زمری باهر، مسوول اجلاس سالانهی جرگه ملی جوانان
معینیت امور جوانانِ وزارت اطلاعات و فرهنگ از ۱۲ آگست روز جهانی جوانان بزرگداشت به عمل آورد. سابقهی این روز به سال 1985 میلادی میرسد. در این سال سازمان ملل متحد برای نخستین بار روز جهانی جوانان را گرامی داشت. بعد از آن، در سال 1998 نشستی در لیسبون پرتگال دایر شد که طی آن پیشنهادات لازم به منظور به رسمیت شاختن روز جهانی جوانان تدوین شد. به تعقیب آن، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در روز 17 دسامبر 1999 روز 12 آگست را به عنوان روز جهانی جوانان به رسمیت شناخت. از آن زمان تا کنون همه ساله ازین روز در کشورهای مختلف تجلیل به عمل میآید.
درین میان، از چند سال به این سو، در افغانستان نیز شاهد تجلیل و گرامیداشت از این روز استیم. چنانکه، دو روز پیش نشستی در یکی از هوتلهای مجلل شهر کابل، تدارک دیده شده بود که در آن مقامهای وزارتهای اطلاعات و فرهنگ و صحت عامه و دیگر افراد بلند پایه دولتی و صدها تن از جوانان اشتراک نموده بودند. ظاهرِ نشست نامبرده بسیار مجلل به نظر می رسید اما بُنمایه و محتوای آن به زیبایی ظاهر آن نبود.
با آنکه روز جهانی جوانان امسال با شعار «صحت روانی مهم است» تجلیل شد. اما در گردهمایی نامبرده هیچگونه بحث ارزشی درین باره نشد. بحثهای پراکنده و عاری از تاثیرگذاری صورت گرفت که جز یک نشست تشریفاتی هیچ بازدهی دیگری نداشت.
در آغاز این نشست، پیام رییس جمهور کرزی تو سط وزیر اطلاعات و فرهنگ خوانده شد که در آن مثل همیشه؛ توصیهها و نصیحتها بیشتر خودنمایی میکرد؛ در جایی از این پیام آمده بود که «نهادهای مسوول دولتی و نهاد های مدنی باید تمام مشکلات جوانان را ریشهیابی کنند.» اما مشکلات جوانان چنان همهگیر و واضح است که هر فرد به خوبی میداند که جوانان به عنوان قشر بزرگ از جامعه با چه چالشهای روبرو هستند. یگانه مشکل اساسی جوانان این است که به حل چالشهای فراروی شان اندیشه نمیشود و به جای آن شعار سر داده میشود. ریشهیابی مشکلات تنها دردی را دوا نمیکند بلکه بر داشتن قدمهای عملی دراین راستا میتواند اندکی از کولهبار رنج جوانان بکاهد.
با همهی اینها؛ جوانان شرکت کننده درین نشست؛ انتظار داشتند که مقامهای مسوول از برنامههای عملی برای تحصیل و اشتغالزایی آنها سخن گویند، اما به جز تکرار مکررات هیچ پیامی ویژهای دیگر از زبان مسوولان شنیده نشد. گفتگوها بیشتر تشریفاتی بود و جای صحبتها و بحثهای انتقادی و اصلاحگرایانه واقعاً خالی.
وزیر اطلاعات و فرهنگ نیز پیامي واضح برای جوانان نداشت. معین امور جوانان هم به جز توزیع چند قطعه کاغذ به عنوان تحسین نامه، هیچ چیز قابل پذیرشی را ارایه نکرد. ایشان مواردی را به عنوان گزارش به خوانش گرفت که بیشتر نشاندهندهی ضعف مطلق در ادارهی شان بود. اگر به فهرست دستاوردهای معینیت امور جوانان که توسط معین آن اداره گزارش شد، دقت شود روشن میگردد که این معینیت به جز مداخله در امور دیگر نهادهای مسوول هیچ عملکرد قابل ملاحظهای نداشته است.
این معینیت که خود را پالیسیساز عنوان میکند، در جریان چندین سال گذشته هنوز هم موفق به نهایی شدن پالیسی جوانان نشده. حتا لایحهی وظایف و مسوولیتهای که باید این اداره انجام دهد تا هنوز برای هیچ جوانی معلوم نیست. این اداره، با تجلیل مجلل چنین مناسبتی میخواهد سرپوشی بر ضعف کارکردهای خود بگذارد. به یقین میتوان گفت که به جز کارمندان این معینیت، دیگر هیچ جوان کشور دل خوشی از کارنامهی این اداره ندارد.