پایان جنگ یا سقوط مأموریت؟

پایان جنگ یا سقوط مأموریت؟

اعلام خروج کامل نیروهای خارجی از افغانستان تا پنج ماه دیگر، طرفداران و مخالفان زیادی دارد. اما برای شهروندان افغانستان این تصمیم به نوعی غیرمنتظره بود. از روزی که این تصمیم اعلام شده، شهروندان افغانستان از آینده‌ی مبهم سیاسی بیشتر نگران شده‌اند. بسیاری فکر می‌کنند که تاریخ بار دیگر در افغانستان تکرار می‌شود و کشور در آستانه‌ی یک فروپاشی سیاسی و الیگارشی است. جو بایدن رییس‌جمهور امریکا در روز اعلام تصمیم خروج سربازان این کشور و نیروهای ناتو از افغانستان، این تصمیم را مسئولانه خواند. او گفت امریکا بر تهدیدی که علیه این کشور از طرف طالبان و تروریزم وجود دارد، تمرکز دارد. آیا ترک افغانستان در میانه‌ی یک جنگ تمام‌عیار که یک طرف آن متحد ۲۰ ساله و دولتی که با هزینه‌ی هنگفت مالی و جانی امریکا و جامعه‌ی بین‌الملل بنا شده و در طرف دیگر دشمن ۲۰ ساله که یک گروه قدرت‌مند تروریستی است، به معنای خروج مسئولانه است؟ این کار نه‌تنها از نظر شهروندان افغانستان به معنای خروج مسئولانه نیست که بسیاری در امریکا مخالف این تصمیم است. حتا از دید ناظران امریکایی خروج نیروهای خارجی نه‌تنها پایان جنگ، بلکه تمدید و بزرگ‌ترشدن جنگ تفسیر می‌شود.

با خروج نیروهای خارجی از افغانستان هم دست‌آوردهای دو دهه‌ی گذشته در خطر است و هم طالبان به‌‌عنوان یک خطر برای امریکا باقی می‌ماند. طالبان گروهی است که هرگز به‌صورت روشن نگفته‌اند که از اعمال گذشته‌ی خود از جمله سرکوب زنان و اقلیت‌ها دست برداشته‌اند. تمامی نیروهای سیاسی و جنگی طالبان عمیقا با اکثریت قریب به اتفاق تغییراتی که با حمایت غرب در افغانستان طی دو دهه‌ی گذشته به میان آمده، مخالف‌اند. همچنین طالبان از پناه‌دادن به تروریست‌های بین‌المللی به‌‌عنوان نگرانی عمده‌ی امریکا دست برنداشته‌اند. از زمان امضای توافق‌نامه‌ی امریکا و طالبان بر پایه‌ی گزارش وزارت خزانه‌داری امریکا طالبان ارتباط‌شان را با القاعده گسترش داده‌اند. از طرف دیگر، «سیا» پیش‌بینی کرده است که خروج عجولانه‌ی امریکا از افغانستان می‌تواند به فروپاشی حکومت فعلی و تسلط طالبان بر این کشور منجر شود. بدتر از آن، سیا هشدار می‌دهد که در فردای خروج شتاب‌زده‌ی امریکا، القاعده یا حتا داعش امکان دارد در افغانستان لانه کنند. این به معنای سقوط مأموریت امریکا در مبارزه با تروریزم است.

دور از تصور نیست که خروج زودهنگام امریکا از افغانستان وضعیت مشابه عراق را برای این کشور به ارمغان آورد. خروج سربازان امریکایی از عراق منجر به پیشرفت سریع شورشیان داعش به‌سوی شهر بغداد شد و در عراق هرج‌ومرج و بحران حکم‌فرما شد. در پیامد خروج اشتباه امریکا از عراق وضعیتی حاکم شد که امریکا از نظر نظامی همچنان متقبل هزینه‌های زیادی شد و ناگزیر شد در عراق بماند. این سناریو می‌تواند در افغانستان تکرار شود. و داعش و القاعده می‌توانند بازگشتی را ترتیب دهند. از نظر بسیاری از ناظران القاعده، سازمانی که توانسته ۲۰ سال متواری زنده بماند، به خوبی قادر به انجام چنین کاری خواهد بود.

سرخوردگی حکومت بایدن از این جنگِ به‌ظاهر بی‌پایان کاملا قابل درک است، اما رها کردن این مأموریت در چنین شرایطی برای امریکا و افغانستان سودی در پی ندارد و یک شکست مفتضحانه است. بنابراین، منطق سیاسی حکم می‌کند هم به‌لحاظ اخلاقی که باعث به خطرافتادن زندگی و سرنوشت بخش‌های قابل توجه جامعه افغانستان می‌شود و از منظر استراتژیک که امنیت ایالات متحده را به خطر می‌اندازد، در این تصمیم تجدید نظر شود.

با خروج نیروهای امریکایی در افغانستان طالبان دیگر حاضر نیستند به یک روند عادلانه‌ی صلح تن دهند. این گروه مترصد بیرون‌شدن نیروهای خارجی است. حتا طالبان با اعلام زمان خروج کامل نیروهای خارجی حاضر نیستند، در نشست روزهای پیش رو در ترکیه شرکت کنند. برای موفقیت مذاکرات هیچ نشانه‌ی امیدوارکننده وجود ندارد. وضعیت مبهم است. طالبان نیز این روزها به‌شدت به خشونت خود افزوده و جنگ تقریبا در بیشتر ولایت‌های افغانستان گرم است. بعید به‌نظر می‌رسد طالبان از نشست ترکیه به‌‌عنوان یک فرصت استفاده کنند. بنابراین، وقتی برای یک راه‌حل سیاسی امیدی چندانی نیست، خطر تهدید دوباره‌ی امریکا از ناحیه‌ی تروریزم پابرجاست نیازی به این همه شتاب نیست.