هنوز زمان دقیق برگزاری نشست استانبول روشن نیست، اما برخی رسانههای بینالمللی گزارش دادهاند که ترکیه، امریکا و سازمان ملل توافق کرده که نشست استانبول در مورد صلح افغانستان در تاریخ شانزدهم آپریل برابر با ۲۷ حمل برگزار شود. اینکه آیا دقیقا در چنین تاریخی نشست استانبول برگزار خواهد شد یا نه، تأییدی رسمی برای آن وجود ندارد، اما قدر مسلم این است که این نشست در ماه جاری میلادی برگزار خواهد. این نشست برای افغانستان سرنوشتساز است و بر پایهی گفتههای منابع حکومت افغانستان، گروه طالبان و نیروهای مختلف سیاسی روی آینده سیاسی کشور به توافق برسند.
در آستانهی نشست سر نوشتساز استانبول، در افغانستان هنوز طرح واحدی برای رفتن به این نشست وجود ندارد. هنوز دیدگاهها توحید نشده است. ارگ ریاستجمهوری قرار است امروز طرح خود را برای نشست استانبول همگانی کند. شورای عالی مصالحه ملی اعلام کرده است که در حال یکدستکردن طرحهای رسیده به این شورا است. چند روز پیش نیز شماری از احزاب سیاسی در افغانستان در یک نشست خبری اعلام کردند که در پی آمادهکردن طرحی برای نشست استانبول است. به این نتیجه میرسیم که هنوز مسألهی اصلی در افغانستان پراکندگی دیدگاهها است.
توحید دهها طرح و دیدگاه تا چند روز آینده کاری دشوار و چه بسا ناممکن است. بهویژه در شرایطی که جناحهای مختلف در افغانستان هرکدام دیدگاههای پراکنده و متناقض دارند. حالا رسیدن به یک مخرج مشترک از دهها طرح و دیدگاهِ مختلف زمانبر است. متأسفانه حکومت افغانستان، شورای عالی مصالحه ملی و چهرههای سیاسی در این مدت بهجای درک وضعیت حساس، به امور پیشپاافتاده و فردی سرگرم شدند. ضیاع وقت و فرصت، اکنون مجالی زیادی برای داشتن یک طرح واحد از حوزه جمهوری اسلامی در نشست استانبول باقی نگذاشته است. این وضعیت روحیهی منفعل نیروهای سیاسی را در قضایای بزرگ ملی نشان میدهد. طرحی که قرار است از جانب جمهوری اسلامی در نشست استانبول ارائه شود، باید به پختگی لازم برسد. نظر مردم افغانستان، قربانیان جنگ، زنان، جامعه مدنی و دیگر گروههای آسیبپذیر باید در این طرح منعکس شود. بنابراین، طرح خام و فاقد دیدگاه شهروندان، افغانستان را به صلح نمیرساند.
رفتن حوزه جمهوری اسلامی با یک طرح خام و فاقد انسجام لازم در نشست استانبول به موضع ضعیف افغانستان در این نشست سرنوشتساز منجر میشود. اگر نگرانی حکومت افغانستان، شورای عالی مصالحه ملی و چهرههای سیاسی دربارهی آیندهی نظام و حفظ دستآوردهای دو دههی گذشته در مذاکره با طالبان واقعی است، باید در فرصت باقیمانده تا نشست استانبول خودخواهی جایش را به خودگذری بدهد. وضعیت رقتبار کنونی حاصل این رویهی نیروهای سیاسی افغانستان است که در قضایای بزرگ ملی هرکس تنها به منافع تیمی، قومی و حزبی خودش اندیشیده است. پیامد این سیاست به غیبت خواست و مطالبهی شهروندان و نافذشدن سود چند فرد محدود سیاسی در قضایای بزرگ ملی منجر شده است.
پیامد ناکامی حوزه جمهوری اسلامی در ارائهی یک طرح مشترک در مذاکره با طالبان بهرغم خطر نافذشدن امارت اسلامی طالبان بر جمهوری اسلامی، در داخل افغانستان خطر انشعاب نیروهای سیاسی دور از تصور نیست. در این صورت هر کدام از چهرههای سیاسی، احزاب، نهادها در مذاکره با طالبان راه خود را در پیش خواهد گرفت. رسیدن حوزه جمهوری اسلامی افغانستان به یا اینجا خطر بزرگی است که فقط طالبان از آن سود میبرند. بنابراین، اخلاق سیاسی حکم میکند که تمام نیروهای سیاسی داخل و بیرون از حکومت در چنین شرایط حساس از خودخواهی به خودگذری تغییر رویه دهند. اگر یک بار دیگر بهدلیل خودخواهی چهرههای سیاسی طالبان بر افغانستان مسلط شوند، شهروندان افغانستان این خطا را فراموش نخواهند کرد.