.

کاظم مقصودی نه تنها خانواده‌اش را در معرض انزوا و دورشدن از مناسبات و روابط اجتماعی و خویشاوندی با اقوام و همسایگان دید که حتا در جاده‌ها، تاکسی‌ها و موترهای ترانسپورت عمومی از آن‌ها متواری بودند. او می‌گوید خود و همکارانش گاه مدت‌ها در جاده‌ی کنار شفاخانه‌ی محمدعلی جناح به انتظار می‎‌ایستاد تا موفق شدند تاکسی را پیدا کنند با سوارکردن آن‌ها مشکلی نداشته باشند. او می‌گوید رانندگان تاکسی‌ها وقتی می‌دیدند آن‌ها در کنار در ورودی کلان شفاخانه‌ها منتظر موتر هستند، به این تصور که کارمند شفاخانه هستند، حاضر نمی‌شدند آن‌ها را سوار کنند.

چالش‌ها و کمبود ظرفیت

شیوع یک همه‌گیری به مرگ‌باری سرعت شیوع کووید۱۹، نه تنها افغانستان که کل جهان را به شوکی بزرگ فرو برد. بسیاری از کشورهای پیش‌رفته، ثروتمند و برخوردار از ظرفیت بالا و زیرساخت‌ها مدرن صحی، آمادگی لازم برای مقابله با شیوع و مهار این همه‌گیری را نداشتند. برخی از کشورها حتا تا کنون نیز نتوانسته موفقیت قابل دفاع در برابر این همه‌گیری داشته باشد.

راضیه غفاری مادر دو فرزندی است که یکی از آن‌ها در موج اول شیوع کووید19، شیرخوار بود. او وقتش را میان پرستاری از فرزندانش و بیماران کووید19 تقسیم کرده بود.عکس ارسالی به اطلاعات روز
راضیه غفاری مادر دو فرزندی است که یکی از آن‌ها در موج اول شیوع کووید۱۹، شیرخوار بود. او وقتش را میان پرستاری از فرزندانش و بیماران کووید۱۹ تقسیم کرده بود.عکس ارسالی به اطلاعات روز

افغانستان که به لحاظ برخورداری از سیستم و زیرساخت‌های مدرن صحی، یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورهاست، با شیوع این همه‌گیری، از هیچ آمادگی و ظرفیت خاصی برای مقابله با آن برخوردار نبود. کووید۱۹، چون رعدی دلهره‌آور، ناگهان فرود آمد و سیستم صحی کشور برای مقابله با آن نه از ظرفیت قدری برخوردار بود و نه زیرساخت‌های لازم وجود داشت.

جمیله می‌گوید زمانی که او در شفاخانه‌ی افغان-جاپان آغاز به کار کرد، آشفتگی موج می‌زد. او می‌گوید شیوع سریع این همه‌گیری برای همه‌ی جهان تکان‌دهنده و شوک‌آور بود و برای افغانستان بیشتر. به گفته‌ی جمیله، چندین روز طول کشید تا امور مدیریتی شفاخانه سر و سامان بگیرد، پزشک از پرستار و متخصص و از کارمند عادی شفاخانه تشخیص شود و پرونده‌های بیماران نظم بگیرد.

جمیله می‌گوید آن‌ها حتا شیوه‌ی استفاده از لباس‌های مخصوص حفاظتی را نمی‌دانستند و در یک اقدام ضربتی و مستعجل، پرسونل شفاخانه توسط یک نهاد صحی بین‌المللی در ظرف دو روز آموزش دیدند که چگونه از این لباس‌های محافظتی استفاده کنند، چطوری بپوشند و به چه ترتیبی آن را از تن خود درآورند.

کاظم مقصودی می‌گوید او می‌توانست از عضویت در کادر درمانی کووید19 در شفاخانه محمدعلی جناح انصراف بدهد زیرا او متخصص جراحی مغز است اما داوطلب شد که در این بخش کار کند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
کاظم مقصودی می‌گوید او می‌توانست از عضویت در کادر درمانی کووید۱۹ در شفاخانه محمدعلی جناح انصراف بدهد زیرا او متخصص جراحی مغز است اما داوطلب شد که در این بخش کار کند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

این پرستار که هنوز هم در شفاخانه‌‌ی افغان-جاپان کار می‌کند، می‌گوید چند هفته طول کشید تا پرسونل صحی، با ابزارها، روش‌های درمانی و ماشین‌های پیچیده‌ی ویژه‌ی رسیدگی به بیماران کووید۱۹ آشنا و بر آن مسلط شوند. به باور جمیله، کارمندان و پرسونل این شفاخانه، در مقایسه با ظرفیت ناچیز و آمادگی اندک سیستم صحی کشور، سریع‌تر از حد انتظار بر امور مسلط و آماده شدند.

کاظم مقصودی که اکنون با خارج‌شدن بخش درمان کووید۱۹ از شفاخانه‌ی محمدعلی جناح، در این شفاخانه کماکان متخصص جراحی مغز و ستون فقرات است می‌گوید براساس گفته‌های متخصصان در سازمان داکتران بدون سرحد شفاخانه‌ی محمدعلی جناح به لحاظ ساختار، زیرساخت و شیوه‌ی طراحی عمارت آن، برای تبدیل‌شدن به یک مرکز ویژه‌ی درمان بیماران کووید۱۹ مناسب نیست زیرا این بیماری، در زمره‌ی بیماری‌های عفونی قرار می‌گیرد و شفاخانه‌ی محمدعلی جناح از هیچ نظر، یک شفاخانه‌ی انتانی (بیماری‌های عفونی) نیست: «متخصصین سازمان داکتران بدون سرحد گفتند که شفاخانه‌ی محمدعلی جناح طوری ساخته شده که در بخش‌هایی از آن نور کافی وجود ندارد، پنجره‌های تعدادی از اتاق‌ها روبروی هم یا نزدیک به هم قرار دارد و چنین مواردی برای یک شفاخانه‌ی انتانی مناسب نیست. تبدیل‌شدن این شفاخانه به یک مرکز ویژه‌ی درمان مبتلایان به کووید۱۹ یک ناچاری صحی بود. وزارت صحت ناچار بود و ما نیز با این ناچاری همراه شدیم.»

سکینه رحیمی می‌گوید مشکلات موجود در سیستم صحی کشور، تنها چالش کادر درمان کووید۱۹ نبود. او برخورد نامناسب برخی از همراهان بیماران را یکی از چالش‌های دیگر کارشان بر می‌شمارد. سکینه می‌گوید باری بستگان و همراهان یک بیمار، با اسلحه‌ی سرد و گردم سعی کردند به وارد(بخش) بیماران عاجل و وخیم داخل شوند: «یکی از همکاران مردم ترسیده بود. او می‌خواست از بخش خارج شده و در جایی مخفی شود تا آسیبی نبیند. من از او خواستم که بماند زیرا اگر او نتواند خطر را دفع کند، من که یک زن هستم نمی‌توانم در برابر یک مرد خشمگین مسلح از خودم دفاع کنم. ما با حوصله و نرمش موفق شدیم از خشم آن مرد بکاهیم و آسیب نبینیم.»

راضیه غفاری، موفق شد همسر و خانواده‌اش را قناعت دهد که از کار او در یک شفاخانه‌ی ویژه‌ی درمان مبتلایان به کووید19 حمایت کنند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
راضیه غفاری، موفق شد همسر و خانواده‌اش را قناعت دهد که از کار او در یک شفاخانه‌ی ویژه‌ی درمان مبتلایان به کووید۱۹ حمایت کنند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

جمیله، یک بار به همراه حدود ۱۰ همکارش نیمه‌شب در اتاق‌های امن‌تر شفاخانه‌ی افغان-جاپان مخفی شده بودند تا از گزند مرد مسلحی که سعی می‌کرد وارد شفاخانه شود، در امان بمانند. او می‌گوید یکی از همراهان یک بیمار، تفنگچه به دست تقلا می‌کرد که از در بگذرد و وارد شفاخانه شود: «آن مرد خشمگین بود و فریاد می‌زد. ما ترسیده و بی‌دفاع بودیم. شب به نیمه رسیده بود. یکی از همکاران مرد، به ما گفت که مخفی شویم و او با آن مرد خشمگین و مسلح مواجه خواهد شد. یک و نیم ساعت بعد، ما از اتاق‌ها خارج شدیم. خطر رفع شده بود.»

ابتلا به کووید۱۹

چند هفته پس از آن‌که جمیله رسما به کار در شفاخانه‌ی افغان-جاپان آغاز کرده بود، به کووید۱۹ مبتلا شد. علایم بیماری در او شدید بود. او برای چند روز مرخصی گرفت تا به استراحت بپردازد. جمیله وقتی آزمایش ابتلایش به کرونا مثبت اعلام شد، تازه متوجه تبعات انتخاب و تصمیمش می‌شد. او به لحاظ روانی در وضعیتی قرار داشت که خودش را برای پذیرش مرگ آماده می‌کرد. روزی که آزمایش‌اش مثبت اعلام شد، به خانه‌اش واقع در یک بلاک مسکونی در دشت برچی برگشت. به محض ورود به بلاک تا رسیدن به درب خانه، مثل یک مجرم ترسیده و در تلاش دیده‌نشدن، سعی کرد توجه کسی را جلب نکند. جمیله به خواهرش که با هم زندگی می‌کردند، هشدار داد که مبادا هیچ یک از ساکنان بلاک بفهمد که او به کووید۱۹ مبتلا شده است زیرا ممکن است آن‌ها از بلاک به اجبار اخراج شوند. جمیله پس از حدود یک هفته استراحت و رعایت مقررات قرنطینه‌ی خانگی، مجددا به کارش برگشت. هرچند که آزمایش او منفی شده بود اما چند هفته طول کشید تا عوارض دیگر بیماری مثل ضعف، کم‌اشتهایی و اختلال‌ها در دستگاه گوارش بهبود یابد.

کاظم مقصودی می‌گوید در جریان کار در شفاخانه، او بیشتر نگران خانواده‌ی پرجمعیت ۲۱ نفری‌اش بوده است تا ویروس را به خانه منتقل نکند. اما در شفاخانه‌ی محمدعلی جناح گریزی از ابتلا به کووید۱۹ نداشت. او سرانجام به این بیماری مبتلا شد. کاظم خودش را در قرنطینه‌ی خانگی قرار داد اما خانواده‌اش در امان نماند. اکثر اعضای خانواده‌اش به کووید۱۹ مبتلا شدند. او می‌گوید دوره‌ی دشوار و پردردی در خانواده‌اش سپری شد زیرا تعدادی از بستگان و همسایگان در محله‌ای که او در آن زندگی می‌کنند، به طور محسوس از خانواده‌اش دوری می‌جستند و این دوری‌گزینی به آن‌ها حس طردشدن می‌داده است: «وقتی به کووید۱۹ مبتلا شدم، عوارض و دردهای شدیدی تجربه کردم. زمانی که خانواده‌ام مبتلا شدند، با دیدن دردکشیدن آن‌ها و مسئولیتی که به‌‌عنوان پزشک و فرزند در خصوص پرستاری از آن‌ها داشتم باعث می‌شد که دردهایم را فراموش کنم.»

راضیه غفاری، کاظم مقصودی، جمیله حسن و سکینه رحیمه، پزشکان و پرستارانی که در شفاخانه‌های افغان-جاپان و محمدعلی جناح کار می‌کنند، همه به کووید19 مبتلا شدند. عکس ارسالی به اطلاعات روز
راضیه غفاری، کاظم مقصودی، جمیله حسن و سکینه رحیمه، پزشکان و پرستارانی که در شفاخانه‌های افغان-جاپان و محمدعلی جناح کار می‌کنند، همه به کووید۱۹ مبتلا شدند. عکس ارسالی به اطلاعات روز

راضیه غفاری می‌گوید از ابتدا، زمانی که در شفاخانه‌ی افغان-جاپان آغاز به کار کرد، بیمی چندانی از ابتلای خودش به کووید۱۹ نداشت: «نگران دو فرزندم بودم. احتمالا مبتلاشدنم بسیار بالا بود زیرا در جایی کار می‌کردم که در و دیوار آن آلوده بود و این ویروس از منفذ هر نوع احتیاط و تدبیری می‌گذشت. تمام بیم و ترس‌ام از این بود که بیماری را به فرزندانم منتقل نکنم و آن‌ها آسیبی نبینند.»

راضیه غفاری نیز مانند اکثر کادر درمان کووید۱۹، به دام این بیماری افتاد. او می‌گوید روزی که آزمایش‌اش مثبت شد، برای دریافت مرخصی استراحت، به ریاست شفاخانه مراجعه کرد، اما رییس شفاخانه با او طوری برخورد کرد که گویا تعمدا نتیجه‌ی آزمایش‌اش را مثبت کرده تا بتواند از مسئولیتش فرار کند. مادری که زندگی و وقتش را در یکی از دشوارترین بحران‌های صحی دقیقا به دو نیمه میان همسر و دو فرزند و مردمش تقسیم کرده بود، از این رفتار شدیدا آسیب دید: «از این‌که با من همدردی صورت نگرفت، بسیار ناراحت شدم. بغض گلویم را فشرد. وقتی به خانه برگشتم گریستم. شاید رییس شفاخانه تحت فشار قرار داشت و کسانی دیگر قبل از من برای فرار از مسئولیت در نتیجه‌ی آزمایش‌شان تغییر آورده بودند. من سعی کردم رفتار او را درک کنم اما نتوانستم از ناراحتی ناشی از عدم دریافت همدردی با خودم فرار کنم.»

چند ماه پس از ابتلا، روزی ساکنان عادی یکی از محلات در اطراف شفاخانه، به شفاخانه‌ی افغان-جاپان آمدند تا از تعدادی از کارمندان این شفاخانه برای تلاش‌شان در درمان بیماران و کمک به مردم در یک شرایط دشوار، تقدیر کنند. اسم راضیه نیز در این فهرست بود. زمانی که اسم او را به‌‌عنوان یکی از پزشکان شایسته‌ی تقدیر اعلام کردند، راضیه از شدت خوشحالی و افتخار به خودش، بغض کرد: «من از شدت خوشحالی در پوست‌ام نمی‌گنجیدم. خوشحال بودم که از طرف مردمم تقدیر می‌شوم. این حس به من دست داده بود که برای مردمم مفید بوده‌ام و به آن‌ها خدمت کرده‌ام. این کار مردم به من این حس را داد که حمایت و همدردی دریافت کرده‌ام.»

راضیه می‌گوید روزی که تقدیرنامه‌ی مردم از خودم را به خانه آوردم، یکی از شادترین روزهای زندگی‌ام را با همسر و دو فرزندم تجربه کردم. مردم از من قدردانی کرده بود و این به من حس افتخار می‌داد. او می‌گوید: «تقدیرشدن از طرف مردم، بهترین خاطره‌ام از دوره‌ی شیوع کووید۱۹ و مبارزه با این همه‌گیری بود.»

این گزارش با حمایت مالی اتحادیه‌ی اروپا تولید شده است. محتوای آن صرفا بر عهده‌ی روزنامه اطلاعات روز بوده و منعکس‌کننده‌ی نظر اتحادیه‌ی اروپا نمی‌باشد.