تلاش برای به یادآوردن اوضاع جهان در ماه مارچ ۲۰۲۰ مانند تلاش برای بازتولید تجربهی زندگی در جهانی موازی است. سال گذشته اینروزها امریکاییها آماده میشدند برای احتمالا دو هفته بهمنظور محافظت از خودشان در برابر ویروسی اسرارآمیز اما کشنده به قرنطینه روند. ما امریکاییها نامههای دریافتی و ارسالیمان را ضدعفونی میکردیم، اما ماسک نمیزدیم. تعداد معدودی هم میدانستیم که علائم کووید۱۹ میتواند ماهها ادامه یابد و ممکن است فرد مبتلا به آن حس بویایی خود را از دست دهد، یا لکههای بنفش بر روی انگشتان پاهایش ظاهر شود. احتمال اینکه میلیونها نفر بمیرند واقعی، اما غیرقابل درک بود.
امروز این همهگیری تقریبا بهطرز غیرقابلتشخیصی از پارسال متفاوت است. در ایالات متحده تجربهی یک فاجعهی حاد و ترسناک توقعات و انتظارات را پایین آورده است. دیگر خبری از سردخانههای مؤقت در امتداد خیابانها نیست، مشاغل با وجود ثبت روزانه هزار مورد مرگ شهروندان امریکایی بر اثر ابتلا به کووید۱۹ درحال بازگشاییاند. در هفته جاری «بیل دی بلازیو»، شهردار نیویورک دستور داد که کارمندان این شهر فارغ از اینکه در چه مرحله از واکسیناسیونشان قرار دارند، سر کار خود برگردند. این درحالیست که تعداد مرگومیر ناشی از کووید۱۹ در شهر نیویورک همچنان بالا است. برداشت شایع این است که ما نمیتوانیم تا ابد در انتظار پایان این همهگیری بمانیم.
ما دقیقا چه زمانی به نقطهای خواهیم رسید که بتوان آن را خط پایان همهگیری کووید۱۹ دانست؟ این یک پرسش طبیعی است اما به باور من طرح آن اکنون سودی ندارد؛ نهتنها به این دلیل که به گفتهی آنتونی فائوچی صادقانهترین پاسخ برایش این است که «ما نمیدانیم»، بلکه همچنین به این دلیل که بسیاری از مواردی که مشخصهی بحران کووید۱۹ در بدترین حالتش بودند، دیگر مسألهای نیستند. اکنون پس از یک سال بسیاری از کارمندان صحی واکسینه شدهاند و «مسطحکردن منحنی» دیگر یک نیاز فوری بهشمار نمیآید. آزمایشهای کووید۱۹ بهطور گسترده در دسترس مردم است و روشهای درمانی بهتری نیز برای این بیماری توسعه یافته است. نرخ مرگومیر در سطح جهان نیز به سرعت درحال کاهش است.
همهگیری کووید۱۹ ممکن است سالها ادامه یابد، اما کابوسِ سال گذشته، سالی که مردم با یک بیماری ویروسی کاملا جدیدِ برخاسته از یک زمینه سیاسی-اجتماعی خاص روبرو شدند، سپری شده است. ما اکنون با چالشهای جدیدی روبرو هستیم؛ چالشهایی که به راحتی با آنچه قبلا شاهدش بودیم قابلمقایسه نیستند. مهم است که در خصوص دورهی همهگیری که اکنون پیش رو داریم، یک طرز تفکر جدید را در پیش بگیریم؛ تفکری که ما را به سمت خودخوشنودی سهلانگارانه و نومیدی فلجکننده سوق ندهد. کووید۱۹ از بسیاری جهات هماکنون به پایان رسیده است (چالشهای قدیم). آنچه در پیش رو داریم کووید۲۱ است (چالشهای جدید).
بیماریها پدیدههای ساکن نیستند. پاتوژنها تغییر میکنند، میزبانها تغییر میکنند و محیط نیز تغییر میکند. در مورد کووید۱۹، هم پاتوژن، هم میزبان و هم محیط نسبت به سال ۲۰۲۰ متفاوت هستند. آنچه به عنوان ویروسی جدید از خانواده ویروسهای کرونا شیوع پیدا کرد، بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را آلوده کرده و به اشکال جدیدی جهش یافته است و اکنون بهنظر میرسد با سرعت بیشتری انتقال مییابد و ما را به روشهای مختلف نامحسوستری آلوده میکند. سیستم ایمنی بدن ما نیز در نتیجۀ سروکلهزدن با این ویروس تغییر کرده است. و صد البته در این یک سال سبک زندگی ما نیز دچار تغییر شده است، همچنین ما در استانداردهای اجتماعی، نظام پزشکی و برنامههای بهداشت عمومی شاهد تغییرات چشمگیر بودهایم. کووید۲۱ محصول این تغییرات در مجموع است.
یک-چهارم کل امریکاییها اکنون دستکم یک دُز واکسن دریافت کردهاند و رقم افراد واکسینهشده درحال افزایش است. در این ماه ساکنان نیویورک ۲۴ ساعت شبانه روز پشت دروازه «استادیوم یانکی» که سایت مؤقت واکسن در نیویورک است، صف کشیدند تا اینکه موجودی انبار تمام شد. «رامون تالاج»، پزشکی که مسئول نظارت بر مراقبتهای بالینی در جوامع کمدرآمد نیویورک است، میگوید: «اگر ۳ هزار نوبت در نظر بگیریم در یک چشم به هم زدن پر میشود.» تقاضا ظاهرا درحال افزایش است. تالاج میگوید که اگر منبع کافی وجود داشته باشد، تیم او میتواند هر روز ۴۰ هزار دُز واکسن به مردم ارائه دهد. او میگوید که ما باید به این مرحله از عرضهی واکسن به زودی برسیم. کاخ سفید میگوید که کمبودی واکسن در هفتههای آینده رفع میشود.
کارزار واکسیناسیون مطمئنا ماهیت کرونا را از جهات غیرمنتظره تغییر میدهد. زیستگاه این ویروس درحال تغییر است. ممکن است هنوز در مجاری بینی یک فرد واکسینهشده باقی بماند اما احتمالا به داخل ریهها نمیتواند راه یابد. پرسش کلیدی این است که مصونیت در برابر این ویروسِ به سرعت درحال جهش چه مدت طول میکشد؟ آزمایشهای بالینی نشان داده است که واکسنها تاکنون در جلوگیری از موارد جدی ابتلا به این ویروس فوقالعاده عمل کرده اند، اما هنوز مشاهده نشده است که مصونیت ناشی از واکسن طی مدت طولانی چگونه از بین میرود.
از آنجا که کووید۱۹ فقط حدود یک سال است که انسانها را آلوده میکند، نمیتوان به طور دقیق گفت که واکنشهای ایمنی بدن در برابر این ویروس چگونه عمل میکنند. ویروسهای کرونا که باعث سرماخوردگی عادی میشود، بعد از یک یا دو سال میتواند دوباره همان فرد را آلوده کند. تحقیقات اولیه در مورد واکسیناسیون کووید۱۹ نشان میدهد که افراد در برابر این ویروس سطح بالایی از آنتیبادی را در بدن خود تولید میکنند اما این آنتیبادیها حدود یک ماه پس از واکسن شروع به افت میکنند. پاسخ «مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها» در ایالات متحده در مورد اینکه مصونیت پس از واکسن چه مدت دوام میآورد این است: «ما نمیدانیم.»
آنتیبادیها اما کل داستان مقابله با یک ویروس نیستند. «مونیکا گاندی»، متخصص بیماریهای واگیردار در «دانشگاه کالیفرنیا» معتقد است که ما حتا پس از کاهش سطح آنتیبادی در بدنمان، توسط سایر میکانیسمهای ایمنی که در بدن وجود دارد به خوبی محافظت میشویم. پژوهش او بر این مسأله تمرکز دارد که چگونه ویروس «اچآیوی» یا ایدز در برابر میکانیسمهای ایمنی مقاومت میکند و سیستم ایمنی بدن به ویژه «سلولهای تی» را تضعیف میکند. او میگوید که سلولهای تی و «سلولهای بی» خاطرهای از عفونتهای قبلی را در خود ذخیره میکنند و در کل برای حفظ مصونیت طولانی مدت در برابر ویروسها مهمتر از آنتیبادیها هستند.
هماکنون شواهد اطمینانبخش وجود دارد که نشان میدهد بخشی از این سلولها میتواند خاطرههای ماندگار را از ویروس «سارس-کوو-۲» (پاتوژن کووید۱۹) ایجاد کنند. اخیرا گروهی از پژوهشگران غدد لنفاوی افراد واکسینهشده را نمونهبرداری کردند و متوجه رشد «بسیار چشمگیر» سلولهای تی پس از واکسیناسیون افراد موردنظر شدند. تیم دیگری از پژوهشگران در مقالهای که ماه فبروری در مجله «ساینس» منتشر شد، دریافتند که سلولهای تی تولیدشده در افرادی که مبتلا به کووید۱۹ شده بودند، بهنظر میرسد که نیم عمر سلولهای تی را دارند که در وجود افراد بر اثر واکسینهشدن در برابر تب زرد ایجاد میشود (مصونیت در برابر تب زرد معمولا مادامالعمر است).
نشانۀ امیدوارکننده دیگر از کسانی ناشی میشود که در سال ۲۰۰۳ به ویروس کرونای «سارس» مبتلا شده بودند. سلولهای تی افرادی که در سال ۲۰۰۳ به سارس مبتلا شده بودند ۱۷ سال بعد در جریان آزمایش، پروتئین این ویروس را به خوبی تشخیص دادند. گاندی معتقد است که این حافظه گرچه همیشه به اندازه داشتن آنتیبادیهای خنثاکننده در خون افراد، مصونیت نمیآورد اما به احتمال زیاد برای جلوگیری از ابتلا به موارد شدید این بیماری کافی است. او فکر میکند که ما احتمالا از ابتلا به موارد شدید کووید۱۹ مصونیت مادامالعمر خواهیم داشت.
اگر چنین باشد، کووید۲۱ فوقش یک نسخه خفیف و کمتر کشنده بیماری خواهد بود که سال گذشته را با آن شروع کردیم. گاندی میگوید: «سناریوی بدترین حالت این است که ما آنرا سرماخوردگی تلقی کنیم. سناریوی بهترین حالت این است که ما به ایمنی گلهای برسیم و ویروس تقریبا از بین برود.»
اما برخی دیگر انتظار دارند که با «بدترین سناریوی بدترین حالت» روبرو شویم؛ سناریویی که در آن مصونیت در برابر این بیماری شدید، مؤقتی باشد. «ویلیام هاسلتین»، زیستشناس و استاد سابق «دانشگاه هاروارد» از این سناریو هشدار میدهد و میگوید: «بهنظر من واضح است که نظریه مصونیتِ ناشی از سلولهای تی دوام نخواهد آورد.» گرچه سلولهای خاطرهی ما میتوانند همچنان قادر به تشخیص ویروس کرونا باشند، اما این لزوما به معنای محافظت معنادار از ما در برابر این ویروس نخواهد بود. بیماری ناشی از کرونا شاید در بار دوم یا پس از واکسیناسیون خفیفتر باشد، اما هاسلتین معتقد است که با ادامه جهش ویروس کرونا بیماری ناشی از آن نیز بدتر خواهد شد. هاسلتین مصونیت گلهای را «توهم» میخواند. او میگوید: «از مصونیت گلهای چیزی فراتر از مصونیت گلهای فصلی نصیبمان نخواهدشد. ما ۶۰ سال است ویروسهای خانواده کرونا را میشناسیم و تجربه داریم و میدانیم آنها هرساله بر میگردند.»
با اینحال حتا نسخه بد کووید۲۱ تفاوت زیادی با نسخه بد کووید۱۹ خواهد داشت. با وجود واکسن از میلیونها مورد بیماری شدید پیشگیری خواهد شد اما افراد واکسینهشده به تقویتکنندههای ایمنی در فواصل منظم نیاز خواهند داشت. هاسلتین میگوید: «واکسنها مدرنا و فایزر به طرز تکاندهندهای تقلید خوبی از عفونت طبیعی هستند. اما تأکید براین واقعیت که این واکسنها احتمالا مصونیت مؤقتی میآورند، بسیار مهم است. منظور از مؤقتی، مصونیت یک یا دو ساله است.» این یعنی جهان به سیستم تولید و توزیع واکسن بهتری نیاز دارد. بهروزنگهداشتن سیستم ایمنی مردم با تزریقهای سالانه یا شش ماهه چالش عظیم خواهد بود. و اگر آمار ابتلا بالا رود و ویروس همچنان فراگیر باشد، حتا افراد واکسینهشده نیز ۱۰۰ درصد در برابر خطر مصون نخواهند بود.
در پایان هاسلتین به من گفت که باید به دنبال واکسن همگانی باشیم که در برابر تمام گونههای جهشیافته سارس-کوو-۲ و همچنین ویروسهایی که در آینده از خانواده ویروس کرونا ظهور خواهند کرد، مصونیت آورد. پژوهشهای اولیه که در آن از «فناوری ایمنسازی نانو» استفاده شده، نویدبخش است. در این روش ویروسهای مختلف ترکیب میشوند و هدف، توسعه یک محصول نهایی همهکاره است. دکتر فائوچی و همکارانش سالهاست که به دنبال یک واکسن همگانی برای آنفلونزا هستند و سرانجام اکنون نشانههای از موفقیت را در این تلاششان میبینند. توسعه یک واکسن همگانی در برابر ویروس کرونا از لحاظ تئوری با مانع کمتری روبرو است زیرا ساختار این ویروس سادهتر است و به راحتی تغییر نمیکند. با پایان یافتن مسابقه تولید نسل فعلی واکسنهای کووید۱۹، رقابت بر سر تولید واکسن همگانی در برابر این ویروس آغاز میشود.
بین دیدگاه گاندی و هاسلتین یک دیدگاه به شدت نگرانکننده دیگر وجود دارد. تصور کنید که واکسنهای به خوبی کار کنند اما اثر آنها محدودیت زمانی داشته باشد. در آن صورت ابتلا به کووید۱۹ هنوز میتواند شدید و حتا مرگبار باشد. واکسیناسیون آمار ابتلا به موارد جدی و میزان مرگومیر را به طور قابل توجهی کاهش میدهد اما به صفر نمیرسد. و ما به مرور زمان عادت میکنیم که فکر کنیم اوضاع «خوب» است.
به عبارت دیگر جهانی را تصور کنید که در آن بیماری ادامه دارد و به عنوان چیزی که کشندگیاش بسیار کمتر از سال گذشته است، قابلقبول واقع شده است؛ مانند آنفولانزا. جهان ممکن است سالانه صدها هزار نفر را به دلیل ابتلا به آنفولانزا از دست دهد. با این وجود ما خسارات ناشی از آنفولانزا را در محدوده «ضرر قابل قبول» میبینیم. برای جلوگیری از گسترش و نیز معالجه افراد مبتلا، تلاشها و منابع زیادی صرف مقابله با بیماریهایی همچون مالاریا، ایدز، انفولانزا و بسیاری دیگر از بیماریهای ویروسی میشود. اما جنگ جهانی که منحصرا علیه ویروس سارس-کوو-۲ از سال ۲۰۲۰ آغاز شد، رنگ میبازد و سربازان ترک جبهه میکنند. ما به جای تلاش برای ساختن آیندهای پسا کرونا، آیندهای که در آن جهان کرونا را پشت سر گذاشته است، رفته رفته این بیماری را به عنوان یکیدیگر از جنبههای ناگوار اما اجتنابناپذیر زندگی مدرن قبول میکنیم.
این نسخه از کووید۲۱ خطرناک ترین نسخه خواهد بود؛ نه به این دلیل که ویروس جهشهای جدید شومی را تجربه کرده است و نه به این دلیل که واکسنهای ما ناکافی است. بلکه خطر آن ناشی از عادیشدن آن خواهد بود. همانطور که بیواتیسیست «جکی سکلی» در سال ۲۰۰۴ نوشت، بیماریها «تا حدی در نتیجه افزایش توقعهای مرتبط با سلامت و تا حدی به دلیل تغییر در توانایی تشخیص تغییر میکنند. اما دلیل اصلی آن آمیزهای از دلایل اجتماعی و اقتصادی است.» بیماریها همراه با نحوهی درک ما از آنها و واکنش ما نسبت به آنها تغییر میکنند.
ما اکنون در نقطه عطفی قرار داریم که ماهیت این بیماری را تغییر خواهد داد. بدترین آینده، آیندهای است که در آن ما نتوانیم معیارهای اخلاقی خود را تغییر دهیم؛ آیندهای است که در آن خطر کووید۲۱ را براساس استانداردهای سال ۲۰۲۰ بسنجیم. اگر کشورهای ثروتمند که دسترسی زودهنگام به واکسن دارند، با کاهش موارد ابتلا در میان مردمشان یا با خفیفشدن این بیماری در جوامعشان کارزار جهانی واکسیناسیون دوامدار را رها کنند، ما همچنان با یک بیماریای سروکار خواهیم داشت که میتواند جهان را تا مدت نامعلومی بیازارد (و منجر به عقبگرد در همه جا شود).
خودداری از گرفتاری در دام چنین کوتهنگریای، چالش اصلی جهان در امر مقابله با کووید۲۱ خواهد بود. این چالش مشکلات سیستماتیکی را که در جریان همهگیری کووید۱۲ شاهدش بودیم، تشدید خواهد کرد. بیشتر آسیبهایی که ویروس به صورت غیرمستقیم بر جامعه جهانی وارد کرده است، تشدید ناامنی غذایی و مسکن یا محدودکردن دسترسی به خدمات پزشکی بوده است. حکومت جو بایدن علم را اولویت داده است و بر توسعه روشهای پیشگیرانه جامع تمرکز کرده است. دیگر رهبری ایالات متحده «هیدروکسی کلروکین» را تبلیغ نمیکند، به مردم تزریق مواد «ضدعفونیکننده» به خودشان را توصیه نمیکند و به بیگانههراسی دامن نمیزند. ما ناگهان نظم را حس میکنیم اما این آغاز راه است نه پایان آن.
جهان وحشت و ترس سال گذشته را پشت سر گذاشته است. اکنون در مرحلهای از این همهگیری قرار داریم که در آن باید از تمرکز بر برنامههای اضطراری غیرهماهنگ به سمت اقدامات هماهنگ برای ریشهکنکردن یک بیماری مرگبار گام برداریم. بهرغم ناشناختههای بسیار دربارهی اینکه مصونیت در برابر ویروس کرونا چقدر دوام میآورد و ما تا چه زمان شاهد موارد ابتلا به این بیماری خواهیم بود، ما اکنون از دانش و منابع لازم برای یافتن پاسخهامان برخورداریم. اگر کووید۲۱ را شکست دهیم، آمار مرگ میتواند در لحظه صفر شود.
دکتر جیمز همبلین نویسنده همکار آتلانتیک است. او همچنین در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه ییل تدرس میکند و مجری برنامه «فاصلهگذاری اجتماعی» و نویسنده کتاب «تمیز: تازههای علم درباره پوست» است.