«بی‌آبی» کابل نتیجه‌ی فاجعه مدیریتی است

«بی‌آبی» کابل نتیجه‌ی فاجعه مدیریتی است

هفته گذشته دفتر معاون اول رییس‌جمهور از کاهش سرسام‌آور آب‌های زیرزمینی در شهر کابل هشدار داد. به‌نظر می‌رسد حکومت تازه متوجه عمق قضیه شده و دریافته است که بحران کم‌آبی و حفر چاه‌های عمیق آینده‌ی خطرناکی را برای پایتخت رقم زده است. دفتر معاون اول در اعلامیه‌ای گفته که استفاده‌ی بی‌رویه و غیرتخصصی از آب‌های زیرزمینی کابل وضعیت زیست‌محیطی را در این شهر با آینده‌ی تیره و تار مواجه کرده است. به‌نظر می‌رسد مشکل آب‌های زیر کابل دوبعدی است: از طرفی سفره آبی کابل به‌شدت پایین رفته است و از طرف دیگر آب‌های زیرزمینی کابل آلوده شده است. برآورد می‌شود در برخی نقاط شهر سطح آب از ۲۰ تا ۸۰ متر پایین‌تر رفته. براساس گزارش برخی رسانه‌ها حتا نیمی از آب‌های زیر زمینی کابل غیربهداشتی و غیرقابل استفاده است.

برای یک پایتخت تصوری بدتر از این ممکن نیست که با بحران «کم‌آبی» و آب‌های غیربهداشتی روبه‌‌رو باشد. زنگ هشدار بحران کم‌آبی کابل سال‌هاست که به صدا درامده، اما به‌طور مطلق اقدامات پیش‌گیرانه از طرف نهادهای مسئول گرفته نشده است. در گذشته و امروز حکومت خطری که ممکن است در آینده‌ی نه‌چندان دور کابل را فرو ببلعد، به‌عنوان تهدیدی جدی و بحران‌آفرین جدی نگرفته و حتا و برای مهار آن بودجه‌های قابل توجه و کافی تعریف نکرده است. بنابراین «بی‌آبی» کابل نتیجه‌ی فاجعه مدیریتی و ضعف کارکرد نهادهای مسئول است؛ زیرا بخش‌ بزرگی از شهر کابل، به آب آشامیدنی پاک و کافی دسترسی ندارد. آب در بیشتر بخش‌های شهر جیره‌بندی است. حفر چاه‌های عمیق هرچند بدترین گزینه، اما یگانه راه حل برای شهروندان است. نهادهای مسئول نه‌تنها برنامه‌ای برای معضل بزرگ بحران کم‌‌آبی و زیست‌محیطی ندارد که هر نوع چاه بدون مجوز حفر می‌شود. در کابل هر کس اجازه دارد در حیات خانه‌‌ی خود چاه‌هایی با عمق دلخواه حفر کند.

معاون اول باید درک کند که مسئولیت حکومت تنها اظهار نگرانی نیست. توجه دندان‌گیر و معطوف به نتیجه‌ای برای حل خطر بزرگ کم‌‌آبی کابل نیاز است. سخن و صدور اعلامیه و ابراز نگرانی، هیچ راه‌حل عملی و نتیجه‌محور برای مقابله با چالش‌ کم‌آبی که می‌رود تا به معنای واقعی کلمه به بحران بی‌آبی در پایتخت تبدیل شود، هیچ دردی را دوا نمی‌کند. پیامد آن تنها فرار از مسئولیت، فرافکنی و انحراف توجه از یک خطر بزرگ است. این بحران به راهکار اجرایی و عملی معطوف به بازده و نتیجه برای جلوگیری یا دست‌کم کاهش سطح خطر این بحران نیاز دارد. حکومت مسئولیت دارد که این چالش‌ها را به‌عنوان تهدیدهای بزرگ و سهمگین شهری و حتا به‌عنوان یک تهدید امنیت ‌ملی به رسمیت شناخته و برای جلوگیری از آن، دست به کار شوند.

ریشه‌ی این بحران معلوم است. رشد بی‌رویه‌ی جمعیت، استفاده‌ی بی‌رویه از آب و کاهش بارش برف و باران در غیبت مسئولیت‌پذیری دولتی در مدیریت شهری و ارائه خدمات شهری از دلایل اصلی بحران زیست محیطی کابل است. اگر کاهش بارش برف و خشک‌سالی را یک امر طبیعی و فراتر از توان انسانی بدانیم، مدیریت جمعیت شهری، استفاده درست از آب و ارائه سطح قابل قبولی از خدمات شهری برای ساکنان یک امر انسانی و قابل مدیریت است. از وظایف اساسی حکومت‌ها ارائه درست خدمات شهری و مدیریت شهر است. در افغانستان اما به‌رغم وعده‌های همه‌ساله‌ی نهادهای مسئول، حکومت نتوانسته برای بخش‌ بزرگی از شهر کابل آب آشامیدنی پاک و کافی فراهم کند. روشمندساختن رشد جمعیت و گسترش شهری بماند سرجایش. جای تأسف است که صرف میلیاردها دالر برای بازسازی و ساخت تأسیسات زیربنایی، پایتخت افغانستان از عمده‌ترین نیازها و خدمات عمومی بی‌نصیب است. در زمینه‌ی آلودگی آب‌ها نیز وضعیت نگران‌کننده است. به‌عنوان نمونه سال‌هاست که فاضلاب تصفیه‌نشده در رودخانه کابل ریخته می‌شود و سلامتی هزاران خانواده به خطر می‌افتد.

البته فراموش نکنیم که بدون همکاری شهروندان خطر بزرگ بی‌آبی کابل رفع‌شدنی نیست. همه باید وظیفه محیط زیستی خود را در قبال این خطر درک کنیم. استفاده درست و رعایت فرهنگ استفاده از آب مسئولیت شهروندی ما است. اگر خطر بزرگ کم‌‌آبی و حفر خودسرانه‌ی چاه‌های عمیق در کابل با دلسوزی ساکنان این شهر و مسئولیت‌پذیری نهادهای مسئول حکومتی چاره‌اندیشی نشود، کابل خیلی زود دیگر آغوشی برای زیستن ندارد.